۱۳۹۱ خرداد ۱, دوشنبه

تمرین تفکر مفهومی (62)

شین میم شین

سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 118 ـ 119)
ریاضت کش از بهر نام و غرور
که طبل تهی را رود بانگ دور

• معنی تحت اللفظی این بیت:
• کسی که به نیت کسب نام و غرور، ریاضتکشی پیشه می کند، به طبلی شبیه است که علیرغم توخالی بودن، بانگی دوربرد دارد:
• یعنی به خودنمائی بی محتوای خارق العاده دست می زند.

• سعدی در این بیت، ریاضتکشی را جزو سجایای آدمی جا می زند که باید به قصد کسب تقرب در درگاه باری تعالی صورت گیرد و نه به نیت کسب شهرت و در پی آن، کسب ثروت و راحت و لذت.

• طبق معمول، این بیت شیخ شیراز نیز حاوی مفاهیم ارزشمندی است که به تأمل و تحلیل حتی المقدور نیاز دارند:
• «ریاضت»، «نام»، «غرور» «طبل» «تهی»، «بانگ» «دور»

1
مفهوم«ریاضت»
ریاضت کش از بهر نام و غرور

• ریاضت یکی از مفاهیم مهم در فلسفه شرق و غرب است که به معانی مختلف بکار می رود:
• تحمل رنج و تعب برای تهذیب نفس و تربیت خود و یا دیگری.
• گوشه نشینی توأم با عبادت و کف نفس .
• رنج و تعب و زحمت و محنت کشیدن.
• (فرهنگ واژگان فارسی)

• ریاضت در فلسفه و جامعه شناسی اغلب به مثابه ضد دیالک تیکی لذت مورد استفاده قرار می گیرد.

• سعدی در این مصراع شناخت افزارهای دیالک تیکی ارزشمند گوناگونی را برای اثبات نظر خود توسعه می دهد و در اختیار خواننده می گذارد:


الف
ریاضت کش از بهر نام و غرور

• سعدی دیالک تیک ریاضت و لذت را به شکل دیالک تیک ریاضت و شهرت بسط و تعمیم می دهد.

• او عارف عزلت گزین ریاضتکش را به سوء استفاده از ریاضت متهم می کند:

• بنظر سعدی عارف، ریاضت را وسیله ای برای کسب شهرت و آوازه و نام قرار داده است و این بنظر سعدی کاری ناپسند است.
• چون ریاضت درقاموس او باید فقط به قصد قربت باشد و نه به نیت کسب شهرت.

ب
ریاضت کش از بهر نام و غرور

• سعدی بدین طریق، ضمنا دیالک تیک وسیله و هدف را به شکل دیالک تیک ریاضت و شهرت بسط و تعمیم می دهد.

• وقتی ما از میراث معنوی شیخ شیراز به مثابه گنجینه ای لایتناهی سخن می گوییم، به همین دلیل است.


• مصراع چهار کلمه ای او حاوی شناخت افزارهای دیالک تیکی بسیار ارزشمندی است که برای نفوذ در چیزها، پدیده ها و سیستم های طبیعی و اجتماعی صرفنظرناپذیرند.


• سعدی در این بیت، به انتقاد از آلت دست قرار دادن ریاضت می پردازد.

• کاری که حافظ تمامت عمر خود را بدان اختصاص خواهد داد.

ت
ریاضت کش از بهر نام و غرور

• سعدی از سوی دیگر، دیالک تیک ریاضت و لذت را به شکل دیالک تیک ریاضت و غرور بسط و تعمیم می دهد و تحقیر می کند.
• غرور به احتمال قوی در این مصراع به معنی عوامفریبی بکار رفته است.
• بنظر سعدی، عارف عزلت نشین وسیله کسب تقرب الهی را، یعنی ریاضت را به نیت عوامفریبی مورد سوء استفاده قرار می دهد.
• خود همین اتهام بجا و یا نابجای سعدی حاوی شناخت افزار دیالک تیکی مستور دیگری است:
• کدام شناخت افزار دیالک تیکی دیگر؟
پ
ریاضت کش از بهر نام و غرور

• سعدی دیالک تیک نمود و بود (دیالک تیک پدیده و ماهیت) را بطرزی مستور به شکل دیالک تیک ریاضت و غرور بسط و تعمیم می دهد.

• چرا ما به این نتیجه می رسیم؟


دلیل اول

• دلیل اول اینکه سعدی از غرور به معنی دگرفریبی و یا عوامفریبی استفاده می کند.
• این بدان معنی است که عارف ریاضتکش، خلوص قلبی ندارد، بلکه تظاهر به ریاضتکشی می کند.
• در تظاهر به ریاضتکشی مقوله نمود (پدیده) جاخوش کرده است.

دلیل دوم
ریاضت کش از بهر نام و غرور
که طبل تهی را رود بانگ دور

• دلیل دوم برای اثبات صحت این استنتاج در مصراع دوم عرضه می شود:
• سعدی عارف عزلت گزین را به طبل توخالی تشبیه می کند:
• این به معنی فقدان خلوص قلبی است!
• این به معنی زهدفروشی است!
• این به معنی تظاهر به تقوی و پارسائی است!

2
مفهوم «نام»

• مفهوم «نام» یکی از مهمترین مقوله ها در فلسفه قرون وسطای ایران است که همچنان و هنوز مؤثر واقع می شود.
• این مقوله باید مفصلا و مشخصا مورد تأمل و تحلیل قرار گیرد.

• نام
در فلسفه اجتماعی سعدی و حافظ به یکی از سجایای اخلاقی نیرومند اعتلا می یابد که چه بسا هدف الاهداف می گردد:

• به خاطر کسب نام، تحت توهم کسب ابدیت و نامیرائی خیلی ها از جان بی جانشین حتی می گذرند.
• به خاطر کسب نام، چه بسا سمتگیری و عمل اجتماعی و سیاسی افراد به وسیله ای حقیر در خدمت اگوئیسم آنها تنزل می یابد.
• چه بسا جوانانی بی ذره ای خرد در کله، پیشاپیش از روی جسد خویش می گذرند تا بعد، شاعری در مدح اغراق آمیز از آنان شعری «غول آسا» بسراید و از آنها شیرآهنکوهمرد سرهم بندی کند و به خورد خواننده دهد و ضمنا خانه خرد را به آتش کشد.

3
مفهوم«غرور»

• سعدی مفهوم «غرور» را با عوامفریبی پر می کند تا عارف توانگر را بیگانه با عرفان و طریقت قلمداد کند.

4
مفهوم «طبل»
که طبل تهی را رود بانگ دور

• سعدی برای سلب اعتبار و اصالت از عارف، او را به طبل تشبیه می کند.
• طبل سمبل خودنمائی است:
• طبل علیرغم تهی بودن، پرهیاهو ست!

• سعدی کدام شناخت افزار دیالک تیکی را در مصراع دوم بسط و تعمیم می دهد؟


الف
که طبل تهی را رود بانگ دور

• او از سوئی ـ همانطور که گفته شد ـ دیالک تیک نمود و بود را به شکل دیالک تیک بانگ دوربرد و طبل تهی بسط و تعمیم می دهد.

ب
که طبل تهی را رود بانگ دور

• ثانیا دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دیالک تیک بانگ دوربرد و طبل تهی بسط و تعمیم می دهد.

• طبل بلحاظ محتوا
حاوی باد است، توخالی است، حقیر است، ولی بلحاظ فرم و ظاهر پرهیاهو و گوشخراش است.

• اگر غافلی از دوردست بانگ طبل بشنود، ممکن است به هراس افتد، ولی نه عاقلی.

ت
که طبل تهی را رود بانگ دور

• ثالثا می توان گفت که سعدی دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی را به شکل دیالک تیک بانگ دوربرد و طبل تهی بسط و تعمیم می دهد.

• این شناخت افزار دیالک تیکی را مارکس در اثر غول آسای خود تحت عنوان «سرمایه» از ترکیب دو شناخت افزار دیالک تیکی زیر توسعه داده است:

• دیالک تیک فرم و محتوا
• دیالک تیک نمود و ماهیت

• از ترکیب فرم و نمود به فرم نمودین رسیده است و از ترکیب محتوا و ماهیت به محتوای ماهوی!

یادش به یاد باد،
حکیم زحمتکش توده های مولد و زحمتکش جهان!

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر