۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

هماندیشی با حریفی (1)

یادتان باشد، اگر زخمی خوردید، خوب مزمزه اش کنید 
نمکش آشنا ست

·        نه.
·        مسئله همیشه بر همین روند و روال نبوده، نیست و نخواهد بود.
·        خیلی از زخم ها نمک شان اصلا و ابدا آشنا نیست.

الف

·        نوجوانی در تنور سوزان اشتیاق به دانستن، کتابی می خواند و یا به رادیوئی گوش می دهد.
·        فردا پلیس امنیتی به اتهام کذائی «اقدام علیه امنیت کشور»، بسان جانی خون آشامی بازداشتش می کند و ماه ها مورد زجر و آزار جسمی و روحی و روانی قرار می دهد.

·        چه زخمی نوجوان بی آزار به رژیم قدر قدرتی با هر ساز و برگ سرکوب و فشار رسانده که این بلاهای زمینی بر سرش می آید؟

ب

·        میلیون ها زن و بچه و پیر و جوان عراقی و لیبیائی و سوری و ویتنامی و غیره چه زخمی به دول اروپا و امریکا زده اند که سرزمین شان اشغال می شود، حاصل رنج صدها نسل از مردم شان خاکستر و کشورشان با خاک یکسان می شود و توده های عظیمی از مردم آواره و سرگردان جهان می گردند؟

·        خاک ویتنام با سم دی اوکسین برای هزاران سال مسموم شده، مادران کودکان ناقص الخلقه به دنیا می آورند و مادام العمر زجر جسمی و روحی می کشند.
·        کدام نمک آشنا در این زخم بر توده های معصوم و بیگناه به چشم می خورد؟

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر