پیشکش به مهری
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
·
قامت کشیده ـ سرکش و سوزان ـ
·
چون آخرین برآمد کاهیده، شمع شب
·
سهراب پر توان
·
دارد سخن به لب:
·
«انگار تا که من برسیدم
·
وارونه شد جهان
·
ناراستی پدید
·
پیوندها نهان
·
پور و پدر برابر هم تیغ می کشند
·
اما
·
پائی نه در میان
·
دستی نه پیشگیر
·
یک لب به مهربانی و پیوند باز، نه
·
از پشت سال ها
·
دوری و انتظار
·
آن دم که پا گرفته یکی شعله، تا بدان
·
از ره رسیده را
·
با چشم دل ببینی و بشناسی
·
در پرده های مه نفسی کارساز، نه
·
وقتی به رزم
·
چشم و چراغ تو
·
رستمت
·
می رفت تا پسر بکشد
·
با خود اوفتد
·
زال زرت چه شد که به تدبیر می نشست؟
·
سیمرغ رهنمای کجا بود
·
آن قاف آشیان؟
·
و اینک که زخم پهلوی من چون گل عقیق
·
پر داده عطر مرگ
·
کاووس شاه کیست که بی رأیت، ای حکیم
·
دارو کند نهان؟
·
لب بسته خامشان،
·
فرمانبران رام کدام آفریدگار
·
یا بد سرشتگان کدام آفرینش اند؟
·
اینان به خامشی
·
آیا نه هیمه های مدد کار آتش اند؟»
·
سهراب
·
ـ آشفته تر ز پیش ـ
·
دستی به روی زخم تهیگاه می کشد
·
شب
·
آه می کشد
·
نازش به پهلوانی رستم
·
در واپسین دمان
·
بر خاک سرد بود
·
خفتن کنار مادر و آغوش گرم او
·
دردا چه بی دوام،
·
کوتاه،
·
عمر شبنم لبریز درد بود
·
«خوش بود روزگار
·
گر محنت کسان
·
چون خار سرزنش به دل و جان نمی خلید
·
یا بردرخت پر گل و پر بار آرزو
·
هر روز نو به نو
·
این بی شمار میوه رنگین نمی رسید!
·
در کشور تو، آه
·
یک سرگذشت نیست چو از آن من، تباه
·
جنگ و شکست و بی کسی و غم
·
با داشتن کدام گناه است این ستم؟»
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر