شین میم شین
• دل کسی را مشکن.
• چون آه مظلومی می تواند جهانی را برآشوبد.
• برای درک منظور سعدی باید دنبال دیالک تیک هائی بگردیم که او بسط و تعمیم می دهد.
1
بهم بر مکن، تا توانی دلی
بهم بر مکن، تا توانی دلی
• سعدی در این مصراع، دیالک تیک فراز و فرود را به شکل دیالک تیک ظالم و مظلوم بسط و تعمیم می دهد و از فراز می خواهد که فرود را ملاحظه کند.
• سعدی قصد تعدیل تضادهای اجتماعی را دارد.
• او می خواهد که جامعه طبقاتی فئودالی حفظ شود و برای حفظ آن به تعیین و تصحیح و تنقید رفتار طبقه حاکمه می پردازد.
• بالائی ها باید ملاحظه پائینی ها را بکنند، اگر می خواهند که به زیر کشیده نشوند.
• همین تئوری تعدیل تضادها که سعدی صدها سال قبل تدوین کرده، در اروپای پس از جنگ جهانی دوم مو به مو به مورد اجرا گذاشته می شود.
• یکی از علل جلوگیری نسبتا موفقیت آمیز از انفجار انقلابی در کشورهای متروپول همین سیاست تعدیل تضادها ست.
• کسی در این جوامع از گرسنگی نمی میرد و بیش از حد زیر فشار قرار داده نمی شود.
2
بهم بر مکن، تا توانی دلی
که آهی جهانی، بهم بر کند
بهم بر مکن، تا توانی دلی
که آهی جهانی، بهم بر کند
• مصراع دوم از هویت مخاطب پرده برمی دارد:
• اگر تضادها تعدیل نشوند، اگر طبقه حاکمه خودسری پیشه کند و توده های مولد و زحمتکش را بیش از حد تحت فشار و ستم قرار دهد، جامعه دچار تلاطم خواهد شد و حاکمیت طبقاتی فئودالی فرو خواد پاشید.
• سعدی تئوری رفرمیستی خود را تئولوژیزه می کند:
• آهی می تواند جهانی را کن فیکون کند.
• سعدی در این مصراع، تئوری زوال جوامع بشری را مطرح می سازد و از قدرت مهیب آه دل ریش برای تخریب جهان سخن می گوید.
• ترفند ایدئولوژیکی نهفته در این تئوری عبارت از این است که سعدی با تیر واحدی چندین نشان در دو جهت می زند:
الف
• اولا بطور غیرمستقیم و مستور، توده مولد و زحمتکش را به کشیدن آه و سردادن ناله ترغیب می کند و از اتحاد، تشکل، مبارزه و اعمال قهر منع می کند.
ب
• ثانیا سعدی درک ایدئالیستی باطلی از تاریخ عرضه می کند، خرافه ای به نام «دود آه» را به عنوان علت العلل فروپاشی نظام های اجتماعی مبتنی بر استثمار و ستم به خورد مردم می دهد و به سرپوش نهادن بر علل و انگیزه های واقعی تحولات اجتماعی می پردازد و قدرت شکست ناپذیر توده های مولد را از دیده ها پنهان می کند.
ت
• سعدی ضمنا نحوه رفتار طبقه حاکمه را با احتیاط تمام تنظیم می کند تا آب از آب تکان نخورد.
• شیوه استدلال تئولوژیکی در قرون وسطی بی دلیل نیست.
• شیخ باید سلاطین و خوانین بزرگ و کوچک را از خدا بترساند تا فونکسیون ناصح خیرخواه را داشته باشد و خود را ضمنا از گزند خشم آنها حفظ کند و نظام خشن فئودالی ـ بنده داری را از خطر سقوط در امان نگه دارد.
پ
• سعدی ضمنا بطرزی کاملا مستور و مسکوت، دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک تهدید و تطمیع ویا دیالک تیک آه و آفت الهی بسط و تعمیم می دهد.
ث
• سعدی ضمنا، دیالک تیک یونیورسال داد و ستد را به شکل دیالک تیک عدل و امان بسط و تعمیم می دهد:
• نیازردن دلها (عدل) به مثابه داد و حفظ جامعه از گزند فروپاشی به مثابه ستد.
• غنای معنوی ـ مضمونی فلسفه اجتماعی سعدی خارق العاده است و با زباله های شعری دیگر شعرا اصلا قابل مقایسه نیست.
• تار و پود شعر سعدی به حکمت (فلسفه و یا خرد) سرشته است.
خوش به حال کسی که توان خواندن آثار سعدی را و فرصت تأمل کافی روی نکات باریکتر از مو را دارد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر