همانیدشی
با ناهید حیدریان (4)
به نظر من اگر دلاور مرده به پشيزي نيارزد، دلآور نبوده است!
نام دلاور اميد مي بخشد و تجلی ماندگاري انسانيت است.
اسد شیخ
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
گروه موسوم به
شعر و شعور و شعار
·
خیلی ممنون.
·
دلاوری احتمالا یکی از مقولات
فئودالی است.
·
دلاوری فی نفسه معنی ندارد.
·
چرا؟
·
برای اینکه دلاوری فرمی از فرم
های رفتار آدمی است و لذا باید اکیدا تابع محتوا باشد.
الف
·
اگر محتوای پیکار طبقاتی ایجاب
کند، پهلوانی در حد اسپارتاکوس نیز باید در انبوهه بردگان گم شود و از دیده دشمن
پنهان گردد و نتیجتا حفظ شود.
ب
·
اگر دلاوری برای تعالی پیکار
طبقاتی لازم باشد، مثلا به قول اسد عزیز، برای تداوم پیکار طبقاتی امیدبخش باشد، همه باید دلاور گردند.
ت
·
دلاوری چه بسا در صرفنظر از «دلاوری»
است که هنر بمراتب دشوارتر و عصب سوزتری است.
مراجعه کنید به قصه برتولت برشت تحت عنوان
«در قبال قلدری چه باید کرد؟»
http://hadgarie.blogspot.de/2011/07/blog-post_24.html
پ
·
دلاوری باید با حساب و کتاب و ژرف اندیشانه در پیش گرفته شود و یا مورد صرفنظر
قرار گیرد.
اسد
نام دلاور اميد مي بخشد و تجلی ماندگاري انسانيت است.
·
برتولت برشت در واکنش به اسطوره ماندگاری، در نمایشنامه «گالیله» از قول گالیله
بحق می گوید:
·
ترحم انگیز ملتی که به دلاور (قهرمان) نیاز دارد.
·
چون مرگ گالیله ها می تواند برای بشریت بسیار گران تمام شود.
·
چون تحولات اجتماعی ـ بر خلاف تحولات طبیعی ـ بی سوبژکت (بی فاعل انسانی)
نیستند:
·
چون تحولات اجتماعی از گردنه دیالک تیک شخصیت و توده می گذرند.
·
اگرچه در این دیالک تیک، نقش تعیین کننده از آن توده است، ولی شخصیت هیچ واره
و هیچ کاره نیست، تا به نیت امید بخشی و ماندگاری به آسانی مورد صرفنظر قرار گیرد.
شخصیت (دلاورف قهرمان، رهبر، سردار)
در لحظات توفانی چه بسا نقش غول آسا و بی
جانشینی به عهده دارد
و لذا باید به هر قیمتی حفظ شود و توسعه یابد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر