۱۳۹۲ مهر ۱۳, شنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (47)

 
  دانش در بند 
جرج مونبیوت 
برگردان بابک پاکزاد
سرچشمه:
مجله هفته
میم حجری

1

·        این مسئله نه تازگی دارد، نه تعجب انگیز است و نه محدود به تحقیقات دانشگاهی است.

2

·        عینیت و صحت دیالک تیک اقتصاد و سیاست که یکی از فرم های نمودین دیالک تیک زیربنا و روبنای ایدئولوژیکی در ماتریالیسم تاریخی است،  امروزه حتی با چشم بسته تجربه و اثبات می شود:

3

·        مارکسیسم ـ لنینیسم در تجربه روزمره مردم به محک هر روزه می خورد و اثبات می شود.

4

·        منکران صحت مارکسیسم ـ لنینیسم یا ابله اند و یا سرسپرده ی آگاه و ناخودآگاه طبقه حاکمه.

5

·        کنسرن های سرمایه داری نه فقط  تحقیقات دانشگاهی را رهبری، سازماندهی و کنترل می کنند، بلکه اساتید دانشگاه ها  را و اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان را به جیره خواران بی شخصیت و بی هویت خود مبدل می سازند.

6

·        هر پروژه پژوهشی در دانشگاه ها بوسیله کنسرن های مربوطه و یا تأسیسات ایدئولوژیکی طبقه حاکمه تعیین، حمایت مالی و کنترل می شود.

7

·        هر سفر «علمی» هر استادی و یا هر رشته علمی ئی از جیب کنسرن ها پرداخت می شود.

8

·        نظام پادگانی دیری است که در همه کشورهای سرمایه داری بر قرار شده است.
·        این تهمتی بود که به دول سوسیالیستی زده می شد.

9

·        تک تک سلول های جامعه کنترل و بطرزی برنامه ریزی شده مانی پولیزه می شوند.

10

·        در عرصه علوم طبیعی (فیزیک و شیمی وبیوشیمی و پزشکی و بیولوژی و غیره) فرق ماهوی میان کنسرن مربوطه و دانشگاه وجود ندارد.

11

·        کارکنان آزمایشگاهی مثلا ب. آ. اس. اف به همان سان در آزمایشگاه های کنسرن جان می کنند و خرکاری می کنند که در هر دانشگاهی.

11

·        استثمار حتی دکترها و مهندسین با شدت و حدت بمراتب بیشتر از دانشگاه ها صورت می گیرد.

12

·        وضعیت در عرصه علوم اجتماعی (فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی، پداگوژیک و غیره) نیز به همین سان است.

13

·        تأسیسات ایدئولوژیکی طبقه حاکمه بطرزی برنامه ریزی شده سررشته هر رشته علمی و آموزشی  و پرورشی را به دست دارند.

14

·        به همین دلیل هم است که برای مقابله با مارکسیسم ـ لنینیسم در مدت کوتاهی صدها مکتب فلسفی، جامعه شناسی، روانشناسی، و حتی مکاتب مرکبه از مثلا جامعه شناسی و روانشناسی، جامعه شناسی و بیولوژی، فلسفه و استه تیک و الی آخر  مثل قارچ از هر دانشکده ای سر برمی کشند و چه بسا حتی برای کسب شهرت به جنگ زرگری با هم می پردازند و کلی سر و صدا و گرد و خاک بپا می کنند.

15

·        بلحاظ مالی و نیروی انسانی کم و کسری و مشکلی ندارند.

·        به همین دلیل بطرزی وسیع به تخریب مارکسیسم ـ لنینیسم می پردازند:
·        مثلا مکاتبی را اختراع می کنند که معجونی از به اصطلاح ماتریالیسم تاریخی و پراگماتیسم امریکائی است.

16

·        چه بسا دیالک تیک های عینی کشف و فرمولبندی شده در مارکسیسم ـ لنینیسم را دو شقه می کنند و به نام هر شقه، مکتبی اختراع می کنند:
·        مثلا دیالک تیک ساختار و فونکسیون را تخریب می کنند و دو مکتب جدید و خیلی خیلی تر و تازه و مد روز و مدرن به نام های ساختارگرائی و فونکسیونالیسم سرهمبندی می کنند و الی آخر.
·        اینکه تازه چیزی نیست.
17

·        کنسرن ها فوتبال و تنیس و سکس و موزیک و مد و غیره را کنترل و اداره می کنند.
·        به عنوان مثال:
·        کنسرن بایر در لورکوزن صاحب اصلی تیم فوتبال بایر لورکوزن است.

18
·        کنسرن نایکی،  آدی داس و غیره حتی بازیکنان تنیس و غیره را اسپونزیرن (حمایت از لحاظ مالی، مربی، لباس و کفش و جوراب، پزشک و روانشناس و غیره) می کنند.

19
·        اینکه تازه چیزی نیست.
·        کنسرن ها نیروهای نظامی ویژه تربیت می کنند و در مناطق معینی وارد عمل می سازند.
·        مثال:
·        قبل از شروع جنگ یوگوسلاوی کنسرن ها در لندن و غیره باندهای فعال در واحدهای ملی یوگوسلاوی را تربیت، تبلیغ، حمایت مالی و  نظامی و غیره کردند.
·        آذربایجان ایران اکنون در ایالات متحده حتی سخنگوی ماهروئی دارد که در سنا سخنرانی می کند و جایزه می گیرد.
20

·        دیری است که دیگر حد و مرزی میان اقتصاد و سیاست و فیلم و سکس و تفریحات و موزیک و ورزش و علم و فکر و فرهنگ وجود ندارد.

21

·        این اثبات عملی احکام مارکسیستی ـ لنینیستی است و لاغیر:
·        زیربنا تعیین کننده روبنای ایدئولوژیکی است.
·        مناسبات تولیدی و یا مناسبات اقتصادی تعیین کننده سیاست و حقوق و قضاوت و دولت و هنر و علم و مذهب و عرف و عادت و اخلاق و غیره است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر