۱۳۹۱ مرداد ۷, شنبه

دهانت بوی گل می داد از فردا که می گفتی

سرچشمه:
غزل های گرامی
می خواهم از بوسه ی تمامی لب ها بگذرم
http://gerami20.blogfa.com

تیرباران


شعر منثور
۴



• مادرم همیشه می گفت:
• «چرا هیچکس نمی گوید
• که ما در تمام عمر
• هیچ چیز را نشسته ایم

• ما فقط
• آب ها را آلوده کرده ایم؟»

شعر منثور
۵


• باد می آید
• کلاهش را ـ به احترام ـ بر می دارد
• مترسک

شعر منثور
۸


• باران مي باريد،
• كه از نيمه ي راه برگشتم

• نه بخاطر چتر
• به خاطر تو
• تا رنگين كمان را نشانت دهم

شعر منثور
۹

• من به دنيا نيامدم
• مرا به دنيا آوردند

• و كلاهي به اندازه ی هستي بر سرم گذاشتند.


پایان

ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر