۱۳۹۱ آبان ۲۰, شنبه

کار (4)

پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان شین میم شین

17
·        به قول مارکس، «کار تولید مادی تنها تحت شرایط زیر می تواند این خصلت خود را حفظ کند:

الف
·        به شرط اینکه به عنوان کار اجتماعی باشد.

ب
·        به شرط اینکه خصلت علمی داشته باشد.

ت
·        به شرط اینکه در عین حال، کار به معنی عام آن باشد، یعنی نه به معنی جد و جهد انسان بمثابه نیروی طبیعی تربیت شده، بلکه بمثابه سوبژکت باشد، که در روند تولید نه در فرم طبیعی محض و نه در فرم خودپوی آن، بلکه بمثابه کرد و کار تنظیمگر همه قوای طبیعی جلوه کند.»
·        (مارکس گروندریسه ص 505)


18
·        در سوسیالیسم و کمونیسم در هدفمندی و اشتراط مادی کار تغییری صورت نمی گیرد، اما اهداف روند کار، دیگر «ضرورت طبیعی ـ خارجی محض» نیستند.

·        مراجعه کنید به روند کار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

الف
·        در سوسیالیسم و کمونیسم، کار فقط وسیله تحصیل مواد حیاتی لازم نیست.

ب
·        نیازهائی که در سوسیالیسم و کمونیسم، بواسطه کار مرتفع می شوند، فقط نیازهای طبیعی ضرور انسانی نیستند، بلکه این نیازها بلحاظ تاریخی ـ اجتماعی تغییر می یابند.

ت
·        در سوسیالیسم و کمونیسم، ضرورت طبیعی چسبیده به کار رایج در جوامع طبقاتی، در فرم بی واسطه اش محو می شود و نیازمندی های بطور تاریخی و اجتماعی ایجاد شده جای آنها را می گیرد، تا کار ـ قبل از همه ـ برآورنده نیازمندی های بیش از حد لازم گردد، تا انسان قوا، استعدادها و مهارت های خود را توسعه بیشتر بخشد و تسلط جامعه را بر طبیعت خارج و خود جامعه گسترش دهد.  

پ
·        در سوسیالیسم و کمونیسم کرد و کار خلاق انسانها در کار به نیاز فردی بدل می شود.

ث
·        در سوسیالیسم و کمونیسم کار به «خودکارآوری» و«خود تأییدگری»انسان ها بدل می گردد.

ج
·        در سوسیالیسم و کمونیسم رابطه و استنباط نوین انسان ها از کار، خود را در انضباط کاری آزادانه و آگاهانه و در اتیک کاری متعالی تر نمایان می سازد.

·        مراجعه کنید به اتیک (اخلاق) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ح
·        بر بنیان مناسبات تولیدی جدید، فرم های متنوعی از کار کلکتیف (دسته جمعی) پدید می آیند.

خ
·        انقلاب علمی ـ فنی به تسریع تغییر خصلت کار در سوسیالیسم و کمونیسم کمک می کند.

د
·        ببرکت اوتوماسیون، انسان کارگر از روند تولید بیواسطه (به عبارت دقیقتر، ازبخش تولیدی ـ تکنیکی روند کلی تولید) خارج می شود و بمثابه ناظم و ناظر تولید عمل می کند.

ذ
·        کار بطور دم افزون به عرصه های زیر منتقل می شود:

1
·         به عرصه پژوهش علمی

2
·        به عرصه توسعه و ترقی

3
·        به عرصه بازسازی

4
·        به عرصه برنامه ریزی

5
·         به عرصه تنظیم

6
·         به عرصه سازماندهی

7
·        به عرصه اداره تولید

8
·        به عرصه تعمیر

ر
·        کار سنگین جسمی بطور دم افزون به سیستم های ماشینی و دستگاه ها محول می شود و سهم کار فکری (روحی) و اهمیت آن افزایش می یابد و کار جسمی و فکری در هم ذوب می شوند.

ز
·        بدین طریق کار در وحدت انقلاب سوسیالیستی و انقلاب علمی ـ فنی جنبه های مضمونی (محتوائی) نوینی کسب می کند.

·        کار خلاق کارگران برابرحقوق و تحصیلکرده، اولین نشانه کاری است که در کمونیسم به نیاز حیاتی انسانها بدل می شود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر