۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه

سیری در پژوهشی از پیرایه یغمائی (4)

اثری از تندیس ساز معاصر روس
اینهمه لطف؟!
به بهانه ی هشتم مارس روز جهانی «زن»

 پیرایه یغمایی
شاعر، نویسنده، مترجم و پژوهشگر
سرچشمه:
اخبار روز 
www.akhbar-rooz.com

گاف سنگزاد

 فخرالدین اسعد گرگانی (وفات 446 هجری)
شاعر داستانگوی ایرانی
معتزلی مذهب

·       فخرالدین اسعد گرگانی ـ منظومه سرای قرن ششم ـ هم ... بله ...، او هم در «ویس و رامین» از زبان رامین نقل قول می کند که:

چه نیکو گفت، موبد پیش هوشنگ
زنان را آز، بیش از شرم و فرهنگ

زنان در آفرینش، ناتمام اند
ازیرا خویشکام و زشت نام اند

دو کیهان گم کنند از بهر یک کام
چو کام آید، بجویند از خرد نام

·       و در جایی دیگر از بدخویی و بی وفایی زنان ناله ها سر می دهد و آنان را لایق مهرورزی و دلبستگی نمی داند و آخر کار هم مهر زنان را به دُم خر تشبیه می کند.
·        
·       چه می شود کرد شاید این شاعر عاشقانه پرداز، با آن احساس لطیف چیز بهتری را برای تشبیه گیر نیاورده است:  

هزاران خوی بد باشد در ایشان
سزد گر دل نبندد کس بر ایشان

بود مهر زنان همچون دُم خر
نگردد آن ز پیمودن فزون تر

 افضل الدین محمد خوزه‌ای مرقی کاشانی شناخته شده به بابا افضل کاشی یا کاشانی
شاعر و عارف ایرانی در واپسین سال ‌های سده ششم هجری زاده شد.
بابا افضل همدوره با تازش مغول می‌زیست.
بابا افضل کاشانی در تمام مدت عمر خود در کاشان ساکن بوده و اوقات خود را به تدریس و تألیف و تحقیق و مباحثه گذرانده‌ است.
برخی خواجه نصیرالدین طوسی را شاگرد و یا خویشاوند وی می‌دانند.

·       بابا افضل قدم را جور دیگر بر می دارد و ستیزه گری را در قالب نمادین هدیه می فرماید: 

1

·       «عقل مر نفس را چون پدر است و طبع چون زن.

2

·       و مر نفس را دو جهت هست که به هر دو گراید:

الف

·       گاهی سوی عقل می گراید به مناسبتی که میان فرزند و پدر باشد و آن عقل طبیعی حقیقی است.

ب

·       و گاهی سوی طبیعت همی جنبد به آرزویی که میان مرد و جفتش باشد و این عقل عرضی زایل باشد.

3
·       پس بیاندیش، ای نفس.
4

·       که مرد چون با زن خالی ماند، زن بر چه صفت با وی بازی در گیرد و خندنده و چاپلوس شود و به سخن نرم و آهسته وی را بفریبد و ظاهر آنچه نماید، بدو به باطن آنچه از او پوشیده باشد، نماند ( = آنچه ظاهرا ً به او نشان می دهد، با آنچه در باطن از او می پوشاند، مثل هم نیست) تا مرد را به بندگی خود به کار دارد و به هلاکجای ها در بَرَد.
5

·       پس بنگر ای نفس، که زن چگونه شهد با زهر کشنده به هم در آمیزد و ...... الی آخر.»
·        
·       وی در پایان این بحش، کلمات گران سنگ خود را با چند رباعی تزیین می نماید که به یک نمونه از آنها میهمان می شویم:

گر عمر عزیز، خوار خواهی، زن کن
در دیده، اگر غبار خواهی، زن کن

ماننده ی اشتران بختی شب و روز
در بینی اگر مهار خواهی، زن کن

 خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی(1915 ـ 1995)
شاعر و نویسندهٔ طنزپرداز فارسی‌زبان قرن هشتم هجری
در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم ه.ق. در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشوده بود.
آثار:
رسالهٔ اخلاق الاشراف
ریش نامه
صد پند
ترجیع بند ج...
تضمینات و قطعات
رباعیات
رسالهٔ دلگشا
تعریفات ملا دو پیاز
منظومه موش و گربه
منظومه سنگتراش
رسالهٔ تعریفات ملا دو پیازه

·       عبید زاکانی هم به بسیارها زنان را نواخته که فعلا ً به یک رباعی که در آن زنان را بی هدف و ولگرد می شمارد، کفایت می کنیم:
·        
ای دل، بگزین گوشه ای از ملک جهان
ز این شهر، بدان شهر مرو سرگردان

همچون مردان موزه بکن، خیمه بسوز
با چادر و موزه چند گردی سرگردان

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر