پروفسور دکتر ولفگانگ ایشهورن
برگردان شین میم شین
3
·
ثالثا تز بورژوائی مبتنی بر «عاری از ارزش بودن علوم» تلاش
می کند که فونکسیون علوم اجتماعی را بر توصیف منفعل، پوزیتیویستی و محافظه کارانه
محدود سازد.
الف
·
بدین طریق، اولا علوم اجتماعی فاقد فونکسیون دخالت در
جریانات اجتماعی و شرکت در مبارزات ایدئولوژیکی تلقی می شوند.
ب
·
ثانیا علوم اجتماعی ناتوان از نشان دادن راه ها و آماج
های مربوطه در عمل اجتماعی انسان ها تلقی می شوند.
ت
·
در حالیکه در حقیقت، هر علم و بویژه علوم اجتماعی ـ در
وهله اول ـ ابزاری برای تسلط بر محیط زیست و تغییر آن از سوی انسان ها ست.
پ
·
آغازگاه، بنیان و آماج علوم اجتماعی را پراتیک تاریخی
مترقی انسان ها تشکیل می دهد.
ث
·
به عبارت دیگر، علوم اجتماعی باید ارگان آگاه حرکت
تاریخی عملی انسان ها بویژه در مبارزه به خاطر سوسیالیسم باشند.
·
مراجعه کنید به جانبداری
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ج
·
تنها با این تعین، امکان کسب شناخت همه جانبه و معنامند
در علوم اجتماعی پدید می آید.
ح
·
تز بورژوائی مبتنی بر «عاری از ارزش بودن علوم» اما بر
عکس، ابزاری است که بورژوازی امپریالیستی پس از تکمیل آن با آماجگذاری های آشکارا
ارتجاعی و ضد سوسیالیستی متجاوز، برای الحاق تئوری اجتماعی بورژوائی در مکانیسم
حاکمیت خویش مورد استفاده قرار می دهد.
·
4
الف
·
رابعا تز بورژوائی مبتنی بر «عاری از ارزش بودن علوم» به
مسئله جایگاه و نقش روشنفکران در جامعه می پردازد.
ب
·
نتیجه نهائی تز بورژوائی مبتنی بر «عاری از ارزش بودن
علوم» عبارت از این است که روشنفکریت بر فراز مبارزه طبقات و نظام های اجتماعی
متضاد «معلق» و یا «شناور» است.
ت
·
این نظریه، نظریه ای عوامفریب و دروغین است که نقش واقعی
روشنفکران را تحریف می کند.
پ
·
این نظریه بیانگر نیات بورژوازی امپریالیستی در زمینه تبدیل
روشنفکران به آلت بی اراده، بیچاره و بی مسئولیت حاکمیت و سیاست خویش است.
ث
·
تز بورژوائی مبتنی بر «عاری از ارزش بودن علوم» نه یک
اصل علمی ـ اسلوبی (متدی)، بلکه تجسم یک طرح اجتماعی ارتجاعی و ایدئالیستی است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر