فردوسی
در بستر
(۲۲
فوریه ۲۰۱٣)
مجید نفیسی
سرچشمه
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
«نِی ام آگه از اصل و فرع خراج
همی غلتم اندر میان دَواج»
(دواج
به لحافی اطلاق می شد که می پوشیدند.)
(فردوسی
در پایانه ی «شاهنامه»)
· فردوسی در هشتاد سالگی
· میان دَواج غلتید
· و به رستم اندیشید،
· که رودابه او را
· رُستمینه زائید.
· (رستمینه به معنی سزارین است.)
· پهلوان در هشت سالگی
· به جنگ پیل رفت
· و در جوانی با رخش
· از هفت خوان گذشت،
· دیو سفید را کشت
· و شاه نادان را آزاد کرد.
· رستم تا پانصد سال بیش
· با توانایی زیست
· و سرانجام در چاه مرگ
· تیری فرا افکند
· که چاهکَن را کُشت.
· اما شاعر در پیری
· ناتوان شده بود:
· چشم هایش تیره
· دندان هایش سوده
· قدش خمیده
· گوش هایش سنگین
· یارانش خاموش
· باغش بی برگ
· رنجش بی مزد
· و پسرش جوانمرگ.
· اگر دخترش
· شاهنامه را برای او نمی خواند
· شاید سال ها پیش
· داستان های رستم را
· از یاد برده بود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر