اثری از بی جی بی سوال
پروفسور دکتر ویلهلم گیروس
برگردان شین میم شین
تئوری های استه تیکی در عصر
رنسانس، روشنگری
هگل
گئورگ ویلهلم
فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
آثار هگل به 14
بخش طبقه بندی می شود:
آثار آغازین
(جوانی)
آثار انتقادی
ینا
طرح های سیستمی
ینا
فنومنولوژی روح
منطق (کوچک و
بزرگ)
فلسفه طبیعت
روح سوبژکتیف
روح اوبژکتیف
(خطوط اصلی فلسفه حقوق)
فلسفه تاریخ
آثار مربوط به
سیاست روز
فلسفه هنر
فلسفه مذهب
فلسفه و تاریخ
فلسفه
دایرة المعارف
علوم فلسفی
·
هگل برای تعیین معیار ارزش استه تیکی به دنبال تضادهای
دیالک تیکی می گردد تا بتواند به اصول عینی دست یابد که توسعه «زیبا» را و واقعیت
یابی زیبا در عرصه هنرها را مشروط می سازد.
1
·
زیبا بنظر هگل عبارت است از «نمود حسی ایده»
2
·
بنظر هگل، «فرم های هنری»، «چیزی جز مناسبات مختلف میان
ایده و فرم نیستند، مناسباتی که از خود ایده نشئت می گیرند و بدین طریق درجه تقسیم
بندی حقیقی این حوزه را (حوزه مربوط به فرم های هنری را) عرضه می کنند.»
3
·
هگل با توجه به دیالک تیک «نمود حسی» و «ایده»، دوره بندی
اعصار هنری را استخراج می کند.
الف
·
بنظر هگل، وزین تر بودن ایده نسبت به نمود حسی، تعیین کننده
عصر «سمبولیکی» هنر بوده است.
ب
·
و انطباق ایده و نمود حسی، تعیین کننده عصر «کلاسیک» هنر
(هلاس) بوده است.
ت
·
هگل اشتیاق سوزان به ایده و سلطه حسی را نشانه عصر
«رومانتیکی» هنر تلقی می کند.
4
·
این مدل دوره بندی هگل با تصورات رایج در آن زمان انطباق
داشته، ولی در واقع، به معنی تجاوز به مجموعه تاریخ هنر بوده است.
5
·
هگل به دلیل خصلت نازلتر شناخت حسی نسبت به شناخت عقلی،
حوزه استه تیکی را به مثابه فرم نازلتر شناخت تلقی می کند که روزی بوسیله فلسفه
نفی و حذف خواهد شد.
6
·
هگل علاوه بر این، رابطه استه تیکی انسان ها را ماهیتا به
مثابه رابطه آنها با خویشتن خویش تلقی می کند.
7
·
هگل طبیعت را صریحا از رابطه استه تیکی حذف می کند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر