۱۳۹۱ شهریور ۱۱, شنبه

سیری در شعری از هانی حسینی (1)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
دست نوشته های هانی حسینی


آی دنیا، هیچ حواست هست؟
ما فرزندان توئیم!
این همه ناسازگاری برای چه؟
این همه ساز مخالف زدن، این همه سنگ جلوی پا انداختن برای چه؟
تو که هر سازی زدی، ما رقصیدیم!
تو که هر چه گفتی، کردیم!
یک بار هم که شده، فقط یک بار ما می زنیم و تو برقص!
هانی

• سرنوشت همه کسانی که به ساز غیر می رقصند، همیشه همین است.

• فرق طبیعت اول (دنیا) با طبیعت دوم (هانی) جز این نیست:
• نرقصیدن به ساز این و آن.

• رهائی از گردنه دیالک تیک صعب العبور جبر و اختیار می گذرد.

جبر هستی
کر و لال و کور است و بی اعتنا ست همیشه
به خواهش و کرنش این و آن
!
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر