سه شعار فتیشی
انتخابات آزاد، آلترناتیو قدرت و مبارزه مسالمت آمیر
سرچشمه:
اخبار روز
www.akhbar-rooz.com
II
«آلترناتیو قدرت»
قدرتِ آلترناتیوی یا آلترناتیوی بر قدرت
انتخابات آزاد، آلترناتیو قدرت و مبارزه مسالمت آمیر
سرچشمه:
اخبار روز
www.akhbar-rooz.com
II
«آلترناتیو قدرت»
قدرتِ آلترناتیوی یا آلترناتیوی بر قدرت
• افسانه دیگری که از زاویه ی نظری مورد بررسی و نقد قرار می دهیم، موضوعی است که در این روزها تکیه کلام پاره ای از سخنگویان در محافل سیاسی ایرانی در خارج کشور شده است:
• مساله ی اتحاد برای ایجاد آلترناتیو قدرت سیاسی در تبعید.
1
• منظور البته در این جا «آلترناتیو سازی» توسط قدرت های خارجی نیست که بی تردید در خارج از بحث این نوشتار قرار می گیرد، بلکه آن شعار، راهکار یا مفهومی است که با طرح اتحاد نیروهای سیاسی برای ایجاد آلترناتیوی در خارج از کشور، می خواهد «سیاست ورزی» کند.
2
• این راهکار از سوی فعالان مستقل، جمهوری خواه، دموکرات و غیر وابسته به قدرت های خارجی مطرح میشود.
3
• ایجاد آلترناتیو چون راه حل برون رفت از وضعیت نابسامان کنونی اپوزیسیون ایران، مشتمل بر دو زمینه ی بحث است:
الف
• یکی، اتحاد جریان هایی در خارج از کشور و اعلام خود به عنوان آلترناتیو قدرت حاکمهی ایران است.
ب
• دیگری، مساله ی نظری «تصرف قدرت سیاسی» با هدف تشکیل آن چیزی است که ما سیستم «دولتی- حزبی» مینامیم، سیستمی که هم میتواند حکومتی دموکراتیک و چند حزبی باشد و هم توتالیتر و تکحزبی.
• به این دو زمینه در اینجا اشاراتی کوتاه میکنیم.
الف
1
• آلترناتیو هیچ گاه توسط عده ای، گروهی یا احزابی، آن هم در خارج از متن جامعه و مبارزات اجتماعی یعنی در مورد اپوزیسیون ایران در خارج از کشور، «تشکیل» و «اعلام» نمیشود.
2
• آلترناتیو تنها می تواند در فرایند رشد و گسترش جنبش های اجتماعی- سیاسی و ضد سیستمی و در میدان مبارزاتی داخل کشور و جامعه شکل گیرد.
3
• آلترناتیو دلخواسته و ارادی ایجاد نمی شود، بلکه در رخدادهای اجتماعی عروج می کند، بر می خیزد.
4
• آلترناتیو واقعی - و نه ساختگی و خود ساخته توسط عدهای جدا از جامعه و مبارزات اجتماعی - هیچگاه خود را از پیش چنین اعلام نمی کند، بلکه در فرایند جنبشهای اجتماعی به واقعیتی عینی، آشکار و اجتناب ناپذیر تبدیل میشود.
5
• آلترناتیو واقعی، بدون اعلان و جنجال، در عمل، خود را آشکار و هویدا میسازد، ظهور میکند، فرا می روید و در نتیجه نیازی به آگهی و تبلیغات برای شناساندن خود چون آلترناتیو ندارد.
6
• نمونه ای از این «آشکار شدن» را می توان در فرایند تبدیل جنبش همبستگی به آلترناتیوی در برابر قدرت توتالیتر در لهستان در سالهای 1980 مشاهده کرد.
7
• جنبشی که در عمل آلترناتیو قدرت توتالیتر میشود، بدون آن که خود آن را از پیش اعلام، مطرح یا طلب کند.
8
• آلترناتیو سیاسی- اجتماعی واقعی، از پایین و از درون جنبش های اجتماعی در جامعه و در جریان فعالیت، مداخله و مشارکت گروه ها و فعالان سیاسی- اجتماعی در این جنبشها برمی خیزد و نه از جایگاهی دیگر خارج از این میدان و بستر، یعنی از بالا توسط چند گروه سیاسی برای تصرف قدرت سیاسی به نام "مردم" یا "ملت".
ب
• دومین جنبه آلترناتیو سازی، موضوع تصرف قدرت و تشکیل سیستم دولتی- حزبی است.
• موضوعی که به نقد و رد شکل ها و شیوه های کهنه ی فعالیت سیاسی و سازمانی ارجاع میدهد.
1
• جنبشهای اجتماعی در همه جا امروز در تکاپوی ابداع شکل های نوینی از مشارکت و خود سازماندهی اند.
2
• همه ی آنها نیز در برابر چالش های جدید و بغرنج قرار دارند.
3
• اشکال تاریخی و سنتی سازماندهی که در سده ی بیستم در نمونهی حزب- دولت یا به عبارت دیگر تشکیل حزب سیاسی برای رهبری و متحد کردن مردم، تصرف قدرت سیاسی (دولت) و حفظ آن عمل می کردند و همچنان نیز می کنند، اکنون در بحران نظری و ساختاری ژرفی فرو رفته اند.
4
• «تحزب واقعاً موجود»، چه در گذشته و چه امروز، با هر ایدئولوژی، ساختار و شیوه ای، همواره برای تصرف قدرت و حکومت کردن ساخته و پرداخته شده است.
5
• این احزاب کلاسیک با وجود نقشی که در درازای تاریخ مدرن در هدایت و سازماندهی سیاسی ایفا کردهاند، همواره در زمان و مرحله ای از مبارزه، در مقابل حرکت ها و جنبش های اجتماعی رهایی خواهانه قرار گرفتهاند و میگیرند.
6
• سیستم دولتی- حزبی زمانی که مستقر میشود - حتی به نمایندگی دموکراتیک از اکثریت جامعه - بنا بر سرشت محافظه کارانهی «حفظ خود» چون دستگاهی جدا از جامعه، در مدیریت کشور ناگزیر دست به سرکوب یا آن چه که «خشونت مشروع» نام دارد، می زند.
7
• ناگزیر از رشد و توسعه ی حرکت ها و جنبش های اجتماعی که خارج از حوزه ی اقتدار و کنترلش قرار دارند، جلوگیری به عمل می آورد.
8
• ناگزیر اعمال سلطه می کند و مردمان را به انقیاد در میآورد.
9
• امروزه، بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ معاصر، برای نیروهای رهایی خواه، بغرنج تشکل پذیری، نه به صورت کلاسیک حزبی - دولتی یعنی تشکیلاتی با هدف تصرف قدرت سیاسی (دولت)، بلکه در شکل، مضمون و هدف دیگری که باید ابداع و کشف شوند، مطرح است.
10
• این پرسش اصلی که چگونه می توان جامعه و جهان را بدون تصرف قدرت سیاسی و دولت، یعنی بدون شرکت در سیستم دولتی - حزبی، یا آنچه که دولت مداری Etatisme مینامیم، تغییر داد، امروزه به یکی از بغرنج های فعالان سیاسی - اجتماعی رهایی خواه تبدیل شده است.
11
• ایده ها و راه و روش هایی که می خواهند آلترناتیوی برای قدرت سیاسی حاکم در ایران ایجاد کنند، در حقیقت در کادر همان چهارچوب بینشی، نظری و عملی حفظ قدرت سیاسی باقی میمانند.
12
• چون آنها میخواهند قدرت سیاسی وقت را با قدرت سیاسی دیگری، ولو بهتر، جا به جا کنند.
13
• «آلترناتیو قدرت سیاسی» به قدرت سیاسی نه، نمیگوید بلکه می خواهد آن را با قدرتی دیگر جایگزین کند.
14
• «آلترناتیو قدرت سیاسی» در حقیقت چیزی جز «قدرتِ سیاسی آلترناتیو» و یا «دولتِ آلترناتیو» نیست و این با «آلترناتیوی بر قدرت سیاسی» یا «آلترناتیوی بر دولت» بسی متفاوت است.
15
• «آلترناتیو قدرت سیاسی»، در یک کلام، بنا بر آنچه که قدرت یعنی سلطه و سرکوب، شرایط انقیاد و بردگی انسانها را حفظ می کند و استمرار می بخشد.
• (میشل فوکو در: درسهای کولژ دو فرانس – 1976: «باید از جامعه دفاع کرد.»)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر