سرچشمه :
صفحه فیس بوک پروین
گاه یک سنجاقک به تو دل می بندد
و تو هر روز سحر، می
نشینی لب حوض
تا بیاید از راه
از خم پیچک نیلوفرها
روی موهای سرت
بنشیند
یا که از قطره ی آب
کف دستت بخورد
گاه یک سنجاقک ، همه
معنی یک زندگی است.
میم حجری
1
·
بلحاظ درک حسی روابط مرئی نامرئی، مناسبات
آشکار و مستور، شعر فوق العاده غنی و زیبائی است.
2
·
شاعران به عبارتی از قبیله کودکان
اند که از ذره ها حتی غافل نمی مانند.
·
مسئله اما این است که به چه دلیل؟
3
·
شاید دلیلش بی دغذغگی خاطر آنها از مصائب گونه گون زندگی باشد:
الف
·
نوعی غنای مادی و برونی، همراه با
فقر روحی و درونی
ب
·
سفره ای پر و رنگین، با دلی (ضمیری)
غمزده و خالی
ت
·
زندگی ئی سرشته به رفاه مادی و عاری
از محتوای معنوی
پ
·
عرصه یکه تازی اندوه و تنهائی، نیهلیسم
و پسیمیسم، بی معنائی و بی دورنمائی
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر