۱۳۹۱ آذر ۲۳, پنجشنبه

سیری در کاریکاتوری از دخشید قدرتی پور (2)

کاریکاتوری از کودکان خیابانی
(کودک کارتن خواب) 

سرچشمه:

صفحه فیس بوک

احمد قدرتی پور

تحلیلی از شین میم شین

·        آنچه در این کاریکاتور تجسم می یابد، کودک بی پناهی است که در کارتن مندرسی ـ بسان زباله ای حقیر و بی ارج و ارزش ـ  در کنار دیگر زباله ها خوابیده و غرق رؤیا ست.

·        دیدن کودکی کارتن خواب در جهان بی قلب و بی عاطفه و احساس، خود، هنر بزرگی است.
·        این اما هنوز دیدنی خام و کال و ناقص است.
·        این اما هنوز دیدنی منفعل و بی واکنش نظری و عملی است.
·        این بیشتر به تماشا شبیه است.

·        شاید هزاران نفر در عالم واقع و یا در جهان مجازی ـ مثلا در سینما، تلویزیون، مطبوعات، اینترنت، اخبار و غیره ـ همین پدیده را مشاهده کرده باشند و تأثیرات آنی و یا بعدی متفاوتی از آن برداشته باشند و بنا بر پایگاه طبقاتی و سطح شعور خود، راه حل های متفاوت برای پایان دادن به این فاجعه برای خود و یا برای دیگران بر زبان آورده باشند.

·        شناخت درد، خود مقدمه تلاش نظری و یا عملی برای پایان دادن به درد است.

·        هنرمند هم به مثابه عضوی از اعضای جامعه واکنش خاص خود را نسبت به این پدیده نشان داده است.

1
·        هنرمند همانطور که در بخش پیشین اشاره شد، پس از شناخت اوبژکت شناخت (کودک کارتن خواب) به تصویر ذهنی و تصور سوبژکتیف از کودک دست یافته است.
·        تصور و تصویر سوبژکتیف هنرمند انعکاس بغرنج و دیالک تیکی اوبژکت شناخت (کودک) در آئینه ضمیر سوبژکت شناخت (هنرمند) است.

·        وقتی فرید از دیالک تیک های متعدد سخن می گویند، منظورشان همین است:

الف
·        ایشان اولا دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت را به شکل دیالک تیک کودک و هنرمند بسط و تعمیم می دهند.

ب
·        ثانیا دیالک تیک اوبژکتیف ـ سوبژکتیف را به شکل دیالک تیک کودک کارتن خواب واقعی و عینی ـ تصور و تصویر حاصله از آن در آئینه ضمیر هنرمند بسط و تعمیم می دهند.
·        به عبارت ساده تر ما با دیالک تیک کودک و تصویر کودک در فرم تصور و احساس و عاطفه و اندیشه هنرمند سر و کار داریم.

2
·        می توان گفت که کودک کارتن خواب ببرکت دیده شدن از سوی هنرمند دوگانه شده است:

الف
·        کودک کارتن خواب اکنون بیش از کودک کارتن خواب واقعی و عینی است.
·        اکنون علاوه بر کودک کارتن خواب، تصور و تصویر حاصله از آن در آئینه ضمیر هنرمند نیز وجود دارد.
·        اوبژکت شناخت (کودک) اکنون تکثیر شده است.

ب
·        اکنون می توان گفت که دیالک تیک ماده و روح و یا دیالک تیک وجود و شعور به شکل کودک و تصور و تصویر کودک بسط و تعمیم یافته است.

 ت
·        به زبان هگل می توان گفت که ماده (کودک) به مقام روح و شعور (تصور و تصویر هنرمند از آن) ارتقا یافته است.
·        به عبارت دیگر، ماده از پله های مفاهیم، پله پله بالا رفته است و به مرتبه روح رسیده است.
·        ماده به ایده، به روح استحاله یافته است:
·        کودک به تصور و تصویر سوبژکتیف بدل شده است:
·        گذار ماده به روح،.
·        گذار وجود به شعور.

3
·        هنرمند اما بر خلاف افراد عادی، دیالک تیک تشکیل یافته را به حال خود رها نمی کند.

·        منظور؟
 الف
·        هنرمند به زبان هراکلیت، راه رفته را با انرژی دو چندان برمی گردد:
·        تصور و تصویر حاصله از کودک کارتن خواب را دو باره از خطه روح به عالم واقع برمی گرداند.
·        هنرمند به روح مادیت مجدد می بخشد.
·        تصور و تصویر سوبژکتیف از کودک را جامه اوبژکتیف می پوشاند:
·        ایده و اندیشه را مادیت می بخشد، شیئیت می بخشد.

ب
·        ایده به زبان هگل، از پله های مفاهیم پله پله پایین می آید و به ماده مرئی و ملموس استحاله می یابد:
·        فرود ایده و اندیشه (تصور و تصویر) از عالم روح به عالم ماده.

ت
·        تجسم مجدد روح!
·        برون آئی ایده از کله و جسمیت یابی مجدد آن بر روی کاغذ.


·        مسیح هم نخست از عالم روح به عالم ماده، از عالم الهیت به عالم انسانیت فرود آمده بود و پس از تصلیب از عالم ماده به عالم روح، از عالم انسانی به عالم الهی برمی گردد:
·        راه واحدی را به قول هراکلیت دو بار طی می کند:
·        از عالم روح به عالم ماده می آید و از عالم ماده دوباره به عالم روح برمی گردد.

4
·        هنرمند تصور و تصویر کودک کارتن خواب را ببرکت قلم ترسیم می کند:
·        هنرمند کودک کارتن خواب را بازتولید می کند.
·        یعنی کاریکاتوری از آن رسم می کند.

5
·        کاریکاتور کودک اما چیزی بیش از کودک پیشین است.

·        حریفی گفته بود که کوه فلان پس از نقاشی شدن بوسیله نقاشی، بمراتب زیباتر بنظر می رسد.

·        چرا و به چه دلیل؟
الف
·        دلیلش این است که تابلوی نقاشی از کوه مورد نظر، چیزی بمراتب فراتر و بیشتر از آن کوه است:
·        تابلوی نقاشی مورد نظر علاوه بر طبیعت اول (کوه)، طبیعت دوم (نقاش و تصورات و عواطف و احساسات او) نیز است:
·        تابلوی نقاشی دیالک تیک ماده و روح است!
·        دیالک تیک کوه و نقاش است.

ب
·        کاریکاتور کودک نیز دیالک تیک کودک و کاریکاتوریست است:
·        دیالک تیک ماده و روح است.
·        به عبارت دیگر دیالک تیک دیالک تیک ماده  و روح اول (کودک) و دیالک تیک ماده و روح دوم (کاریکاتوریست) است، دیالک تیک دیالک تیک  است.
·        زیبائی دو چندان این کاریکاتور نیز به همین دلیل است.

6
·        استثنائیت خارق العاده این اثر هنری و شکوه شگفت انگیز آن، اما در کردوکاری دیگر است.

·        کدام کردوکار دیگر؟

الف
·        غنای معنوی این کاریکاتور و تفاوت چشمگیر آن با کاریکاتورهای دیگر، در این است که دخشید گام به عالم تو در توی روح کودک کارتن خواب می نهد و علاوه بر وجود آن، شعور آن را، علاوه بر پیکر کودک، روح آن را نیز بازتولید می کند، «کاریکاتوریزه» ـ به معنی مثبت آن ـ می کند.

·        این اما به چه معنی است؟ 
ب
·        این بدان معنی است که دخشید پا از خطه جسم کودک فراتر می نهد و وارد عالم روح او می شود.
·        یکی دیگر از دیالک تیک های مورد اشاره فرید همین جا ست:
·        دخشید از خطه رئال وارد عالم ایدئال می شود:
·        از عالم رئال وارد عالم رؤیا می شود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر