• دومین شاخص «جانبداریت» استالینیستی عبارت است از گرایش مبتنی بر موعظه اخلاقی.
1
• مقولات عینی مارکسیسم کلاسیک بنا بر ارزش گذاری خاصی «عوام فهم» می شوند.
2
• تبلیغ و ترویج به سبب استفاده از عوامل عاطفی ـ احساسی، تا حد «سوبژکتیویسم مبتنی بر مواعظ اخلاقی» (لفوبر) تنزل می یابد، سوبژکتیویسمی که مناسبات عینی را در ابعاد شخصی حل و فصل می کند.
• (یعنی از عمل سیستماتیک دور اندیشیده و سنجیده خبری نیست.
• مسئله برای لحظه معین حل می شود، نه برای روند طولانی. مترجم)
3
• بدین طریق عواطف و احساسات نقل هر مجلس می شوند.
4
• در تکرار یکنواخت مفاهیم همانند ـ از «سرمایه داری انحصاری» تا «جهانوطنی» ـ فراخوانی شکل می گیرد، که همراه با این مفاهیم، بافت ارزشی را نیز در بردارد.
5
• این به معنی چهار دست و پا چسبیدن به فرم های فتیشیسم واژه ای جهان شیئیت یافته است.
• مراجعه کنید به فتیشیسم (بت پرستی) در تارنمای دیارة المعارف روشنگری
ت
• ما در آموزش جانبداریت علوم ـ که بد فهمیده شده است ـ دوباره با زیر پا نهادن دیالک تیک روبرو می شویم.
1
• «طبیعت دوگانه یکپارچه ی» چیزها (بقول گوته) در ضدیتی خشک و سخت و مستثنی ساز، بطرز دوئالیستی دو شقه می شود.
2
• در نظر گرفتن جانبدارانه جهان از جهان، جولانگاه روشن دوست و دشمن می سازد.
• (این به معنی برخورد سوبژکتیویستی به جهان و بی اعتنائی به عینیت آن است.
• این به معنی تبدیل دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت به دیالک تیک هیچ و همه چیز است.
• می توان گفت:
• تنها رابطه ای که در تفکر استالینیستی میان چیزها، پدیده ها و سیستم های جهان برسمیت شناخته می شود، رابطه دوست ـ دشمن است. مترجم)
پ
استالینیسم و روند و روال فکری در غرب
استالینیسم و روند و روال فکری در غرب
الف
• در غرب هم تفکر کلیشه ای نامتمایز، فرم انتقاد از نظام سوسیالیستی را تشکیل می دهد:
• اندیشیدن به اضداد، به مثابه مواضع اتمام یافته که یکدیگر را مستثنی می سازند.
ب
• در غرب هم در به لولای دیگری نمی گردد.ت
• در غرب هم شابلون سازی از دو اردوگاه اجتماعی به رابطه خشک و منجمد دوست و دشمن ختم شده است:
1
• در کشمکش های فکری و معنوی، هر وسیله ای مباح و مشروع شمرده می شود.
2
• جانبداری عملی از دشمن دشمن بی اعتنا به پی آمدهای وخیم آن در دستور روز است و حتی در زبان ساده روزمره برای تبادل اطلاعات رسوخ کرده است.
3
• غرب و استالینیسم ـ بلحاظ طرز تفکر ـ در انتقاد از یکدیگر و در سوء تفاهم یکدیگر به هم نزدیکتر شده اند و نوشداروی خود را از یکدیگر می مکند.
• فقط باید میزان این نوشدارو را مورد بررسی قرار داد.
4
• هم نظام سرمایه داری در غرب و هم نظام استالینیستی، خوخان خاص خود را از یکدیگر ساخته اند و نشان مردم سامان خود می دهند و وحشت و هراس ایجاد می کنند.
• (خوخان یک واژه آذری است.
• خوخان عروسک و یا مترسک واره هراس انگیزی است که از آن می توان بدلخواه همه جا استفاده کرد.
• با آن کودکان را به هراس انداخت و به سکوت واداشت. مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر