• آقای آلن گرش، مفسر ماهنامه « لوموند دیپلماتیک» در نمایشنامه اخیر خود، ادعانامه ای مشکوک و غلط انداز موسوم به «در سوریه چه باید کرد؟» طبق معمول خیلی با «حسن نیت» ، در کمال بی طرفی یک خروار جفنگ بافته، دروغ شاخدار و ضد و نقیض گفته، بسود استراتژی ناتوچی ها، باب طبع سلاطین مالی و مستغلاتی، بورس و تسلیحاتو غیره کلی موهوم به خورد افکار عمومی داده، اوضاع و احوال جاری در سوریه را هماهنگ با الزامات سرمایه تنزیلی در دوران معاصر، در تأیید سیاست تروریستی » نظم نوین جهانی« طرح اشغالگرانه » خاورمیانه بزرگ«! ارزیابی کرده است.
• پیشکش هواداران «انقلاب جهانی»!
1
• می گوید:• بحران سوریه به درازا کشیده است.
• عجب!
• پنجه را باز کرد و گفت وجب.
• این گفتار عارفانه، اولین جمله نمایشنامه گرش، نشان می دهد که مفسر فرنگی ما سرنا را از سر گشادش می زند.
• چون در غیر اینصوت، جا داشت که در چند جمله کوتاه، توضیح می داد که
الف
• این »بحران سوریه« چه نوع بحرانی است؟
ب
• کی و چطور شروع شد؟ت
• از کجا آب می خورد؟پ
• تردید ندارم که منظور گرش بحران جاری و ساختاری سرمایه داری نیست.
ث
• پس باید به ویژگی » بحران سوریه« اشاره می کرد.
• برای رفع سوء تفاهم، باید توضیح می داد که » بحران سوریه« چه فرقی با بحران های نوبتی در یک سلسله از کشورهای »مزاحم «! مثل یوگسلاوی و عراق و افغانستان و لیبی… دارد؟
• در این ارتباط، راجع به این مساله « پیش پا افتاده» از قضا آقای گرش، دریغ از یک جمله، حتی برای خالی نبودن عریضه، چیزی نمی گوید، خفقان مرگ گرفته است.
2
• می گوید:• نه ادعای حکومت سوریه در مورد نابودی مخالفان و نه امید غربی ها در مورد فروپاشی رژیم، هیچکدام واقعیت نیافته است.
• نه امید غربی ها و نه سیاست جاری ناتوچی ها برای از میان بردن دول و کشورهای »مزاحم «!
الف
• این نعل وارونه فرنگی، می رساند که جناب گرش، مثل ناتوچی ها، مثل محافل مالی و امپریالیستی، اصلا با مقاومت دولت ملی سوریه در قبال تروریست های صادراتی، از هر قماشی، میانه ندارد.
ب
• دلائل و شواهد زنده ای هست، هم بی طرف و هم با طرف، مبنی براینکه دولت ملی سوریه، مثل همه دولت های مشابه، با تمام اما و اگرها، همه عیب و ایراد های تاکتیکی و استراتژیک، از گشاد بازی های اقتصادی، حماقت های سیاسی در سطح ملی و منطقه ای و بین المللی گرفته تا نقض حقوق فرودستان خودی، اختناق جنبش های کارگری و کمونیسم در سرزمین پایگاه، تا همین چندی پیش درگیر دعوای های مذهبی، درگیر یک جنگ داخلی نبود.
ت
• پس امید غربی ها، یا همان قصد محافل مالی و امپریالیستی، سیاست جاری ناتوچی ها برای از میان بردن دولت ها و کشورهای »مزاحم« بزعم گرش » فروپاشی این رژیم« از کجا ناشی شده بود؟
پ
• جهت اطلاع جناب گرش، همینقدر می گویم که بهانه خررنگ کن برای اشغال یوگسلاوی » قتل عام مسلمانان« توسط دولت ملی بلگراد قالب شده بود.
ث
• برای اشغال عراق » سلاح های کشتار جمعی« برای اشغال افغانستان » تعقیب تروریست ها، یافتن زنده یا مرده بن لادن، برای « اشغال لیبی » کشتار احتمالی اهالی بنغازی
3
• می گوید:• مسئولیت اصلی خونریزی و زنجیره خشونت ها با قدرت حاکم است.
• جل الخالق!
• شوخی می کنید، آقای گرش!
الف
• چون با این حساب، بزعم حضرت عالی، گویا مسئولیت اصلی بمباران کارخانه ها و کارگاه های خرد و کلان، بنگاه های ریز و درشت، همه غیر نظامی، مراکز اداری و امدادی و آموزشی، منابع برق و آب آشامیدنی، مغازه های خرده فروشی، مناطق مسکونی، پل ها و جاده ها، کوچه ها و خیابان ها و… از راه دور، از ارتفاع چند صد هزار متری، مسئولیت اصلی قتل عام مردم، کشتار اهالی، کارگر و کارمند و دهقان، دهها هزار زن و مرد جوان و سالمند، بچه های قد و نیم قد در خواب و بیداری، مسئولیت اصلی ویرانی شهرهای کوچک و بزرگ، دهکده ها، نابودی تمام امکانات تولیدی خلق، وسائل کار و معیشت ملت … در یوگسلاوی و عراق و افغانستان و ساحل عاج و لیبی نیز با قدرت های حاکم، با دولت های ملی بود.
ب
• چرا که با سیاست دول امپریالیستی مهاجم، دول اشغالگر و تروریست غربی، با جهانسالاری صوری امپریالیسم آمریکا، توافق نداشتند.
• بد یا خوب، سرسپردگی ناتوچی ها را نپذیرفتند.
4
• می گوید:• در سوریه… مداخله خارجی و شدت خشونت رژیم باعث نظامی شدن اپوزیسیون شده
• رژیم موفق شده حمایت بخشی از بورژوآزی سنی … پشتیبانی نمایندگان اقلیت ها در حلب (علوی و مسیحی و) را که احساس تهدید می کردند، جلب کند
الف
• توانسته از تشویش رو به رشد بخشی از جمعیت، از جمله در دمشق و حلب، که خود را گروگان رزمندگان اپوزیسیون می انگاشتند، سوء استفاده کند.
ب
• به قول عزیز نسین، شاعر و ظنز نویس مترقی ترک:
• حیف که تربیت خانوادگی به من اجازه استعمال کلمات رکیک را نمی دهد، ولی چه می شود کرد، آقای گرش دست بردار نیست.
ت
• مرتب در هوا ذوالفقار می چرخاند و عربده می کشد.
• با علم کردن جفنگ » مداخله خارجی و شدت خشونت رژیم« از پرداختن به اصل مطلب طفره می رود.
• ریاکارانه به علت جنگ و دعوای مذهبی، منشاء » بحران جاری در سوریه«! هیچ اشاره ای نمی کند.
پ
• گرش با نشخوار اصطلاحات تهوع آور، نامگذاری های احمقانه محافل مالی و امپریالیستی، تعابیر ساختگی و غلط انداز، تعاریف حساب شده ناتوچی ها برای تجزیه کشورهای » مزاحم« مثل بورژوآزی سنی، اقلیت های علوی و مسیحی و … آب به آسیاب اشغالگران می ریزد.
ث
• با تفسیرهای ارزان به سود محافل مالی و امپریالیستی، به سود ناتوچی ها، مثل اقلیت های علوی و مسیحی در حلب که »احساس خطر« می کردند، بخشی از اهالی، شهروندان دمشق و حلب، که خود را »گروگان رزمندگان می انگاشتند« موهوم به خورد افکار عمومی می دهد.
ج
• جنایات تروریست های صادراتی، آدمکشی و آدم ربائی سازمان های غیر رسمی ناتو در سوریه را انکار کرده و بازار گشائی زوری غرب، امپریالیست های آمریکائی و اروپائی در اوضاع و احوال جاری را توجیه می کند.
5
• می گوید:• نباید بر روی مساله مبارزان خارجی در سوریه انگشت گذاشت.
• حضور جوانان تونسی یا لیبیائی برای مبارزه با یک دیکتاتوری در سوریه شگفتی ندارد.
• با گروه هائی مثل القاعده… که توسط عربستان سعودی و قطر و ترکیه مسلح شده اند، فرق دارند.
الف
• در عبارت بعدی می آورد:• هدف مقدم غربی ها، کشورهای خلیج فارس، برانداختن رژیم سوریه جهت هدف قرار دادن ایران است.
• معذالک، مدعی است که «تاکید معلم، وزیر خارجه سوریه… مبنی براینکه ایالات متحده مسئول عمده رویدادهای جاری در سوریه است، ادعائی اغراق آمیز است!»
• بر شیطان لعنت.
ب
• مثل اینکه جناب گرش هیچ چیزی در باره موازین شناخته شده بین المللی نشنیده است
• این مفسر ابله فرنگی، اصلا نمی فهمد که « مبارزان خارجی، جوانان تونسی و لیبیائی» برای رفتن به کشورهای دیگر، از جمله سوریه، باید از دولت قانونی کشور مربوطه، استبدادی یا «دمکراتیک » اجازه ورود بگیرند.
• مگر اینکه ریگی بکفش داشته باشند.
ت
• با این حساب، برخورد دولت ملی سوریه در قبال «مبارزان خارجی، جوانان تونسی و لیبیائی » در قبال گروه های مسلح مثل القاعده، فرستاده های عربستان و قطر و ترکیه، اعضای رسمی و غیر رسمی شرکت سهامی ناتو، یک اقدام بجا و قانونی است.
پ
• حتی تمام خبرفروشان باختری، آمریکائی و انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و غیره بدلیل حضور غیر مجاز در کشور سوریه، فرض می کنیم که فرستاده و جاسوس نباشند، خلافکارند، باید توقیف شوند، باید علت حضور غیر قانونی خود را به مراجع ذیصلاح سوریه توضیح بدهند.
ث
• ابهام در کجاست؟ج
• اینکه غربی ها نمی توانند اپوزیسیون را متفق کنند، طرح فرانسه برای ایجاد دولت موقت در بر گیرنده همه گرایشات نیست، شورای ملی سوریه دیگر مشروعیت زیادی ندارد و پیشنهاد محمد مرسی در باره مذاکره میان حاکمیت و اپوزیسیون و غیره این اراجیف خررنگ کن، پیشکش ماهنامه »لوموند دیپلماتیک!»
ح
• بموجب موازین شناخته شده بین المللی، طبق منشور سازمان ملل متحد، هیچ دولتی حق دخالت در امور داخلی کشورها را ندارد.
خ
• اشغالگری و جنگ، گشایش زوری بازار، استعمال قهر برای حل و فصل مسائل اقتصادی و اجتماعی توسط میراث خواران استعمار کهن، توسط ناتوچی ها، دلائل دیگری دارد.
• به ورشکستگی تمام عیار سرمایه سالاری بازمیگردد.
د
• بنظر من، گرش و شرکاء از اوج بحران جاری و ساختاری، از بیداری خلق ها، رشد نا آرامی های توده ای، از بسط جنبش های کارگری، از برآمد پرولتاریا و کمونیسم، از انقلاب برای مصادره دموکراسی، برای تسویه حساب با بورژوآزی و امپریالیسم، تسویه حساب با سرمایه سالاری، از استقرار دیکتاتوری پرولتاریا در این یا آن جغرافیای معلوم سیاسی هراس دارند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر