سنتز (ترکیب)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
·
سنتز (ترکیب)
·
معنی تحت
اللفظی:
·
سنتز به جمع بندی
و پیوند دادن اطلاق می شود.
1
·
سنتز به روش
شناخت و یا روش تشکیل سیستم های مادی و یا فکری اطلاق می شود که ماهیتش در پیوند
دادن فکری و یا عملی عناصر منفرد و تشکیل یک کل نهفته است.
2
·
سنتز
اغلب به معنی خود کل، یعنی به معنی نتیجه کردوکار سنتزی نیز بکار می رود.
3
·
روش سنتزی
با روش آنالیزی (یعنی روش ضد آن) پیوند ناگسستنی دارد.
الف
·
سنتز ـ به
مثابه روش شناخت ـ از ماهیت شناخته شده هر پدیده (که ببرکت آنالیز صورت گرفته)
آغاز بکار می کند.
ب
·
سنتز، منفرد
را به پلکان عام و مشخص را به پلکان مجرد ارتقا می دهد.
ت
·
سنتز
تنوع را با وحدت پیوند می دهد.
4
·
شالوده
عینی لازم برای کردوکار فکری سنتز به شرح زیر است:
الف
·
وحدت
مادی جهان
ب
·
وجود عام
در منفرد
ت
·
وجود
هویت در تفاوت
پ
·
وجود
وحدت در تنوع.
·
مراجعه
کنید به دیالک تیک وحدت و تنوع، دیالک تیک تفاوت و هویت، دیالک تیک منفرد (خاص) و
عام، اصل وحدت مادی جهان در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
5
شرط لازم برای صحت هر سنتز فکری
·
سنتز
فکری باید چیزهائی را به هم پیوند دهد که در جهان واقعی بمثابه کل واحدی وجود
دارند، یعنی وحدتی را با هم تشکیل می دهند.
الف
·
به قول
کلاسیک های مارکسیسم، «تفکر خالی از خطا می تواند تنها آن دسته از عناصر ضمیر را
بهم پیوند دهد و وحدتی را بوجود آورد که در آنها و یا در تصاویر اولیه آنها، این
وحدت از قبل وجود داشته است.
ب
·
اگر کسی از
طریق سنتز برس کفش با پستانداران بخواهد وحدتی (کل واحدی) را بوجود آورد، باید
عمری به عبث در انتظار پستاندار شدن برس کفش بنشیند.»
·
(کلیات مارکس و انگلس، جلد
20، ص 39)
6
در دیالک تیک هگل
مفهوم سنتز بمعنی وحدت عالی تر تز و آنتی تز است، بمعنی نفی نفی
تز بکار می رود.
·
مراجعه
کنید به آنالیز (تجزیه وتحلیل)، نفی، نفی نفی،
تز، آنتی تز در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر