جرج
مونبیوت
برگردان
بابک پاکزاد
سرچشمه:
مجله هفته
میم حجری
1
·
این مسئله نه تازگی دارد، نه تعجب انگیز
است و نه محدود به تحقیقات دانشگاهی است.
2
·
عینیت و صحت دیالک تیک اقتصاد و سیاست
که یکی از فرم های نمودین دیالک تیک زیربنا و روبنای ایدئولوژیکی در ماتریالیسم تاریخی
است، امروزه حتی با چشم بسته تجربه و
اثبات می شود:
3
·
مارکسیسم ـ لنینیسم در تجربه
روزمره مردم به محک هر روزه می خورد و اثبات می شود.
4
·
منکران صحت مارکسیسم ـ لنینیسم یا
ابله اند و یا سرسپرده ی آگاه و ناخودآگاه طبقه حاکمه.
5
·
کنسرن های سرمایه داری نه فقط تحقیقات دانشگاهی را رهبری، سازماندهی و کنترل
می کنند، بلکه اساتید دانشگاه ها را و
اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان را به جیره خواران بی شخصیت و بی هویت خود مبدل می
سازند.
6
·
هر پروژه پژوهشی در دانشگاه ها بوسیله
کنسرن های مربوطه و یا تأسیسات ایدئولوژیکی طبقه حاکمه تعیین، حمایت مالی و کنترل
می شود.
7
·
هر سفر «علمی» هر استادی و یا هر
رشته علمی ئی از جیب کنسرن ها پرداخت می شود.
8
·
نظام پادگانی دیری است که در همه
کشورهای سرمایه داری بر قرار شده است.
·
این تهمتی بود که به دول سوسیالیستی
زده می شد.
9
·
تک تک سلول های جامعه کنترل و
بطرزی برنامه ریزی شده مانی پولیزه می شوند.
10
·
در عرصه علوم طبیعی (فیزیک و شیمی
وبیوشیمی و پزشکی و بیولوژی و غیره) فرق ماهوی میان کنسرن مربوطه و دانشگاه وجود
ندارد.
11
·
کارکنان آزمایشگاهی مثلا ب. آ. اس.
اف به همان سان در آزمایشگاه های کنسرن جان می کنند و خرکاری می کنند که در هر
دانشگاهی.
11
·
استثمار حتی دکترها و مهندسین با شدت
و حدت بمراتب بیشتر از دانشگاه ها صورت می گیرد.
12
·
وضعیت در عرصه علوم اجتماعی (فلسفه،
جامعه شناسی، روانشناسی، پداگوژیک و غیره) نیز به همین سان است.
13
·
تأسیسات ایدئولوژیکی طبقه حاکمه بطرزی
برنامه ریزی شده سررشته هر رشته علمی و آموزشی و پرورشی را به دست دارند.
14
·
به همین دلیل هم است که برای
مقابله با مارکسیسم ـ لنینیسم در مدت کوتاهی صدها مکتب فلسفی، جامعه شناسی،
روانشناسی، و حتی مکاتب مرکبه از مثلا جامعه شناسی و روانشناسی، جامعه شناسی و
بیولوژی، فلسفه و استه تیک و الی آخر مثل
قارچ از هر دانشکده ای سر برمی کشند و چه بسا حتی برای کسب شهرت به جنگ زرگری با
هم می پردازند و کلی سر و صدا و گرد و خاک بپا می کنند.
15
·
بلحاظ مالی و نیروی انسانی کم و
کسری و مشکلی ندارند.
·
به همین دلیل بطرزی وسیع به تخریب مارکسیسم
ـ لنینیسم می پردازند:
·
مثلا مکاتبی را اختراع می کنند که
معجونی از به اصطلاح ماتریالیسم تاریخی و پراگماتیسم امریکائی است.
16
·
چه بسا دیالک تیک های عینی کشف و
فرمولبندی شده در مارکسیسم ـ لنینیسم را دو شقه می کنند و به نام هر شقه، مکتبی
اختراع می کنند:
·
مثلا دیالک تیک ساختار و فونکسیون را
تخریب می کنند و دو مکتب جدید و خیلی خیلی تر و تازه و مد روز و مدرن به نام های
ساختارگرائی و فونکسیونالیسم سرهمبندی می کنند و الی آخر.
·
اینکه تازه چیزی نیست.
17
·
کنسرن ها فوتبال و تنیس و سکس و
موزیک و مد و غیره را کنترل و اداره می کنند.
·
به عنوان مثال:
·
کنسرن بایر در لورکوزن صاحب اصلی
تیم فوتبال بایر لورکوزن است.
18
·
کنسرن نایکی، آدی داس و غیره حتی بازیکنان تنیس و غیره را
اسپونزیرن (حمایت از لحاظ مالی، مربی، لباس و کفش و جوراب، پزشک و روانشناس و غیره)
می کنند.
19
·
اینکه تازه چیزی نیست.
·
کنسرن ها نیروهای نظامی ویژه تربیت
می کنند و در مناطق معینی وارد عمل می سازند.
·
مثال:
·
قبل از شروع جنگ یوگوسلاوی کنسرن
ها در لندن و غیره باندهای فعال در واحدهای ملی یوگوسلاوی را تربیت، تبلیغ، حمایت
مالی و نظامی و غیره کردند.
·
آذربایجان ایران اکنون در ایالات
متحده حتی سخنگوی ماهروئی دارد که در سنا سخنرانی می کند و جایزه می گیرد.
20
·
دیری است که دیگر حد و مرزی میان اقتصاد
و سیاست و فیلم و سکس و تفریحات و موزیک و ورزش و علم و فکر و فرهنگ وجود ندارد.
21
·
این اثبات عملی احکام مارکسیستی ـ
لنینیستی است و لاغیر:
·
زیربنا تعیین کننده روبنای ایدئولوژیکی
است.
·
مناسبات تولیدی و یا مناسبات اقتصادی
تعیین کننده سیاست و حقوق و قضاوت و دولت و هنر و علم و مذهب و عرف و عادت و اخلاق
و غیره است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر