سرچشمه:
صفحه فیسبوک شیوا
هر کس آنچه را که دوست می دارد در بند می گذارد.
میم حجری
1
·
دوست داشتن هر چیزی و یا حتی هر کسی، بطور غریزی همیشه
با تصاحب و تملک بر آن چیز (اعم از جماد و جانور و انسان) همراه است.
·
یعنی با «داشتن» آن چیز توأم است.
2
·
به همین دلیل و نه فقط به همین دلیل، در خیلی از مکاتب فلسفی
امپریالیستی (فلسفه بورژوائی واپسین)، مثلا اگزیستانسیالیسم، «داشتن» تا درجه یک
مقوله مهم و تعیین کننده فلسفی اعتلا داده شده است:
3
· مقولات «وجود و داشتن» (Sein und Haben) به جای مقولات دیالک تیکی ـ ماتریالیستی «وجود و شعور» (ماده و روح) (Sein und Bewusstsein) گذاشته شده است.
4
·
مالکیت بر چیزها را شاید بتوان یکی از ریشه دارترین علایق
غریزی ـ روانی انسانی تلقی کرد.
به همین دلیل است که منادیان رادیکال رهایش اجتماعی (طرفداران
مارکسیسم ـ لنینیسم) به شرح زیر عمل می کنند:
الف
·
اولا در صدد نفی مالکیت بطور کلی بر وسایل تولید برنمی آیند،
بلکه در پی جایگزینی مالکیت خصوصی با مالکیت تمامخلقی و توده ای بر وسایل اساسی
تولید و نعمات مادی طبیعی و اجتماعی اند.
·
در پی اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل اساسی تولید و ثروت های طبیعی و اجتماعی اند.
·
تا بدین طریق همه اعضای جامعه، مالک همه ثروت های مادی و معنوی جامعه
باشند.
ب
·
ثانیا در تلاش برای رهایش قطعی بشریت از چیز وارگی اند.
·
تا اعضای جامعه، نه قابل تصاحب و تملک و خرید و فروش باشند
و نه حاضر به تن دادن به تصاحب و تملک و خرید و فروش.
·
تا به آزادی و خودمختاری (استقلال نظری و عملی) رادیکال
و ریشه ای توده ای دست یابند!
·
دیالک تیک رهایش فردی و رهایش اجتماعی
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر