۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه

سیری در جهان بینی شاملو (14)

احمد شاملو (21 آذر 1304 ـ 2 خرداد 1379)
شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مترجم
تحلیل از شین میم شین
تأملی در
گفت و شنود مسعود بهنود با احمد شاملو ــ تهران مصور، اردیبهشت 1358


فرازی از مصاحبه شاملو
اجتماع بیمار، غول قدرتمند پر نیرویی است که با چماقش فکر می کند و گرفتار میکروب وحشتناکی است که صفرای تعصبش را به حرکت در می آورد و او را گرفتار چنان خام اندیشی و جهلی می کند که هیچ منطقی را نمی پذیرد و باید بگویم که متاسفانه درست در چنین شرایطی است که روشنفکر می باید حضور خود را اعلام کند و ناگزیر در این چنین شرایطی، روشنفکری که بخواهد به رسالت وجدانی خود عمل کند، ابتدا باید پیه شهادت را به تن خود بمالد.
و شهادت، البته که تلخ است. اما اگر قرار باشد شهادت او به دست کسانی صورت گیرد که روشنفکر به نجات آنها از جان گذشته است، تلخی شهادت از زقوم نیز بر می گذرد


حکم ششم
اجتماع بیمار، غول قدرتمند پر نیرویی است که با چماقش فکر می کند و گرفتار میکروب وحشتناکی است که صفرای تعصبش را به حرکت در می آورد و او را گرفتار چنان خام اندیشی و جهلی می کند که هیچ منطقی را نمی پذیرد.


• مفاهیمی که شاملو در این حکم برای توضیح همبود (اجتماع) بکار می برد، به شرح زیر اند:
• «بیمار»، «غول قدرتمند پر نیرو»، «اندیشیدن با چماق»، «گرفتار میکروب وحشتناکی است که صفرای تعصبش را به حرکت در می آورد و او را گرفتار چنان خام اندیشی و جهلی می کند که هیچ منطقی را نمی پذیرد.»

• ما برای درک همبودشناسی شاملو چاره ای جز خم شدن روی مفاهیم ایشان نداریم:

1
مفهوم « بیمار»

• در فلسفه اجتماعی شاملو ما با دو گونه همبود (اجتماع) بشری سر و کار داریم:
• همبود (اجتماع) تندرست.
• همبود (اجتماع) بیمار.


• شاملو در این مصاحبه قصد توضیح چند و چون همبود (اجتماع) بیمار را دارند.

• ایشان به احتمال قوی، معنی همبود (اجتماع) را نمی داند.

• همبود (اجتماع) اما به چه معنی است؟

• «همبود (اجتماع) به کیفیت اتحاد اجتماعی، سیاسی و اخلاقی انسان ها اطلاق می شود.

1

• اعضای هر همبود بوسیله وجوه مشترک سیاسی، معنوی و اخلاقی نسبتا ثابت و همیشگی که از مناسبات اجتماعی مادی نشأت می گیرند، با یکدیگر رابطه برقرار می کنند، وجوه مشترکی که با پیشرفت اجتماعی موجود انطباق دارند و به تحقق آن خدمت می کنند.

2

• با این وجوه مشترک آماج ها، منافع و استنباطات معینی انطباق دارند که از سوی اعضای همبود داوطلبانه نمایندگی می شوند و به مورد اجرا گذاشته می شوند.

3

• همبود ببرکت تحقق توامان این آماج ها، منافع و استنباطات و همچنین تحت تأثیر متقابل افراد مختلف به تشکیل شخصیت اعضای خود نایل می آید.»

• مراجعه کنید به همبود (اجتماع) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• منظور ایشان از همبود (اجتماع) بیمار ـ به احتمال قوی ـ نه همبود به معنی علمی کلمه، بلکه توده های مولد و زحمتکش است.

• چرا و به چه دلیل ما چنین ادعا می کنیم؟

• به دلایل زیر:

2
مفهوم «غول قدرتمند پرنیرو»
اجتماع بیمار، غول قدرتمند پر نیرویی است که با چماقش فکر می کند و گرفتار میکروب وحشتناکی است که صفرای تعصبش را به حرکت در می آورد و او را گرفتار چنان خام اندیشی و جهلی می کند که هیچ منطقی را نمی پذیرد.

• همبود (اجتماع) بیمار را شاملو به غول قدرتمند پر نیرو تشبیه می کند.
• اگر کسی دنبال مثالی برای تناقض تجربی و منطقی می گردد، این حکم شاملو، بهترین کاندید می تواند باشد.
• همبود بیمار ـ بسان هر موجود بیمار ـ اصولا و قاعدتا و بنا بر تجربه و منطق باید دچار ضعف و سستی باشد.
• شاملو اما درست برعکس، آن را غول قدرتمند پر نیروئی تصور و تصویر می کند.
• منظور او فقط می تواند توده های مولد و زحمتکش باشد و بس.

3
مفهوم «اندیشیدن با چماقش»
اجتماع بیمار، غول قدرتمند پر نیرویی است که با چماقش فکر می کند و گرفتار میکروب وحشتناکی است که صفرای تعصبش را به حرکت در می آورد و او را گرفتار چنان خام اندیشی و جهلی می کند که هیچ منطقی را نمی پذیرد.

• صفت دوم همبود بیمار غول آسا این است که نه با سر، نه با مغز، بلکه با چماق می اندیشد.
• یعنی اصلا و ابدا نمی اندیشد.
• از اجتماع و همبود که نمی توان انتظار تفکر داشت.
• منظور شاملو فقط می تواند توده های مولد و زحمتکش باشد.
• این اما همان برداشت نمایندگان تئوری فاشیستی نخبگان از توده های مولد و زحمتکش است.
• تئوری نخبگان توده های مولد و زحمتکش را با «اقوام وحشی»، «خرابکاران کور»، مسببان «اعمال بیهوده و غیرطبیعی» و مرتکبان به «معاصی و گناهان کبیره» تلقی می کند.
• در تضاد ابدی میان نخبگان و توده ها که از سوی این تئوری فرمولبندی شده، «نخبگان عبارتند از افراد و یا گروه هائی از افراد که دارای صلاحیت خاص اند و توده ها مجموعه ای از افراد بی صلاحیت اند.»
• (خوزه اورتگا ی گاسه، قیام توده ها)

• در تئوری نخبگان،
توده های خلق رمه و گله وابسته، بی اراده، بسادگی گمراه شونده، نیروی روی هم رفته مخرب، ناتوان از کار مستقل خلاق و کردوکار تاریخساز است.

• مراجعه کنید به تئوری نخبگان در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


4
مفهوم «گرفتار میکروب وحشتناکی است که صفرای تعصبش را به حرکت در می آورد.»

• همبود بیماری که بسان غول قدرتمند پر نیروئی بوده، گرفتار میکروب وحشتناکی است که صفرای تعصب ترشح می کند.
• شاملو ظاهرا نه تصور درستی از کیسه صفرا دارند و نه خبری از کردوکار میکرو ارگانیسم ها.
• میکروب وحشتناک کذائی، صفرای تعصب همبود بیمار قدرتمند را «به حرکت» در می اورد.

• میکروب فلک زده زیر قلم شاملو هیئت لکوموتیوی را به خود می گیرد، هیئت لکوموتیو صفرای تعصب کش!

• آدم فقط دلش به حال بهنود می سوزد که به این مصاحبه نه تنها بدقت گوش داده، بلکه آن را تحریر و یا ویرایش کرده است.

• آدم ضمنا به فقر فرهنگی روشنفکریت ایران پی می برد که از چنین کسی قبله می سازد.

• برای درک منظور واقعی شاملو از واژه اجتماع توجه به واژه «تعصب» تعیین کننده است.

شاملو در آغاز همین مصاحبه
زیرا نه فقط توده متعصب به روشنفکر به چشم دشمنی نگاه می کند، انگل های جامعه نیز که تنها به منافع فردی خود نظر دارند، معمولا به جهل و تعصب توده دامن می زنند.

• حالا صحت حدس ما معلوم می شود:
• منظور شاملو از اجتماع، توده های مولد و زحمتکش است و بس و نه بقیه اقشار و طبقات اجتماعی.

5
مفهوم «گرفتار میکروب وحشتناکی است که صفرای تعصبش را به حرکت در می آورد و او را گرفتار چنان خام اندیشی و جهلی می کند که هیچ منطقی را نمی پذیرد.»

• تصورش را فقط باید بتوان کرد که میکروبی وحشتناک اجتماعی را (توده های مولد و زحمتکش را) دچار خام اندیشی و جهلی می سازد که هیچ منطقی سرش نمی شود.

• خدا کند که کسی در اقصا نقاط جهان از چنین کشفی با خبر نباشد:
• شاملو برای خام اندیشی و جهل، علت میکروبیولوژیکی ارائه می دهد.
• جهل و خام اندیشی توده های مولد و زحمتکش بدین طریق نه به دلیل محرومیت توده های مولد و زحمتکش از حق تحصیل و آموزش و پرورش، نه به دلیل استبداد فئودالی دیرنده، نه به دلیل فقدان دموکراسی حتی فرمال بورژوائی، نه به دلیل فقدان آزادی مطبوعات و بیان و تجمعات، نه به دلیل ممنوعیت روشنگری، بلکه به دلیلی میکروبیولوژیکی تئوریزه و توجیه می شود.


بدتر از این نمی توان یاوه ای به سکه نقد فروخت!
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر