جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی (604 ـ 672
ه.ق)
تحلیلی
از شین میم شین
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد
شاد باش، ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علت های ما
ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
·
معنی تحت اللفظی بیت:
· ای عشق خوش معامله ما، ای طبیب همه امراض ما، ای دوای غرور
و عفت ما، ای افلاطون و جالینوس ما شاد باش.
·
مولانا در این دو بیت، به تعریف خاص خود از عشق می پردازد:
·
این همان عشقی است که بزعم او، آدمی را از حرص و آز و عیوب کلی دیگر تطهیر می کند.
1
شاد باش، ای عشق خوش سودای ما
·
عشق در این مصراع مولانا انسان واره تلقی می شود و با بنی
بشر به داد و ستد می پردازد.
2
·
عشق اما انسان خوش معامله ای است.
·
اما منظور از مفهوم «خوش معامله» چیست؟
3
·
شاید منظور مولانا این باشد که عشق در داد و ستد با بنی بشر،
او را مغبون نمی سازد و کلاه بر سرش نمی گذارد.
·
سؤال اما این است که موضوع داد و ستد میان انسان و عشق
چیست؟
4
·
مولانا پاسخ به این پرسش را در بیت قبلی داده است:
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد
·
عشق از بنی بشر حرص و آز و عیوب کلی از هر نوع را می ستاند (ستد)
و در عوض، او را به جامه دری سوق می دهد. (داد)
·
می توان گفت که مولانا دیالک تیک داد و ستد را به شکل دیالک
تیک جامه و حرص بسط و تعمیم می دهد.
·
عاشق در قاموس مولانا قید جامه خویش را می زند، یعنی جامه
خود را پاره می کند و در عوض از همه عیوب تطهیر می شود.
·
آیا واقعا قضیه از همین قرار است؟
5
·
شکی نیست که عشق خانه خرد را به آتش می کشد و آدمی را به خطه
جنون سوق می دهد.
·
آن سان که او از خود بیگانه می شود و بسان بی خرد خردستیزی قید
همه موازین و معیارهای اخلاقی و اجتماعی رایج را می زند و آن می کند که در شأن
انسان خردمند خردگرای اجتماعی نیست.
·
این اما به چه معنی است؟
6
·
این بدان معنی است که عاشق کذائی از سوئی خردزدائی و از سوی
دیرگ، آسوسیالیزه (اجتماع ستیز، همبودستیز) می شود.
·
می توان گفت که در فلسفه مولانا خردستیزی و آسوسیالیزاسیون (اجتماع
ستیزی، همبودستیزی) به معنی تطهیر از عیوب کلی است.
·
وقتی گفته می شود که عرفان فرمی از ایراسیونالیسم (خردستیزی)
است، منظور همین است.
·
مراجعه کنید به عرفان به مثابه فرمی از خردستیزی در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری.
7
ای طبیب جمله علت های ما
·
عشق در این مصراع نه به عنوان تاجر خوش معامله، بلکه به
عنوان طبیب تلقی می شود، طبیبی که معالج همه امراض بنی بشر است.
·
البته باید منظور مولانا از امراض بشری را کشف کرد.
·
چون تفاوت تعریف مفاهیم از سوی خردگرایان و خردستیزان چه
بسا از زمین تا کهکشان است.
8
ای دوای نخوت و ناموس ما
·
عشق در این مصراع، دیگر نه تاجر و نه طبیب، بلکه درمان درد
نخوت و ناموس است.
·
احتمالا منظور مولانا از مفاهیم نخوت و ناموس نیز چیزهای
بکلی دیگری است.
جالینوس (کلاودیوس گالنوس) (۱۲۹-۲۰۰میلادی)
از پزشکان یونان باستان
دیدگاه های او بیش از هزار سال دیدگاه چیره در پزشکی اروپا بود
9
ای تو افلاطون و جالینوس ما
·
عشق در این مصراع مولانا، در هیئت افلاطون و جالینوس تجسم
مادی می یابد.
·
مولانا ظاهرا فکر می کند که افلاطون هم بسان جالینوس، طبیب
بوده است.
افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان و از شاگردان
سقراط
نماینده اصلی ایدئالیسم عینی و مؤسس
تئوری موسوم به عالم ایده ها
·
افلاطون از فلاسفه یونان باستان است و نماینده ایدئالیسم
عینی است که آبشخور نظری همه مذاهب از خرد تا کلان است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر