میم نون
• دکتر راهدار چنان صفت خیانت را بر پیشانی خمینی می چسبانند که انگار تعریف استانداردی از مقوله «خیانت» در دست دارند.• خیانت و خدمت و هزاران مفهوم مجرد دیگر از این قبیل، تعریف فی نفسه و درخود ندارند.
• حزب توده را دربار پهلوی خائن می نامید، توده هم دربار را خائن تلقی می کرد.
• نسبیت خدمت و خیانت را نمی توان ندید.
• خمینی که بر فراز طبقات اجتماعی شناور نبوده.
• خمینی نماینده فئودالیسم بوده و لاجرم نماینده روحانیت به مثابه یکی از اجزای طبقاتی فئودالیسم و توجیه گر تئولوژیک فئودالیسم.
• خمینی خادم فئودالیسم و ارتجاع بوده است و خائن به خلق.
• مثل هر کس دیگر که بسان خمینی دیالک تیک خادم و خائن است.
• کسی که تهمت خیانت به دیگری می زند، به احتمال قوی یا چنته اش خالی است و خلأ استدلالی را با تهمت پر می کند و یا قصد عوامفریبی و احیانا خودفریبی دارد.
ما ایرانی ها بهتر است طرز متمدنانه ای از چالش فکری را پیش گیریم،
اگر قصد روشنگری داریم!
اگر قصد روشنگری داریم!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر