امید
اثری از واتس
پروفسور دکتر ویلهلم گیروس
برگردان شین میم شین
چرنیشفسکی
نیکولای
گاوریلوویچ چرنیشفسکی (1828 ـ 1889)
نویسنده، منتقد ادبی، انقلابی، ژورنالیست
از دموکرات های
انقلابی روس
آثار:
ایده های
پیشرفته و استه تیک
منتخبی از نوشته
های فلسفی
روابط استه تیکی
هنر با واقعیت عینی
چه باید کرد؟
·
درک چرنیشفسکی از ماهیت رابطه ارزشی استه تیکی با درک گوته
خویشاوند است.
1
·
آندو بدین طریق به مارکسیسم نزدیک می شوند.
2
·
برای اینکه آندو، منشاء اجتماعی کلیه معیارهای ارزشی استه
تیکی را مورد تأکید قرار می دهند:
الف
·
زیبا به نظر چرنیشفسکی، «زندگی است.
ب
·
زیبا موجودی است که ما در آن، زندگی را چنان می بینیم که
بنظر ما باید باشد.
ت
·
زیبا چیزی است که تجلی گاه زندگی است و یا ما را به یاد
زندگی می اندازد.»
پ
·
مفهوم «زندگی» در قاموس چرنیشفسکی، چنان وسیع است که حتی
چیزهای غیر ارگانیکی مثلا املاح، سنگ ها و صخره ها و غیره را در برمی گیرد و یا
جهان غیرارگانیکی را از رابطه استه تیکی مستثنی می دارد.
استه تیک بورژوازی واپسین
ماکس بنزه (1910
ـ 1990)
فیلسوف، نویسنده،
مؤلف آلمانی
موضوع کار:
تئوری علم
منطق
استه تیک
سمیوتیک
·
معیار ارزشی استه تیکی بورژوازی، در سال های بعد، عنصر
بخصوصی پدید نیاورده است.
·
استه تیک بورژوائی قرن بیستم، میان سوبژکتیویسم افراطی
(امرسون، مکتب پسیکولوژیکی) و ماتریالیسم مکانیکی (ماکس بنزه، استه تیک
انفرماسیون) نوسان داشته است.
·
استه تیک بورژوائی واپسین به مسئله ارزش استه تیکی برخوردی
از سر تا پا غیرتاریخی دارد:
الف
·
استه تیک بورژوائی واپسین یا امکان دستیابی به تعیین ارزش
استه تیکی عینی را بکلی انکار می کند.
ب
·
و یا ارزش استه تیکی عینی را در خاصیت شیئی مطلق می بیند که
منشاء آن در تحلیل نهائی معما می ماند.
·
«استه تیک به اصطلاح اینفرماسیون» (بیرک هوف، ماکس بنزه) مبتنی بر
چیزپرستی ناب است.
1
·
این استه تیک امکان وجود روابط استه تیکی نسبت به طبیعت و
پدیده های طبیعی را انکار می کند و فقط آفرینش های استه تیکی آگاهانه را قبول دارد.
2
·
این استه تیک «حالات استه تیکی» را به مثابه حالات «تلنبار
شده» بر ماده فیزیکی تلقی می کند که با «تعین مندی فقط تفاوت ناچیزی دارد.»
· برای آشنائی با مفهوم تعین مندی مراجعه کنید به دترمینیسم و
ایندترمینیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
3
·
این استه تیک، «واقعیت استه تیکی» را بسان «واقعیت فیزیکی به مثابه سیستم کم و
بیش عضوبندی شده و یا به مثابه سیستم منظمی از عناصر مادی، استنباط می کند» و
برایش فرقی نمی کند که آن، سیستمی از اجزای مادی مثلا گاز باشد، سیستمی از علائم
نوشتاری مثلا متن باشد و یا لکه های رنگین مثلا تصویر باشد.
·
(ریاضیات و شعر. ص 322)
4
·
در این تئوری مکانیستی، سوبژکت اصولا به مثابه مرکز عمل استه
تیکی کاملا حذف می شود.
5
·
نتیجتا از آن، تئوری هنری ئی با خصلت مکانیستی ـ فرمالیستی
محض استخراج می شود و همزمان خطر سلطه استه تیکی با هنجارهای مطلق احساس می شود.
6
·
خصلت مکانیستی این «ساختارگرائی» (استروکتورالیسم) را با
چشم بسته حتی نمی توان ندید.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر