فصل
سوم
گرایشات
اصلی، طرز تفکر های اصلی و بحران فلسفه بورژوائی واپسین
پروفسور
دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
بخش
چهارم
راجع
به بحران فلسفه بورژوائی واپسین
1
·
اینکه فلسفه بورژوائی در حال حاضر
دستخوش بحران است، فقط از سوی مارکسیست ها اعلام نمی شود.
2
·
خود فلاسفه بورژوائی نیز در این زمینه
تردید ندارند.
3
·
فریاد حضرات از پدیده های زوال و
سقوط، کاهش روز افزون تبادل نظر در زمینه ژرفای بحران در تفکر انسانی، در هستی انسانی،
در تمدن بشری و غیره گوش فلک را حتی کر کرده است.
4
·
آنهم نه اخیرا، بلکه از زمان
شوپنهاور و نیچه.
5
هانس آدولف ادوارد دریش (1867 ـ 1941)
فیلسوف طبیعت و زیست شناس آلمانی
نظریه ویتالیستی دریش در باره طبیعت از سوی ناسیونال ـ
سوسیالیسم (فاشیسم آلمان) بمثابه مبانی فلسفی ـ علمی ا یدئولوژی نازی بکار گرفته
شد.
·
به عنوان مثال، هانس دریش در سال
1930 تحت عنوان «طرق تحقیق فلسفی، پیشنهادها و اخطارها» (که ضمنا برنامه ای نیز بوده)
اعلام می کند:
·
«ما در عصر افزایش علاقه فلسفی و کاهش انصاف فلسفی
بسر می بریم.»
·
(هانس دریش، «طرق تحقیق فلسفی، پیشنهادها و
اخطارها»، ص 5، 1930)
6
·
سی سال بعد، وقتی که لینکه پدیده های
سقوط در فلسفه بورژوائی معاصر را توصیف می کند، ضمن اشاره به نظرات دریش، به تأکید
خاطرنشان می شود:
·
«بدشواری می توان وضع فلسفه در حال حاضر را
بهتر از هانس دریش با کلمات زیر توصیف کرد:
·
کسی می تواند ادعا کند که وضع بهتر
شده است؟
·
نه.
·
هرگز.
·
خیلی ها متفق القول خواهند بود که
وضع از زمان حیات هانس دریش بمراتب بدتر شده است.»
7
·
پدیده های سقوط در فلسفه امروز
چنان چشمگیرند که می توان پرسید:
·
آیا ما در پایان فلسفه زمان خود
قرار نداریم و علیرغم افزایش علاقه فلسفی و تولید ادبی متناسب با آن، در دوره زوال
فلسفه بسر نمی بریم؟»
·
(لینکه، «پدیده های سقوط در فلسفه بورژوائی معاصر»،
ص 11، 1961)
8
·
آنچه که لینکه در اواخر سال های 50
اعلام می دارد، امروزه به نقل هر مجلس در فلسفه بورژوائی معاصر بدل شده است.
9
·
فلسفه بورژوائی واپسین از احساس
بحران و فقدان سمتگیری بشدت رنج می برد.
10
کارل یاسپرس (1883 ـ 1969)
روانکاو و فیلسوف آلمانی
از فلاسفه محبوب احمد شاملو
نماینده فلسفه حیات که با اگزیستانسیالیسم سارتر تفاوت های
جدی داشت.
موضوعات آثار فلسفی او فلسفه مذهب و فلسفه روشنفکرانه
بودند.
·
کارل یاسپرس در همان زمان هانس
دریش اعلام می دارد:
الف
·
«آنچه که در هزاره ها جهان انسانی بوده،
امروزه درهم شکسته است.
ب
·
بحران گریبان همه چیز را گرفته
است.
ت
·
بحرانی که نه می توان نادیده اش
گرفت، نه می توان به دلایل آن پی برد و نه می توان بر آن غلبه کرد.
پ
·
بلکه چاره ای جز پذیرش آن به مثابه
سرنوشت و تقدیر نیست.
·
باید بدان تن در داد و باید آن را
از سر گذراند.
ث
·
به این سؤال که امروزه وضع از چه
قرار است، باید جواب داد:
·
وقوف به خطر و فقدان وقوف به بحران
ریشه ای.»
11
·
یاسپرس ادامه می دهد:
الف
·
«تنها امکانی که امروز وجود دارد، عبارت است
از دارائی و ضمانت.»
ب
·
هر عینیتی دوپهلو گشته است.
ت
·
هر چیز حقیقی ظاهرا گمشده ای
نایافتنی است.
پ
·
جوهر در سردرگمی است.
ث
·
واقعیت در عوامفریبی است.»
·
(یاسپرس، «وضع روحی زمان»، ص 75، 1960)
12
·
یاسپرس در غیبگوئی های یأس انگیز
خویش راجع به بحران در جهان بورژوائی به مسئله حقیقت اشاره می کند.
13
·
مسئله حقیقت البته از زمان ارسطو
یکی از عالی ترین موضوعات فلسفه بوده است.
14
·
اما به نظر یاسپرس این زمان ها
برای عصر بورژوائی معاصر دیری است که سپری شده اند.
15
·
فلسفه بورژوائی معاصر اصولا ـ نه
فقط در رابطه با مسئله حقیقت ـ از پیامبر آغازین خود ـ نیچه ـ پیروی می کند که می
گفت:
الف
·
«چشمان بیشماری وجود دارند.
ب
ابوالهول (اسفینکس)
خدای مصر
باستان
در هیئت شیر
اغلب با کله مردی
به مثابه سمبل
قدرت مطلق فرعوان و خدا
غول افسانههای
مصر باستان و اسطوره
اُدیپ، مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر، مزیّن به بالهای عقاب و دارای کلهای شبیه سر زنان است.
این موجود
افسانهای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمیشدند میکشت و در نظر مصریان
باستان مظهر
آفتاب محسوب میشد.
ابوالهول بزرگ که در مصر قرار دارد از صخرهای
تراشیده شده است و 20 متر ارتفاع و 70 متر طول دارد.
·
ابوالهول هم چشم دارد.
ت
·
ضمنا حقایق بیشماری هست و لذا
حقیقتی نیست.»
·
(نیچه، «مجموعه آثار»، جلد 3، ص 844، 1969)
16
·
در پرتو کلمات قصار زیر از دیگر فلاسفه
بورژوائی معاصر، احادیث نیچه را بهتر می توان فهمید:
الف
·
هایدگر: فلسفه به «سکوت مقدس»
عرفان می ماند.
ب
·
پوپر: «فلسفه بر عقیده ضد عقلی
مبتنی است.»
17
·
فلسفه بورژوائی معاصر عملا پیرو جهان
فکری پیشقراول بیواسطه آن، یعنی نیچه است:
·
«تازه و نو در موضع کنونی ما نسبت به فلسفه، این
است که فلسفه فاقد زمان بوده است.
·
و اینکه ما حقیقت را در اختیار نداریم.»
·
(نیچه، «معصومیت شدن»، میراث، جلد 1، ص 225،
1931)
18
·
فلسفه بورژوائی معاصر محروم از بعد
حقیقت است.
·
برای اینکه طبقه اجتماعی حامل این فلسفه،
بعد تاریخی روند تاریخ را از دست داده است.
·
(یعنی فاقد رسالت تاریخی است. مترجم)
19
·
طبقه اجتماعی حامل این فلسفه (بورژوازی
واپسین و معاصر) دیری است که از تبیین اندیشه طبقه ی به حکم تاریخ، محکوم به زوال عاجز
است.
20
·
مشخصات فلسفه بورژوائی معاصر به
شرح زیرند:
الف
·
فقدان شعور تاریخی
ب
·
نقصان یقین دورنمائی
ت
·
نسبیت (رلاتیویسم) حقیقت.
21
·
این مشخصات، فلسفه بورژوائی معاصر
را به پیشه کردن پیشه های زیر در امور خود سوق می دهد:
الف
·
به خطوط خصوصی
ب
·
به خطوط گریز از مسئولیت،
بلاتکلیفی
ت
·
به خطوط سؤال انگیز
پ
·
به خطوط خرده کاری، کوته بینی
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر