۱۳۹۱ اردیبهشت ۱, جمعه

کمونیست ها امروز (25)

طرحی از طراح ارجمند مجله هفته
(حزب و جهان بینی آن)

پروفسور هانس هاینتس هولتس
برگردان یدالله سلطانپور
جامعه کاپیتالیستی اگرچه قدرتمند است، ولی روئین تن نیست.
نقطه قوت سازمان مبتنی بر مبارزه طبقاتی پرولتاریا، در مقایسه با قدرت دولتی سازمان یافته بورژوازی، در انضباط اعضای آن است.
کارگران، بطور منفرد و تنها، قدرتمند نیستند.
اما بمثابه طبقه و یا بمثابه زیرمجموعه مهمی از طبقه، یعنی در اکسیون توده ای، روئین تن اند.
زیرا اگر سیستم بخواهد، عنصر حیاتی ضرور خود را نفی کند، همزمان، خود را نفی خواهد کرد.
اگر فعالیت سیاسی، زادگاه حقیقت تاریخی شعور طبقاتی است، پس خودداری از اکسیون های خودپو و منفرد، روی آوردن به کلیت نقشه استراتژیکی و آمادگی به انجام اعمالی که چه بسا کوچک و جزئی اند و رغبت برنمی انگیزند، جنبه فردی عامیت کلکتیف را تشکیل می دهد.
در این انضباط داوطلبانه افراد، هیئت اصلی شعور طبقاتی قوام می یابد، بسان هیئت مادی ئی که از تجارب فردی و از حلاجی تئوریکی آنها سر بر می کشد.

بخش دوم
پایه سازمانی و شعور طبقاتی

• برای اینکه شعور طبقاتی و جامه عمل پوشیدن آن، از نوع «شعبده فریبای خرد» هگلی، بمثابه «روح عینی» نباشد و بی اعتنا به افراد انسانی صورت نگیرد و بمثابه فرم نمودین خردستیز و شیئیت یافته یک «سرنوشت تاریخی» نمودار نگردد و به درجه بت اعتلا داده نشود (مرحله ادراکی ئی که شعور تاریخی بورژوائی باید بدان پافشاری کند)، به میانجیگری و وساطت از سوی خود انسان ها نیاز می افتد، وساطتی که میان مضامین شعور فردی اشخاص طبیعی و شعور طبقاتی عام کارگر کلی جامعه بر قرار می شود.
• این روند وساطت به مرکزی نیاز مبرم دارد.
1

• مرکزی که وساطت در آن تحقق می یابد و نتایج خود را در آن، بمثابه تئوری، در وحدت با پراتیک، حفظ می کند، حلاجی، تصحیح و تکمیل می کند و در جریان روند وساطت، بطور بی وقفه غنا می بخشد و تغییر می دهد.

2

• این مرکز، چیزی جز سازمان طبقه کارگر نمی تواند باشد، سازمانی که فعالیت خود را بر اساس تجارب اعضای خود، با استفاده از تئوری علمی و با توسعه تئوری علمی گسترش می دهد و شکوفا می سازد.

3

• تئوری علمی می تواند تجارب اعضای سازمان طبقه کارگر را تحت مقوله کلیت اجتماعی تعمیم دهد و از طریق فرمولبندی قوانین ماهوی اجتماعی شدن ، به توصیف قانون اساسی کلیت تمام ـ اجتماعی بپردازد.

4

• خصلت سیاسی ـ اقتصادی و فلسفی چنین تئوری ئی از وظیفه محوله بدان ناشی می شود.

5

• این تئوری، خود را بمثابه قطب نمای عمل در تک تک اعضای سازمان طبقه کارگر، عیان می سازد.
• اما همواره بدان سان، که آن، بمثابه کل محتوامند، تنها از طریق کردوکار سیاسی سازمان یافته در مجموع نمودار گردد.

6

• پذیرش تئوری آبدیده در کوره تجارب یک گروه حزبی (بمثابه نتیجه انتزاع منطقی)، از سوی گروه های حزبی دیگر، می تواند خود را در عمل، بمثابه همبستگی تحقق بخشد.
• چنین تئوری ئی، آنجا هم که هنوز پایه تجربی بی واسطه نداشته، مؤثر واقع می شود.

7

• همبستگی، خود در سازمان و بوسیله سازمان، به محتوای تجربی عام پیوند بدل می شود، محتوای تجربی عامی که امکان عملی کردن انتزاعات تئوری را فراهم می آورد.
• از این رو ست که همبستگی مبتنی بر مبارزه طبقاتی، گشتاور ماهوی و مهم شعور طبقاتی را تشکیل می دهد.

8

• و به همین دلیل، اکسیون های مبارزه طبقاتی ـ که در جریان آنها، این همبستگی قوام می یابد و تحکیم می شود ـ خود به عنوان عنصری در توسعه شعور طبقاتی محسوب می شوند.

9

• این امر بدان معنی نیز است، که چنین اکسیون هائی به پایه تجربی معین مشترکی نیاز مبرم دارند و باید حاوی بار روشنگری باشند، تا بتوانند چنین تأثیری را بجا گذارند.

10

• هرجا که جنبش کارگری نیرومند و سنت مندی وجود دارد، همبستگی ها بمثابه الگوهای رفتاری آبدیده در می آیند و می توانند ازاکسیون های غلط نیز جان سالم بدر برند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر