۱۳۹۱ تیر ۲۹, پنجشنبه

سیری در شعری از «در انتظار دیدارش» (1)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
در انتظار دیدارش

دختر 5 ساله ای از برادرش پرسید:
«معنی عشق چیست؟»

برادرش جواب داد :
«عشق یعنی اینکه تو هر روز شكلات مرا از كوله پشتی مدرسه ام بر می داری و من هر روز بازهم شكلاتم را همانجا می گذارم!»

(نقل از صفحه فیس بوک مصطفی جعفری)

1

میم


• اگر کسی بپرسد:
• «شاهکار یعنی چه؟»

• می توان گفت:
• «همین ماجرای سه جمله ای در صفحه فیس بوک مصطفی!»

• عمرشان دراز باد!

2

فرهاد فخار زاده

• مي گويند:
• « شاد بنويس!
• نوشته هايت درد دارند!»

• و من ياد مردی می افتم ، که با ويولونش
• گوشه ی خيابان شاد مي زد

• اما با چشم های خيس!!
پایان

3
میم

• بهتر از این نمی توان حقیقت غول آسائی را در قالب تنگ شعر موجز و مختصری گنجاند!

• شاعر این شعر، در فرم ایدئال و زیبائی ـ با تصویری هول انگیز و همه فهم ـ از حقیقت ژرف تکاندهنده ای پرده برمی دارند.


• شعری از جنس الماس، که توان بریدن صخره و سنگ دارد!
• شعری بسان بمب مهیبی که برای بیدار سازی ساکنان ولایتی از اصحاب کهف هم کفایت می کند!

عمرشان دراز باد
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر