دنیا ـ
ارگان تئوریک حزب توده ایران
سال 1359
شماره 4
شین میم شین
شین میم شین
·
ما هم می کوشیم اندیشه های سیاوش را که در قالب سؤال مطرح
می شوند، حتی المقدور مورد تأمل قرار دهیم تا اگر خواننده خردمندی نظرات ما را خواند،
به تصحیح و تکمیل و توسعه آنها کمک کند.
سیاوش
مى خواهم خواهش كنم، كمى در باره ی
شعر فارسى از گذشته ی دور و بويژه در باره ی كاربردهاى اجتماعى و سياسى آن صحبت
بفرمائيد.
هومر (حدود 800
ق. م.)
اثری از ویلیام
ادولفه بورگرو (1874)
هومر در ایام
نابینائی اش
اولین شاعر بزرگ
غرب
مؤلف «ایلیاس» و
«اودسه»
محل و تاریخ
تولد و مرگ هومر نامعلوم است، ولی در تأثیر خارق العاده او تردیدی نیست.
·
در غرب، هومر و هزیدو را پدر شعر می دانند.
·
در ایران ظاهرا رودکی را.
ابوعبدالله
جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودکی (زادهٔ ۲۴۴، در ناحیه رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند در تاجیکستان -
درگذشتهٔ ۳۲۹ هجری قمری)
مشهور به استاد شاعران
نخستین شاعر مشهور ایرانی - فارسی
رودکی به روایتی از کودکی نابینا بودهاست و بروایتی بعدها کور شده است.
از تمام آثار رودکی که گفته می شود بیش از یک
میلیون و سیصد هزار بیت و نیز شش
مثنوی بوده، فقط ابیاتی پراکنده به همراه چند قصیده، غزل و رباعی باقی مانده است.
·
رودکی در سال 329 هجری قمری درگذشته است.
·
بنابرین می توان گفت که شعر فارسی عمری هزارساله دارد و یکی
از فرم های اشاعه شناخت و شعور در جامعه طبقاتی بوده است.
·
این اما به چه معنی است؟
·
این بدان معنی است که شعر در طول عمر هزارساله خویش، هرگز
بی طرف نبوده و نمی توانست هم بی طرف باشد.
·
این بدان معنی است که شعر به مثابه فرم، یا با محتوای سیستم
نگهدار پر شده و یا با محتوای سیستم شکن و سیستم برانداز.
·
شعر یا ارتجاعی و خادم منافع طبقه حاکمه بوده و یا انقلابی
و خادم منافع توده ها.
سیاوش
آيا به نظر شما در ملت ما اثر خاصى
دارد؟
·
طبیعی است که شعر به مثابه فرمی از شناخت و شعور اجتماعی
نقش مخرب و یا سازنده ای بازی کرده و بازی می کند.
2
آيا مى توان خصيصه اى از جهت تأثير
پذيرى در برابر شعر در ميان ساير ملل براى ما قائل شد؟
·
طبری به این سؤال سیاوش جوابی تقریبا سنجیده و احتیاط آمیز می
دهند.
·
ولی هر فرم شعور و شناخت اجتماعی، اولا بنا بر محتوای آن ضرورتا
تشکیل می شود، ثانیا برای تشکیل آن دلایل و علل اوبژکتیف و سوبژکتیف وجود دارند.
·
اگر این فرم اشاعه شناخت و شعور حاصلخیز نمی بود، توسعه نمی
یافت و جا و مقام مهمی در روح جامعه برای خود باز نمی کرد.
·
ملل دیگر فرم های شناخت و شعور دیگری را در جامعه خویش
توسعه داده اند.
·
انگلس از ملت آلمان به عنوان «ملتی فلسفی» نام می برد.
·
این بدان معنی است که فرم فلسفی شناخت و شعور در آلمان جا و
مقام خاصی داشته و نتیجتا در کنار شناخت استه تیکی از تأثیرگذاری وسیع و عمیق برخوردار
بوده است.
سیاوش
«برد
و كاربرد» هاى شعر در زندگى ما، احترام به شاعران، ميل به شاعرى كه اينهمه رو
بفزونى است، پناه بردن به شعر در موارد شادى و غم هاى بزرگ، پديده اي است كه مرا
به اين سئوال وا مى دارد.
·
سیاوش با این به اصطلاح «سؤال»، کلی اندیشه پخته تحویل طبری
می دهد.
·
ما باید این حکم سیاوش را نخست تجزیه و بعد تحلیل کنیم:
1
«برد و كاربرد» هاى شعر در زندگى ما
·
منظور سیاوش از «برد» شعر، احتمالا دامنه تأثیر آن است.
·
شعر به مثابه فرم سنتی و جا افتاده شناخت و شعور در جامعه ایران فقط به شرطی می
تواند دوربرد نباشد که بوسیله فرم دیگری از شناخت و شعور جایگزین شود.
·
کدام فرم؟
الف
·
یا فرم استه تیکی ـ هنری شناخت و شعور، مثلا نقاشی، مجسمه
سازی، رمان، قصه کوتاه، موسیقی و غیره
ب
·
و یا فرم فلسفی و غیره شناخت و شعور.
2
«برد و كاربرد» هاى شعر در زندگى ما
·
منظور سیاوش از مفهوم «کاربرد» شعر در زندگی مردم چیست؟
·
منظور سیاوش احتمالا فونکسیون شعر است.
·
سیاوش بدین طریق، دیالک تیک وسیله و فونکسیون را به شکل
دیالک تیک شعر و کاربرد بسط و تعمیم می دهد.
·
شعر بدین طریق ابزار واره می شود و بسته به نیازهای مردم به
خدمت گرفته می شود.
·
طبری در این زمینه توضیحاتی ارزشمند ولی گسیخته و دست و پا
شکسته می دهد که بهتر از هیچ اند.
·
در عصر جدید، در آلمان احتمالا برای تفهیم بهتر قوانین جدید
علوم طبیعی، مثلا فیزیک، شعرای بزرگ کشور از قبیل گوته و غیره به تبیین شعرگونه
این قوانین کمر می بندند.
·
البته این حدس ما ست.
·
چون هر مبحث برخی از کتب دانشگاهی فیزیک به زیور شعری از
شعرای کلاسیک آلمان مزین شده است.
·
کابرد شعر در هر صورت مسئله ای قابل بررسی است.
·
شعر بنظر ما بهترین، مستورترین و مؤثرترین وسیله برای اشاعه
خرافه های رنگارنگ و ایراسیونالیسم های (خردستیزی های) متنوع بوده و خواهد بود.
·
البته عکس این هم می تواند باشد.
·
شعر در دوره های انقلابی جامعه محتوای خلقی و مترقی کسب می
کند.
·
اشعار لاهوتی، افراشته، عشقی، بهار، صابر، معجز، نیما، سیاوش
و غیره کاربردی از این دست داشته اند.
3
احترام به شاعران
·
احترام انتزاعی و بی تمایز به شعرا هرگز در جامعه طبقاتی وجود
نداشته و نمی توانست هم وجود داشته باشد.
·
هر طبقه اجتماعی ـ کم و بیش ـ شعرای خاص خود را دارد و مورد
احترام قرار می دهد.
·
بسیاری از شعرا در ذلت و تبعید و زندان مرده اند.
·
شعرای محترم عمدتا شعرای طبقه حاکمه بوده اند.
4
ميل به شاعرى كه اينهمه رو بفزونى
است.
·
ژاله اصفهانی در این زمینه پژوهشی ارزشمند دارند که ما
متأسفانه هنوز نخوانده ایم.
·
ایشان دلیل تمایل شدید مردم ایران به شعر را مورد بررسی
عینی و علمی قرار داده اند.
·
به روایتی حریفی، یکی از دلایل ایشان ارزان بودن هنر شاعری
است.
·
برای آموزش مثلا هنر موسیقی و یا رقص و یا مجسمه سازی و
نقاشی به سرمایه حداقلی نیاز است.
·
در حالیکه برای سرودن شعر چه بسا حتی به قلم و کاغذ هم
نیازی نیست.
·
شعر هنر توده های بی همه چیز مادی و معنوی بوده و است.
5
پناه بردن به شعر در موارد شادى و غم
هاى بزرگ
·
فرم های استه تیکی و هنری تقریبا همه همین فونکسیون را
دارند.
·
ما به دلیل ریشه مندی فرم هنری شعر، عواطف و احساسات خود را
در قالب آن ابراز و ارضا می کنیم، دیگران در فرم هنری رقص (مثلا زوربای یونانی) و
یا موسیقی (مثلا موتسارت و بتهون و غیره.)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر