۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

دیالک تیک پایان پذیر ـ پایان ناپذیر (11)

 پایان پذیر و پایان ناپذیر
(با نهایت و بی نهایت، با پایان و بی پایان)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
       
دیالک تیک پایان پذیر ـ پایان ناپذیر در 
ماتریالیسم دیالک تیکی

 الف

·        مفهوم پایان ناپذیری ماتریالیسم دیالک تیکی با مفاهیم پایان ناپذیری زیر  تفاوت دارد:

1
·        هم با مفهوم پایان ناپذیری بالفعل

2
·        هم با مفهوم پایان ناپذیری کریه هگل

ب
·        وهم هم با مفهوم پایان ناپذیری «حقیقی» هگل.

1

·        پایان ناپذیری در قاموس ماتریالیسم دیالک تیکی عبارت است از فراتر رفتن از مرز پایان پذیر، یعنی نفی این مرز.

2
پایان ناپذیری مجرد (انتزاعی)

·        پایان ناپذیر نفی مجرد (انتزاعی) مرز هر پایان پذیر است، البته فقط پایان ناپذیر انتزاعی.

3

·        پایان ناپذیر انتزاعی بطور کلی بی حد و مرز است و لذا تعین کمی صرف است.

4
پایان ناپذیری مشخص

·        پایان ناپذیری مشخص و واقعی اما برعکس، در نفی مرز پایان پذیر معینی است و این مرز را می توان هم کمی تلقی کرد و هم کیفی.

5
پایان ناپذیری بالفعل

·        در مفهوم  پایان ناپذیری بالفعل، پایان ناپذیری کیفیت موجودی مطلق می شود و پایان ناپذیری در فرم کیفیت همیشه همانی، در فرم کیفیت برای همیشه موجودی مطرح می شود. 

6
پایان ناپذیری بالقوه

·        درمفهوم پایان ناپذیری بالقوه، پایان ناپذیری کمی کیفیت موجودی، بطور یکجانبه عمده می شود.

7

·        درمفهوم پایان ناپذیری بالفعل، گشتاور مثبت پایان ناپذیری بمثابه یک چیز عام و بلحاظ کیفی معین عمده می شود.

8

·        مفهوم پایان ناپذیری بالقوه حاکی از تعین منفی پایان ناپذیر بمثابه نامحدود کمی و یا پایان ناپذیری است.

9

·        در هر دو مورد، اگرچه پایان ناپذیر بمثابه نفی پایان پذیری مطرح می شود، ولی همواره به پایان پذیر طبیعتا کاملا معینی، به کیفیت واحدی نسبت داده می شود.

10

·        این امر در مورد پایان ناپذیری «حقیقی» هگل نیز صادق است که در آن، وحدت پایان پذیر و پایان ناپذیر به این معنی است که پایان ناپذیر در درون پایان پذیر بلحاظ کیفی معینی وجود دارد و در پیوند با آن است.

11

·        در مفهوم پایان ناپذیری واقعی ـ آنسان که در فلسفه مارکسیستی مورد استفاده قرار می گیرد ـ تعین های یکجانبه ی پایان ناپذیری بالقوه  با  پایان ناپذیری بالفعل  و پایان ناپذیری کریه با پایان ناپذیری حقیقی  با هم وحدت دیالک تیکی تشکیل می دهند.
 
·        (به عبارت دیگر ما با دیالک تیک پایان ناپذیری بالقوه  و پایان ناپذیری بالفعل، دیالک تیک پایان ناپذیری کریه و پایان ناپذیری حقیقی  سر و کرا داریم. مترجم)

12

·        پایان ناپذیری واقعی هم نفی مرز کمی پایان پذیری است و هم نفی مرز کیفی پایان پذیری.

13

·        پایان ناپذیری واقعی نه فقط به معنی فراتر رفتن از حد و مرز کمی پایان پذیر کیفی همیشه مانی است، بلکه در عین حال به معنی فراتر رفتن از حد و مرز کیفی آن، یعنی به معنی گذار به پایان پذیر کیفی دیگری است.

14

·        پایان ناپذیری واقعی ـ بر خلاف پایان ناپذیری بالفعل ـ حاوی خصلت ایستا نیست، بلکه روند پویائی  است.

15

·        اما حصلت فرایندی  پایان ناپذیری واقعی، بطور بنیادی با ترقی بی پایان  پایان ناپذیری بالقوه تفاوت دارد.

16

·        زیرا در پایان ناپذیری واقعی، تغییرات کمی بطور بی حد و مرز اتفاق نمی افتند، بلکه پس از رسیدن به حد معینی به تغییرات کیفی می انجامند.

17

·        در مفهوم پایان ناپذیری واقعی، هم خصلت مطلق حرکت ماده انعکاس می یابد و هم خصلت نسبی آن.

18

·        پایان پذیر و پایان ناپذیر در پایان ناپذیری واقعی وحدتی را تشکیل می دهند.

·        (این بدان معنی است که ما در پایان ناپذیری واقعی با دیالک تیک پایان پذیر و پایان ناپذیر سر و کار داریم. مترجم)

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر