مارکسیسم فرانگر است!
( پوزیتیویسم ِ پنهان در « مارکسیسم »
تجدیدنظرگرایان ) (بخش 3)
سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de
ربابه
·
من این
مطلب خدامراد را هنوز نخوانده ام.
فقط به حکم آخر ایشان می پردازم:
فقط به حکم آخر ایشان می پردازم:
خدامراد
«از این رو چنانچه یک پدیده دگرگونی های کمی را
از سر نگذرانده باشد، هرگز از کیفیتی به کیفیت دیگر گذر نخواهد کرد.»
·
این
نتیجه گیری خدامراد درست نیست.
·
تفاوت
کیفی و جهش کیفی می تواند بطور بیواسطه با دریافت و یا از دست دادن کوانتوم واحدی
(به مثابه کمیت) صورت گیرد:
·
یعنی
بدون اینکه به تغییرات کمی تدریجی نیاز باشد.
·
یعنی
بدون اینکه میان دو کیفیت کهنه و نو مراحل واسط لازم باشند.
·
مثال
بارز در این زمینه، عناصر شیمیائی جدول مندلیف اند:
·
میان
عناصر این سیستم که پشت سر هم قرار دارند، مراحل واسط وجود نداشته است.
·
بارهای
کامل متعدد ذرات اولیه مختلف و فقط آنها عنصر معینی را نمودار می سازند.
·
در
بسیاری ازموارد، اما روند تغییر کیفی از طریق انباشت تدریجی تغییرات کمی و با گذار
از مراحل بیشماری صورت می گیرند.
·
بویژه در
مورد سیستم های بغرنج، خود تنظیمگر و خود سازمانده مثل موجودات زنده و جامعه.
· مراجعه
کنید به دیالک تیک کمیت و کیفیت (قانون گذار از تغییرات کمی به تغییرات کیفی)، قوانین دیالک تیک ماتریالیستی (قانون گذار از
تغییرات کمی به تغییرات کیفی)، در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
خدامراد
·
درمثل مناقشه
نیست:
·
داستان
توده ای ها به آن نوکری می ماند که به دستور اربابش به بازار رفت تا برای او خوراک
کامل مرغ بیاورد.
·
نوکر گرسنه
بود و میانه ی راه یک پای مرغ را خورد.
·
ارباب
هنگام خوردن از او پرسید، پس یک پای دیگرش کو؟
·
نوکرگفت:
·
«این مرغ یک پا بیشتر نداشت.»
·
·
ارباب
گفت:
·
« ولی همه ی مرغ ها دو پا دارند.»
·
·
نوکر ارباب
را به حیاط برد و مرغ های درحال استراحت را، که هنگام خواب یک پای خود را جمع
می کنند، به او نشان داد و گفت:
می کنند، به او نشان داد و گفت:
·
«ببین بعضی های شان یکپا دارند.»
·
این از آنها
ست!
·
·
توده ای
ها یک پای تئوری انقلاب سوسیالیستی را که طبقه ی کارگر در اکثریت است، به اراده ی خود
قطع می کنند و اصرار دارند که به مارکس و مارکسیست ها ثابت کنند این انقلاب از آن
انقلاب هایی است که نیازی به دو پای- پرولتاریا و تشکیلات خودویژه اش - ندارد، همان
یک پای حزب برای تحقق سوسیالیسم کافی است!
انقلاب هایی است که نیازی به دو پای- پرولتاریا و تشکیلات خودویژه اش - ندارد، همان
یک پای حزب برای تحقق سوسیالیسم کافی است!
·
با عرض
پوزش از این تمثیل .
تاجیک
·
بحث
بسیار چیپی است و کامنت های آقای فولادی هم توهین آمیز و فولادی ضد لنینیست در لباس دفاع از مارکسیسم و مدافع مدرنیته چه معجونی است!
·
آقای فولادی
و انقلابیون سابق، سن شان از ۶۰ که می گذرد از ترس مرگ و نرفتن رژیم، ترمز می برند
و از بس که بی بی سی و وی او ای و منو، تو نگاه کرده اند، شده اند کدو حلوائی.
.
·
احتمالا
باید منتظر مقالات دفاع از امپریالیسم به بهانه مدرنیسم هم باشیم و اشغال نظامی هم
که یعنی تبدیل کیفی ایران از نیمه سرمایداری مدل وطنی به سرمایه دار ی مدرن غربی
که همه اش سودمند اند.
·
چون
امکان انقلاب پرولتاریائی واقعی با دو پای مرغی خدا مراد را بالا می برند
.
·
حقیقت
این است، که کمونیست های واقعی در واشنگتن نشسته اند.
·
·
برای
توده ای خواندن تمام چپ ها که ایرانی اش تبلوری از جهانی است، باید بیشتر از این
ها استدلال کرد.
·
مطلب خدامراد
بیشتر به انتقام گیری از چپی است که به دنبال سبز و انقلابات رنگی روان نیست.
·
مقدمه
تبدیل فولادی به میلانی است، شاید.
حسن
·
خدامراد
عزیز
·
این چه
نحوه ای از چالش فکری است؟
·
ربابه
حکمی از احکام شما را ـ بی اعتنا به تعلقات سازمانی شما ـ نادرست دانسته و نظر
مطلقا علمی خود را با مثال مشخص از شیمی و با استدلال علمی در نهایت متانت اثبات
کرده است.
·
این همان
ربابه ای است که طرفداران شریعتی با شما عوضی گرفته بودندش.
·
چون از
محتوای نظرات شما شما دفاع کرده بود
.
·
ربابه چه
ربطی به حزب توده دارد؟
·
ثانیا
حزب توده چه ربطی به دیالک تیک کمیت و کیفیت دارد؟
·
چی شده
که اینقدر عصبی شده اید و به جای استدلال علمی جوک نوکر و ارباب تعریف می کنید؟
·
·
انتقاد
از نظری که به معنی لشکرکشی بر ضد صاحب نظر نیست.
·
انتقاد
نشانه تمدن مندی و فرهنگمندی است
.
·
خاطرتان
جمع باشد، ربابه بیشک دیگر نظری به نوشته های تان نخواهد انداخت و لام تا کام حرفی
نخواهد زد .
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر