۱۳۹۲ تیر ۳۱, دوشنبه

نئوتومیسم (6)


پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین
  
تئوری شناخت نئوتومیسم

·       تئوری شناخت نئوتومیسم که اغلب فصلی از متافیزیک تلقی می شود، با تعالیم معرفتی ایدئالیستی ـ ذهنی تفاوت اساسی دارد:
1

·       تئوری شناخت نئوتومیسم بر آن است که شناخت یعنی ادراک، یعنی «تصویرسازی» از واقعیت.

2

·       ضمنا واقعیت مستقل از شعور وجود دارد و بواسطه حواس بدرستی منعکس می شود.

3

·       حواس بوسیله ادراکات به درک حسی ـ مشخص چیزها نایل می آیند، در حالیکه فهم با استفاده از تصاویر ادراکی بکمک انتزاع به کشف ماهیت چیزها نایل می آید.

4

·       گروهی از نئوتومیست ها، در تدوین این افکار، بارها بدرستی و با درایت منطقی، ایراد ایدئالیسم ذهنی را رد می کنند و به توسعه آموزش معرفتی بمعنای تئوری تصویر دست می زنند که بنا بر آن «هر شئی درونی ـ ارگانیکی در درون ... تصویری است از شیئی برونی»  و «مفهوم .. در ماهیت کلی اش عبارت است از تصویر طبیعی از چیزی» (گردت)

·       مراجعه کنید به ادراک، تصویر، تصویربرداری، تئوری تصویر در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

5

·       در حالیکه هواداران پیگیر اکوینات ها (توسعه تعالیم توماس فون اکوین)، «رئالیسم بی واسطه» را نمایندگی می کنند و در عرصه معرفتی ـ نظری نیز هوادار تئوری تصویر ارسطوئی ـ تومیستی اند.

6

·       در دهه های اخیر نئوتومیست های هرچه بیشتری به موضع «رئالیسم انتقادی» وارد شده اند که تحت تأثیر نظرات کانت که به عمده کردن شدید سوبژکت در روند شناخت می پردازد، نقش سوبژکت را بطرز متفاوتی تعیین می کنند.

·       مراجعه کنید به دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

7

·       تئوری شناخت نئوتومیستی حاوی سلسله نظراتی است که می توانند مثبت ولی نه علمی ارزیابی شوند.

8

·       عیب اصلی آنها در «آموزش یونیورسال های تومیستی»  است که بر برداشت متافیزیکی از رابطه منفرد وعام مبتنی است.

9

·        در «آموزش یونیورسال های تومیستی»، ابژکت شناخت، «ماهیت قابل فهم» چیزها (یعنی ایده های الهی نهفته در چیزها) تلقی می شود.

10

·       در حالیکه آماج نهائی شناخت، بازتولید روحی مشخص تلقی می شود و انتزاع های منفرد تنها وسیله صرف برای این کار محسوب می گردند.

11

·       علاوه بر این، نظریه باطل دیگری با آن در رابطه قرار داده می شود که بنا بر آن، تنها فلسفه قادر به نفوذ در ماهیت چیزها ست و علوم منفرد کارشان فقط محدود به روابط فونکسیونی پدیده ها ست.

فلسفه تاریخ و فلسفه جامعه نئوتومیسم

·       در فلسفه تاریخ و فلسفه جامعه نئوتومیسم نه تنها خصلت ایدئولوژیکی نئوتومیسم، بلکه همچنین خصلت محافظه کارانه و جانبدارانه سیاسی آن، بروشنی آشکار می گردد.

1

·       تاریخ بنظر نئوتومیسم عبارت است از اجرای نقشه جهانی الهی.

2

·       تاریخ عبارت از روندی است که سرآغازش را از خدا می یابد و پایانش را در خدا.

3

·       معنای کل تاریخ در این میان با معنای حدوث جهان و با معنای جهان بطورکلی یکسان تلقی می شود:
·       معنای تاریخ عبارت است از نشان دادن و ابلاغ محتوای وجود بی پایان الهی در صور پایان پذیر.

4

·       نئوتومیست ها میان معنای ذاتی تاریخ و معنای ترانسندنت (ماورای تجربی) آن تفاوت می گذارند:
·       معنای ذاتی تاریخ عبارت است از شکوفائی و به بار نشستن امور انسانی در طول زمان.
·       «و لذا موضوع تاریخ در مفهوم انسان نهفته است.
·       هرآنچه که مفهوم انسان در بر دارد، باید در تاریخ مؤثر واقع شود.»
·       (ف. ساویک، «فلسفه تاریخ»، جلد دوم، ص 212، 1922)

5

·       معنای ترانسندنت (ماورای تجربی) تاریخ، عبارت است از نیل به آماج ابدی که برای انسان مقرر شده است.

6

·       اما چند و چون مشخص این آماج بنظر نئوتومیست ها قابل ذکر نیست و فقط وابسته به اراده آزاد الهی است.

7

·       چون تاریخ بنا بر درک نئوتومیستی تاریخ مبتنی بر مشیت الهی (مشیت الهی بر انسان ها، برای انسان ها و با انسان ها)  است، پس محتوای اصلی تاریخ در مبارزه میان خیر و شر، ایمان و کفر تعیین می شود.

8
آگوستین (354 ـ 430)
اهل الجزایر
از فقهای مهم مسیحیت
فیلسوف دوره گذار از آنتیک به قرون وسطی
مؤلف آثار تئولوژیکی بیشمار
پدر علم تئولوژیکی و فلسفی مسیحیت
تحت تأثیر افلاطون واقعیت را سه شقه کرده است:
جهان عالی ترین وجود که فقط برای روح قابل دسترسی است.
جان ـ روح انسانی
جهان شونده که برای حواس قابل دسترسی است.
او ایمان مسیحی را بمثابه بنیان شناخت تلقی می کرد.

·       این تاریخ نگری تخیلی که عمیقا تحت تأثیر تئولوژی تاریخی انجیل تدوین شده و برای اولین بار توسط آگوستین مفصلا تشریح شده بود، در سال های بعد از جنگ جهانی دوم بلحاظ سیاسی بطور بی واسطه ای تار و مار شده است.
·    آن سان که گروهی از نئوتومیست ها بر مبنای آن، مبارزه جهانشمول میان سرمایه داری و سوسیالیسم را به مبارزه میان «غرب مسیحی» و «بلشویسم کافر» تحریف کرده اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر