۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

مکثی و بحثی روی کلمات قصار این و آن (128)

سرچشمه:
صفحه گروه فیسبوک
مهری ذوالفقاری


«... من نه دل نگران سنّتم، نه دل نگران تجدّد، نه دل نگران تمدّن، نه دل نگران فرهنگ و نه دل نگران هيچ امر انتزاعي از اين قبيل.
من دل نگران انسان هاي گوشت و خون داري ‌هستم که مي آيند، رنج مي برند و مي روند.
سعي کنيم که اولاَ : انسان ها هرچه بيشتر با حقيقت مواجهه يابند، به حقايق هرچه بيشتري دست يابند.
ثانياَ هرچه کمتر درد بکشند و رنج ببرند.
ثالثاَ هرچه بيشتر به نيکي و نيکوکاري بگرايند.
و براي تحقّق اين سه هدف از هرچه سودمند مي تواند بود بهره مند گردند، از دين گرفته تا علم، فلسفه، هنر، ادبيات و همه دستاوردهاي بشري ديگر. »

دکتر مصطفی ملکیان

• دکتر مصطفی ملکیان دکتر چی هستند که پرت و پلا تحویل بنی بشر می دهند؟

• اول ادعا می کنند که «دل نگران چیزهای انتزاعی» نیستند.
• بعد سه اندرز مطلقا انتزاعی به خورد مخاطب می دهند.

• ایشان ظاهرا معنی واژه «انتزاعی» را نمی دانند.

• اولا تجدد و تمدن و فرهنگ نه چیزهای انتزاعی محض، بلکه جنبش ها و گرایش ها و کردوکارهای مادی و معنوی اند.
• انسان برای خروج از عقب ماندگی، برای دست یابی به «حقایق»، برای نجات از «درد» و برای تمایل عملی و نظری به «نیکی و نیکوکاری» هرگز نمی تواند از تجدد و تمدن و فرهنگ صرفنظر کند.

• خنده دارتر از همه حکم واپسین ایشان است:
• «براي تحقّق اين سه هدف از هرچه سودمند مي تواند بود بهره مند گردند، از دين گرفته تا علم، فلسفه، هنر، ادبيات و همه دستاوردهاي بشري ديگر.»

• ایشان دین را چنان دکترانه در بغل علم می نهند که انگار هیچ تضادی میان آندو وجود ندارد.

• علم اما بر خلاف پندار دکتر، ضد آشتی ناپذیر خرافه و دین است.
• آب علم و دین هرگز نمی تواند در جوی واحدی جاری شود.
• علم نافی خرافه و دین و دین نافی علم و دانش است.
• علم هرگز تن به پذیرش باورهای خرافی نمی دهد.


علم بدون محک رشوه ستیز پراتیک (آزمون و آزمایش و عمل و تجربه و غیره)
به پذیرش چیزی تمکین نمی کند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر