۱۳۹۲ مرداد ۱۸, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (12)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین
  
فصل اول
بخش ششم
کارنامه هائی از فلسفیدن بورژوائی واپسین

1

 آرتور شوپنهاور
ادامه

1

·       اما در رابطه با آنچه که به تمایلات مبتنی بر فلسفه مخرب روح و عوام فریب ما بعد هگل معروف است که تاریخ جهان را به مثابه کل نقشه مند درک می کند و یا همانطور که مدعی است، «تاریخ جهان را بطور ارگانیک نمودار می سازد»، باید بگویم که پایه و اساس آن رئالیسم (واقع بینی)  خام و مبتذل است.
·       رئالیسمی که نمود جهان را به مثابه ماهیت آن تلقی می کند و در نظر می گیرد.

2

·       تاریخ حاکی از آن است که جریانات و تأسیسات جهان عملا چیزی جز کابوس طولانی و سنگین و پریشان بشریت بیش نیست.

3

·       بنابرین، فلسفه واقعی تاریخ ـ بر خلاف رسم و روال رایج ـ  نباید آن را در نظر گیرد که در شدن (تغییر)  مدام است و هرگز نمی شود (خاتمه نمی یابد.)
·       بلکه باید آن را در نظر گیرد، که همیشه هست، هرگز نمی شود (تغییر نمی یابد) و هرگز زوال نمی یابد.   

4

·       بنابرین، محتوای فلسفه واقعی تاریخ نه ابدیت بخشیدن به اهداف گذرا و موقتی انسان ها ست، نه  نفی مطلق و نه ترسیم مصنوعی و خیالی پیشرفت آن در جهت معین و علیرغم کلیه بغرنجی ها.

5
·       محتوای فلسفه واقعی تاریخ، مقطعی (برشی)  است که نه تنها در اجرا و عملی گشتن، بلکه در ماهیت خویش سرشته به دروغ است.
6

·       فلسفه واقعی تاریخ از مقطعی تشکیل می یابد که انسان در این تغییرات بی پایان و در هم و بر هم همیشه چیز واحدی را، چیز همیشه همان و تغییر ناپذیری را در نظر گیرد.

7

·       چیزی را در نظر گیرد که امروز همان می کند که دیروز کرده و همیشه خواهد کرد.
·       (آرتور شوپنهاور، «جهان به مثابه اراده و تصور»، آثار ده جلدی، جلد 2، فصل 2، ص 520، (کتاب سوم،  فصل 38)

8


·       «علاوه بر این، باید بگویم که اوپتیمیسم (خوش بینی) اگر یاوه توخالی ئی بیش نباشد، اگر در پشت پیشانی صاف خود چیزی جز حرف صرف پنهان نکرده باشد، اگر مزخرفی محض نباشد، اگر طرز تفکر حقیقتا بی شرمانه ای نباشد، تمسخر تلخ درد بی نام و نشان بشریت است.»   
·       (آرتور شوپنهاور، «جهان به مثابه اراده و تصور»، آثار ده جلدی، جلد 1، فصل 2، ص 407، (کتاب چهارم،  پاراگراف 59)
9

·       «همه جا و در همه اعصار و زمان ها نارضایتی های بیشماری نسبت به حکومت ها، قوانین و نهادهای دولتی وجود داشته است.

10

·       علت بخش اعظم این نارضایتی ها اما این است که آدمی نکبت زده است، نکبتی که از هستی انسانی تفکیک ناپذیر است.

11

·       به زبان اسطوره ای می توان گفت که علت بخش اعظم نارضایتی ها، نفرینی است که بر آدم ابوالبشر و اخلاف او بطور کلی نازل شده است.»

·       (جلال آل احمد هم پس از اصلاحات ارضی، کتابی نوشته تحت عنوان «نفرین زمین.» مترجم)  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر