۱۳۹۲ آبان ۸, چهارشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (54)


فصل چهارم
علائم روشنگری ستیزی
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان شین میم شین
بخش چهارم
منافع خصوصی و روشنگری ستیزی
  
1

·        در جهان بغرنج و بشدت مه آلود و مبهم، بی شک مشکلاتی در راه شناخت «بهترین عام» ـ به قول فلاسفه روشنگری ـ وجود دارد. 

2

·        برای کشف راه حل نسبتا درستی جهت حل مسئله تمام اجتماعی ئی، کسی همه معارف و دلایل لازمه را در اختیار ندارد.
·        همیشه به بحث هائی نیاز است.
·        همیشه تصحیحاتی در تصمیات متخذه اجتناب ناپذیر اند.

3

·        روند توسعه تاریخی همیشه از گردنه تضادها، معایب و نواقص می گذرد.

4

·        ضدیت با عقلانیت (ایراسیونالیته) نه در این روند توسعه تاریخی، بلکه در سلطه منافع خصوصی است، منافع خصوصی ئی که بر ضد منافع عمومی اند.  

5

·        کسی که آگاهانه سود خود را در زیان دیگران می جوید، (آگاهانه به این دلیل که در ته دل می گوید که «پس از من هر چه بادا باد!»)، ناخودآگاه، (ناخودآگاه به این دلیل که در پیوندهای کلی نمی اندیشد)، مجبور است که اهداف خود را به محک عقل بزند.  

6

·        از تقدیرات و مشیات ماورای عقلی سخن می رود، از هفت خوان رستم برای انجام هر کاری، از سنن و حد و مرز شناخت، از سرنوشت، الهام و وحی موعظه می شود تا عقلانیت فقط در چارچوب تنگ و محدودی اعتبار داشته باشد.

7


·        بدین طریق، ایراسیونالیسم (خردستیزی) به خدمت منافع خصوصی در می آید و بر ضد منافع عمومی.  

8

·        به همین دلیل، اقشار و طبقات حاکم به ایدئولوژی ایراسیونالیستی روی می آورند.

9


 
·       روشنگری ستیزی یکی از شروط خودمدعائی ( ( Selbstbehauptung است.
·        اگرچه افراد منفردی بدان اعتراف نمی کنند.

10

·        پرده پوشی و سرپوش نهادن یکی از شیوه های نمودین ایدئولوژی است، پرده پوشی نسبت به خویشتن خویش نیز به همین سان.

11

·        توسعه تبعیت از عقل اما برعکس، همیشه در خدمت توده های تحت ستم بوده است.

12

·        استدلال منطقی غیر قابل انکار، قوی ترین سلاح توده های تحت ستم است، زمانی که سلاح دیگری در اختیار ندارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر