۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

سیری در کاریکاتوری از مانا نیستانی (14)

 مانا نیستانی  (زادهٔ ۱۳۵۲ در تهران)


عاشورای آقای سرکوبمنش.
 قسمت ۳۷۱ از مجموعه درگیرها
سرچشمه
 صفحه فیس بوک
هواداران مانا نیستانی
Mana Neyestani Fan Page


علی
اینجور شخصیت ها انسان های مسخ شده ای هستن که تظلم وظلم رو به صورت پارالل توی وجودشون دارن !

·        علی در کامنت خود به تجزیه و تحلیل آقای سرکوبمنش به مثابه تجسم نیروهای سرکوب می پردازند.

·        نیروهای سرکوب اما به چه معنی است؟

1
اینجور شخصیت ها انسان های مسخ شده ای هستن

·        دولت در هر جامعه ای چیزی جز دستگاه سرکوب اقشار و طبقاتی بوسیله طبقه حاکمه نیست.
·        از این رو میان نیروهای دولتی کشورهای دیگر با نیروهای دولتی ایران نباید تفاوت ماهوی چشمگیری وجود داشته باشد.
·        وقتی جنوب شهر نئواورلئان را آب می برد، توده های بی خانمان برای نجات خود از مرگ حتمی روانه شمال شهر شدند.
·        پلیس امریکا به روی هموطنان بی خانمان خود، آتش گشود و از ورد بیگانگان طبقاتی به شمال شهر ممانعت به عمل آورد.
·        ایالات متحده امریکا دموکراتیک ترین کشور سرمایه داری شمرده می شود.

·        چه تفاوتی میان بسیج و سپاه پاسداران و سازمان امنیت ایران با پلیس و ارتش امریکا و سازمان سیا و غیره وجود دارد؟

2

·        بنظر علی، نیروهای سرکوبگر شخصیت خودویژه ای دارند.

·        شخصیت به چه معنی است؟

·        واژه لاتینی مترادف با «شخصیت» از واژه «پرسونا» منشق شده است.
·        پرسونا به ماسکی اطلاق می شود که هنرپیشه های تئاتر بر چهره می زنند و ماسک مورد نظر نشاندهنده نقشی است، که آنها اجرا می کنند.

·        مفهوم «شخصیت» در مغایرت با مفهوم «فرد» ـ قبل از همه ـ  در بر گیرنده ی نقشی است که انسان در حیات اجتماعی خود ایفا می کند و اهمیت اجتماعی، بانضمام مختصات و کیفیات  معین سیاسی، فرهنگی ـ معنوی و اخلاقی او، که او را به اجرای این نقش قادر می سازند.

·        حریفی دیگر در کامنتی بر اثری دیگر از مانا از 40 ـ 50 درصدی های جامعه ایران سخن می گویند.
·        تصور اینکه نیروهای شرکت کننده در بسیج و سپاه پاسداران و سازمان امنیت و غیره همگون اند و حاوی شخصیت یکسانی اند، به احتمال قوی بسیار ساده لوحانه است.
·        در هر جامعه تقسیم کاری وجود دارد و هر کس فونکسیونی تقبل می کند تا هم امرار معاش کند و هم جامعه به حیات خود ادامه دهد.
·        بر پیشانی هیچکس نوشته نشده که سپور و عمله و نجار و پاسبان و پاسدار و جلاد و وزیر و وکیل باشد.
·        انسان ها در هر جامعه چه بسا بدون اینکه خود بخواهند فونکسیونی به عهده می گیرند و خود را متناسب با فونکسیون محوله تغییر می دهند.
·        ولی علیرغم این، تضادهای جامعه در روح آنها منعکس می شود و تحت تأثیرشان قرار می دهد.

3
اینجور شخصیت ها انسان های مسخ شده ای هستن

·        حالا که همه نیروهای دولتی و شبه دولتی طرفدار نظام ولایت فقیه بلحاظ شخصیتی یکسان تلقی شدند، تحلیل پسیکولوژیکی آنها ادامه می یابد و از مسخ آنها سخن می رود.

·        منظور علی از مسخ انسان ها چیست؟

3

·        ایشان به احتمال قوی پذیرش ایدئولوژی جناح معینی از طبقه حاکمه را به معنی مسخ تلقی می کنند.

·        اما چه فرق ماهوی بین پلیس و سربازان و درجه داران و افسران ناتو با بسیجیان و پاسداران وجود دارد؟

·        اینکه اینها تجاوز به خاک و حرمت و عزت دیگران را دفاع از دموکراسی، حقوق زنان و حقوق بشر و غیره جا می زنند، دلیل بر عدم پذیرش ایدئولوژی طبقه حاکمه بین المللی نمی شود.
·        بخش مسیحی و یهودی و غیره بشریت ارجحیتی از هیچ نظر نسبت به بخش مذهبی مردم ایران ندارند.
·        جماران اتفاقا به توصیه آل احمدها به تقلید از واتیکان تشکیل شده است.
·        عوامفریبی مذهبی و سیاسی در همه کشورهای سرمایه داری رواج دارد و خاص ایران نیست.
·        تفاوت تنها در فرم عوامفریبی است.
·        تفاوت تنها در رنگ و لعاب عوامفریبی است.
·        اگر پذیرش ایدئولوژی طبقه حاکمه به معنی مسخ معنوی انسان باشد، پس تمامی بشریت مسخ شده است.

4
اینجور شخصیت ها انسان های مسخ شده ای هستن که تظلم وظلم رو به صورت پارالل توی وجودشون دارن !

·        علی نیروهای دولتی و شبه دولتی را دیالک تیک بیداد و دادخواهی (ظلم و تظلم) تلقی می کنند.
·        تحلیل نادرستی نیست.
·        مسئله فقط تعریف داد و بیداد از سوی طبقات اجتماعی مختلف است.
·        در این اثر مانا، نیروهای سرکوب از سوئی بر سبز ستم روا می دارند و از سوی دیگر بر مظلومین کربلا اشک می ریزند.
·        برای درک روانشناسی آنها باید اندکی اندشید.
·        آنچه در جامعه ایران رخ داده و رخ می دهد، چیزی جز مبارزه طبقاتی نیست.
·        نیروهای سرکوب همانقدر خود را طرفدار داد می دانند که مانا و علی و نیروهای سبز.
·        آنها خود را در خط شهدای کربلا تصور می کنند و سرکوب مخالفین ولایت فقیه را به عنوان مقاومت در برابر یزید ادراک و استنباط می کنند.
·        به عبارت روشن تر، می توان گفت که آنها خود را دیالک تیک دادخواهی و داد می دانند.

5
اینجور شخصیت ها انسان های مسخ شده ای هستن که تظلم وظلم رو به صورت پارالل توی وجودشون دارن !

·        تحلیل علی اما حاوی هسته ای از حقیقت نیز است.
·        طبقه متوسط همیشه خصلت دوگانه داشته و دارد.
·        هم بر ضد توده های مولد و زحمتکش ستم روا می دارد و هم برای شهدای کربلا سینه می زند و اشک می ریزد.
·        اگر کشور ما نویسندگان تیزبینی می داشت، روانشناسی اجتماعی خرده بورژوازی در جزئیات آن تصور و تصویر می شد.
·        بی رحمی دستگاه سرکوب پدیده جدیدی نیست.
·        این بی رحمی بربرمنشانه از دیرباز در جامعه وجود داشته است.
·        هر بقالی فی نفسه جلادی است.
·        فقط باید روانشناسی طبقات اجتماعی تحلیل شود تا این حقیقت امر صراحت کسب کند.

·        اما چرا طبقه متوسط این چنین بی رحم و خشن و قسی القلب است؟

6

·        علت عینی این خصوصیات طبقه متوسط در پایگاه طبقاتی متزلزل آن است:

الف

·        این طبقه از سوئی در هراس مدام از سقوط به جرگه بی خانمانان قرار دارد و هر چه هراسش بیشتر می شود، کینه و نفرتش نسبت به توده های بی خانمان شدت می گیرد.

ب

·        این طبقه اما از سوی دیگر با اندیشیدن به رفاه و لذت و راحت بورژوازی بزرگ، آب از لب و لوچه اش پایین می ریزد و آه حسرت از اعماق وجودش برمی خیزد.

7

·        علت معرفتی ـ نظری این خصوصیات طبقه متوسط در کوته بینی و خردستیزی آن است.
·        ایدئولوژی تشیع چه سرخ و چه سیاه، چه فوندامنتالیستی ـ چپ نما و چه شبه لیبرالیستی ـ راست نما بیانگر دقیق وضع و حال طبقاتی ـ اجتماعی این طبقه است.

·        ایدئولوژی تشیع از سوء ظن پیگیر سرشار است.
·        ایدئولوژی تشیع ایدئولوژی تقیه و ریا و دروغ و تظاهر و نتیجتا خنجر از پشت است.
·        ایدئولوژی تشیع همه چیز دارد، به غیر از صداقت، علمیت، عینیت  و اصولیت.

8

·        جناح سبز طبقه حاکمه از این لحاظ تفاوتی با جناح سیاه ندارد.
·        نه آنتی کمونیسم و نه آنتی دموکراتیسم در انحصار جناح سیاه نیست.
·        در بحبوحه تشدید تضادها میان سبز و سیاه بحث هائی در مجلات اینترنتی صورت می گرفت که از ماهیت آنتی دموکراتیکی و آنتی کمونیستی وحشت انگیز جناح سبز پرده برمی داشت.
·        لحن و فرمولبندی لومپنی و ضد فرهنگی حضرات دست کمی از لحن طرفداران جناح سیاه نداشت.

9

·        حتی گروه ها و سازمان های به اصطلاح «چپ» که ماهیتا منافع و ایدئال های طبقه متوسط را زیر پرچم دروغین سرخ و صورتی منعکس می کنند، هم بلحاظ آنتی دموکراتیسم و هم بلحاظ آنتی کمونیسم دست کمی از جناح سیاه و سبز طبقه حاکمه ندارند.
·        علت تشتت چپ کذائی ایران نیز جز این نیست.
·        خودخواهی ها، کوته بینی ها، باندبازی ها، خودنمائی ها، بی شعوری ها، خودفروشی ها و نوکرصفتی ها همه خصوصیات اصیل خرده بورژوائی اند.

10

·        ضمنا این خصوصیات مخرب طبقه متوسط خصوصیاتی طبقاتی و عام است و منحصر به طبقه متوسط ایران نیست.

·        بورژوازی انحصاری از دیرباز به نقش ضد کمونیستی و ضد دموکراتیک این طبقه واقف بوده است و لذا عمدا و بطور برنامه ریزی شده به بازتولید و حفظ و تحکیم و توسعه این طبقه متزلزل مبادرت می ورزد.
·        حافظ اصلی نظام سرمایه داری در جهان همین طبقه متوسط متزلزل است.
·        و گرنه طبقه کارگر از خیلی وقت ها پیش می توانست بورژوازی انحصاری را سرنگون سازد و دروازه سعادت حقیقی را به روی بشریت ذلیل در بند بگشاید.

علی
همین عامل است که از اینها خطرناکترین و نفهمترین نیروهای سرکوب در طول تاریخ رو ساخته!
اینها روبات های گوشتی بدون اراده هستن

1

·        علی چنان از کیسه خلیفه می بخشند که انگار جهان در امن و امان مطلق بی چون و چرا ست.
·        با چماق و چاقو به جان همنوع افتادن و یا با هواپیمای پر از مسافر به برجی زدن بربرمنشانه می نماید، بربرمنشانه هم است، ولی سوبژکت های یاد شده را هرگز نمی توان به هر ترفندی، «خطرناکترین و نفهمترین نیروهای سرکوب در طول تاریخ» قلمداد کرد.

2
 
·        در جنگ خلیج سربازان بی پناه عراق خود را در کویر زیر تل شن مدفون کرده بودند.
·        استتارشان همین بود.
·        به گزارش خبرنگاران وابسته به ارتش امریکا (امپریالیسم امریکا از تجارب جنگ ویتنام آموخته که آزادی بیان و مطبوعات چیز دردسرزائی است و لذا خودش خبرنگار گوش به فرمان هم همبستر ارتش کرده بود) حدود بیست سی هزار نفر بوده اند که با نزدیک شدن ارتش امریکا پرچم سفید بلند می کنند تا تسلیم شوند.
·        تانک های امریکائی اما امان شان نمی دهند و همه را از دم زیر می گیرند و  زنده بگور می سازند.

3

·        ارتش عراق در کویت شکست خورده بود و در حال فرار به عراق بود.
·        هواپیماهای امریکائی دهها هزار سرباز در حال فرار را جزغاله کرده بودند.
·        خلبان ها در برگشت به پایگاه، با لذت خاص متمدن ترین آدم ها از کباب بوقلمون حکایت می کردند.

·        علی حتما خواهند گفت:
·        تو رفتار ارتش بیگانه با بیگانه را با رفتار هموطن با هموطن مقایسه می کنی؟

4

گلوله های اوران

·        در جنگ خلیج ارتش امریکا از بمب های رادیواکتیو استفاده می کرد.
·        قاعدتا می بایستی سربازان به هنگام ورود به مواضع دشمن که تحت بمباران و گلوله باران رادیو الکتیو قرار گرفته بودند، به اونیفرم و ماسک های مخصوص مجهز باشند.
·        ولی سربازان امریکائی اصلا روح شان هم خبر نداشت که تسلیحات اتمی در کار بوده است.
·        نتیجتا دهها هزار سرباز و درجه دار و افسر امریکا پس از برگشت پیروزمندانه به کشور دچار بیماری های لاعلاج شدند و زنان شان از همان نوع بچه های عجیب و غریب زاییدند که زنان عراقی و غیره می زایند و خواهند زایید.
·        گزارش می دهند که بیست هزار سرباز ناتو هم پس از برگشت از جنگ یوگوسلاوی به همین روز افتاده اند.
·        «خطرناکترین و نفهمترین نیروهای سرکوب در طول تاریخ  و روبات های گوشتی بدون اراده» فقط آقایان سرکوبمنش اند؟
·        تحلیل چیزها، پدیده ها و سیستم ها بهتر است که همه جانبه و رئالیستی باشد.
·        در آن صورت است که روشنگری به بار می نشیند و هشیاری ملی و توده ای تشکیل می شود.  

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر