اثری از حسین رزاقی
حسین
به نظر من دایرة المعارف روشنگری خیلی خشن با سایر اندیشه ها
برخورد می کند و حس می کنم غیر از نوع بخصوصی از مارکسیسم با سایرین سر جنگ دارد.
میم
·
خیلی ممنون که جفنگیات ما را لایق مطالعه یافته اید.
·
شادی بخش است.
·
اگر موارد مورد نظر را مشخص ذکر کنید، بهتر می توانیم ایرادات
بینشی احتمالی خود را تصحیح کنیم.
1
·
مارکسیسم بنظر ما علمی از طراز علوم مثلا طبیعی است:
·
علمی ماهیتا از جنس ریاضی، فیزیک، شیمی، بیولوژی و غیره است.
2
·
همانطور که فقط یک علم شیمی با مفاهیم، مقولات، قوانین و غیره خود
وجود دارد، مارکسیسم هم به همان سان.
3
·
ما نمی توانیم از مارکسیسم روسی، چینی ، قزوینی، اردبیلی و غیره دم
بزنیم.
·
به همان سان که شیمی روسی و چینی و غیره وجود ندارد.
·
به مثابه علم، فقط شیمی وجود دارد و نمیت
وان آن را بنا بر معیارهای جغرافیائی به شیمی اینجا و آنجا طبقه بندی کرد.
·
قوانین شیمی شمول عام و یونیورسال دارند.
4
·
البته مارکسیسم اما مثل هر علم دیگر رشد می کند و توسعه می یابد.
·
فرق مارکسیسم با مذهب همین است.
·
مارکسیسم نه تنها نمی تواند همیشه همان باشد، مجموعه ای از جزمیات
(دگم ها) باشد، بلکه به دلیل اسلوب دیالک تیکی اش، آنتی تز مذهب و هر طرز تفکر
جزمگرا (دگماتیکی) است.
5
·
با رشد و توسعه تجارب و
دانش بشری مارکسیسم هم رشد می کند و توسعه می یابد.
·
ولی این چیزها را شما بهتر از ما می دانید.
·
خیلی ممنون از ابراز نظر صریح و انتقادی.
حسین
با این سوزنی که به خودتان زدید، درد جوالدوز را پیشاپیش حس کردم .
من که ادعا نکردم نوشته های تان جفنگیات است .
برای تبادل نظر دوستانه فضایی دوستانه لازم است که فکر کنم با این
کامنت شما دیگر امکان پذیر نیست .
برای عوض شدن جو .
یه روز یه قزوینی میره پیش لنین، نه موسوی اردبیلی میره مسکو یا
چین...
میم
·
خیلبی ممنون.
·
نه ما اصولا بلد نیستیم سوزن به خود و جوالدوز به دیگران بزنیم.
·
بویژه به عزیزی از طراز شما.
·
آره، حق با شما ست.
·
با موضعمندی صریح حریف، بحث بسیار دشوار می شود.
·
ولی این استنباط ما ست.
·
می توان مارکسیسم را به مثابه علم توسعه داد، ولی نمی توان تحریف
کرد و به عوامفریبی دست زد.
·
آنگاه مارکسیسم قبل از همه، علمیت خود را از دست می دهد و به جفنگ
و چرند استحاله می یابد.
·
ممنون
حسین
استباط تان دست است.
مارکس هم به این حقیقت امر
تأکید داشت.
چون اندیشه هایش بر اساس
علم استوار است و با پیشرفت علم تغییر و توسعه پیدا می کند.
حال در این بلبشو که هر کس استنباط مجزایی از مارکسیسم دارد و در
روزگاری که مرتب تئوری های علمی جدیدی از آستین محققین بیرون می آید، کار به مراتب
دشوار تر و راه حل فرضی نیز متنوع تر می گردد.
میم
·
ما اخیرا به همین دلیل، تعاریف
«علم» و «علوم اجتماعی» و «علوم طبیعی« و «علوم طبیعی ـ ریاضی» و غیره را منتشر
کرده ایم و اکنون چندی است مفاهیم مربوط به فلسفه را پشت سر هم ترجمه و منتشر می
کنیم.
1
·
تا بلکه رابطه علم با فلسفه و فرق
آنها توضیح داده شود.
2
·
مارکسیسم و بویژه فلسفه آن
(ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و تئوری شناخت) دستاوردهای علوم را در همه زمینه
ها بسط و تعمیم می دهد و اسلوب (متدئولوژی) علمی عام لازم را در اختیار علوم مختلف
قرار می دهد.
3
·
شیمی به عنوان مثال عرصه معینی از
واقعیت عینی را موضوع بررسی خود قرار می دهد.
·
عرصه خاصی را.
·
فیزیک و بیولوژی عرصه های خاص دیگر
را.
3
·
فلسفه مارکسیستی اما کل هستی
طبیعی، اجتماعی و فکری را موضوع بررسی خود قرار می دهد.
·
عرصه عام و یونیورسالی را.
·
از این رو مارکسیسم ـ لنینیسم،
دستاوردهای علمی را از خطه خاص شان تجرید (انتزاع) می کند و وارد عالم عام می
سازد.
4
·
به همین دلیل مارکس و انگلس با پدر
شیمی ـ لیبیگ ـ در تماس مداوم بوده اند و تئوری تکامل داروین و کشف سلول زنده و
غیره را هم دقیقا مطالعه و دنبال می کردند و برای اثبات قوانین عام فلسفه طبقه
کارگر به خدمت می گرفتند.
5
·
همین سنت کماکان ادامه دارد.
·
هم اکنون در آلمان و هلند و غیره
صدها فیلسوف بزرگ مارکسیست به توسعه آن ادامه می دهند.
·
حیف که انرژی و توان لازم برای
ترجمه و فهم و تفهیم آنها وجود ندارد.
·
تا به قول شما «در این بلبشو هر کس
کشک خود را به نام مارکسیسم نسابد» و دست به سرچشمه برد.
·
حیف که «یک دست بی صدا ست.» (نیما ـ یوز پلنگ
بزرگ قله های یوش)
·
با امتنان مجدد
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر