۱۳۹۱ شهریور ۲۴, جمعه

سیری در شعری از آشنا ملک (8)

سرچشمه:
صفحه فیسبوک آشنا ملک

شب، صاعقه، نارفیقی
باد، پرنده، دربدری
کابوس چنان است که در باغ زمان
هر شاخه به دست خویش دارد تبری!


توماس هوبس (1588 ـ 1679)
فیلسوف، ریاضی دان بریتانیائی و تدوینگر بزرگ «تئوری دولت» در
عصر جدید آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد.


• اول فکر کردیم که هر شاخه به دست خویش دارد، تیری!

• بعد دیدیم که هر شاخه به دست خویش، نه تیری، بل تبری دارد و به یاد توماس هوبس ـ فیلسوف انگلیسی ـ افتادیم که تز «جنگ همه بر ضد همه!» در عصر بربریت را نمایندگی می کرد.



• روز بعد متوجه شدیم که در این شعر فروتن بی ادعا و بی آلایش، علاوه بر پدیده همدگرستیزی و همنوعستیزی، از فاجعه بمراتب مهیب تری پرده بر داشته می شود:
• از فاجعه خودستیزی نظام اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری!

• فاجعه
ای که حکیم معاصر آلمانی ـ ورنر سپمن ـ به شرح زیر توضیح می دهد:
• واقعیات غیرقابل انکار بر تحلیل مارکس از جامعه سرمایه داری، به عنوان سیستم بحران ها و تضادهای بنیادی مهر تأیید می کوبد.

• وضع جهان پرآشوبتر و ناعادلانه تر شده و رخدادهای اجتماعی از دینامیسم مخرب و تمدن ستیز و از گرایش به خودستیزی حکایت می کنند.
• نا امنی و سردرگمی مشخصه های بارز توسعه اجتماعی ئی اند که مجری مطیع فرامین انباشت سرمایه و غلام حلقه بگوش اجبار اقتصادی گردش سرمایه است.

• تحولات تکنولوژیکی و اقتصادی انسان ها را تحت فشار کمرشکن قرار می دهند و آنها را به تطبیق خود با شرایط جدید مجبور می سازند.

بدینطریق دورنمای زندگی گروه های بیشماری از مردم زیر علامت سؤال قرار می گیرد.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر