بزرگش نخوانند اهل خردکه نام بزرگان به زشتی برد
بهرام خراسانی
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
علی قدیمی
3
این گونه به نظر می رسد که هنوز چپ دارای آن استقلال و هویت مستقل فکری نشده که بتواند آزادانه در باره حزب توده و نقش ان و اساسا در باره شوروی و سوسیالیسم و خود مارکس نظری مستقل تدوین کند و آنچه می گوید فراتر از فرامین حزبی و لنینی بیشتر نیست.
• ما برای درک منظور آقای قدیمی باید برخی از مفاهیم و احکام ایشان را مورد تأمل قرار دهیم:
1
مفهوم «استقلال فکری»
مفهوم «استقلال فکری»
• بنظر ایشان چپ (صدها هزار نفر که هوادار سوسیالیسم بوده اند و منفعل شده اند) همچنان و هنوز فاقد استقلال فکری اند.
• وابستگی و استقلال بطور کلی اما به چه معنی است؟
• وابستگی، عبارت است از فرمی از پیوند میان ابژکت های جهان مادی و یا میان تصاویر آنها در شعور و یا ضمیر انسانی، که پیش شرط وجود و یا تغییر هر ابژکت، وجود و تغییر ابژکت های دیگر است.
• مفهوم پیوند میان (A) و (B) تنها بدان معنی است که وجود و یا تغییر (A)، همواره با وجود و تغییر مطابق با آن در (B) همراه است و یا برعکس.
• اما مفهوم وابستگی نشان دهنده سمت و سوی پیوند است:
• «(A) وابسته است به (B)»، بدان معنی است که پیش شرط وجود و یا تغییر (A)، عبارت است از وجود و یا تغییر (B).
• وابستگی پدیده ها، بمثابه فرم پیوند از وحدت مادی جهان و حرکت ـ بمثابه شیوه بود ماده نشئت می گیرد.
•
• اگر وجود و یا تغییر پدیده (A) وابسته به وجود و تغییر پدیده (B) باشد، این بدان معنی است که (B) شرط ضرور برای (A) است.
• (A) تنها زمانی می تواند وجود داشته باشد و یا تغییر یابد که (B) وجود داشته باشد و تغییر یابد.
• از این رو ست، که وابستگی بیانگر گشتاوری منفعل در پیوند میان (A) و (B) است.
• استقلال و وابستگی از نظر علم منطق یک مناسبت سه عضوی است.
• و لذا کافی نیست، اگر بگوییم :
• «( x) وابسته است به (y)!»
• بلکه باید گفت، که ( x) از چه نظر وابسته به (y) است.
• بنابرین فرمولبندی کامل یک مناسبت وابستگی و یا استقلال باید چنین باشد:
• «( x) بلحاظ (z)، به (y) وابسته است و یا مستقل از آن است!»
• مثلا کشوری که استقلال سیاسی کسب کرده و یا در جریان فروپاشی سیستم استعماری امپریالیستی به استقلال دولتی نایل آمده، می تواند به انحای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره وابسته کشورهای امپریالیستی دیگر باشد.
• هر پدیده ای از جهات و جنبه های معینی وابسته به پدیده های دیگر است.
• علت این امر عبارت است از پیوند کلی جهان مادی، حرکت و تغییر مدام کلیه پدیده های واقعیت عینی و تأثیر متقابل آنها بر همدیگر.
• پدیده مطلقا مستقل وجود ندارد.
• سیستم های مطلقا مستقل، تنها سیستم هائی می توانند باشند که از محیط زیست بکلی ایزوله شده باشند، یعنی با محیط پیرامون خود هیچگونه تبادل مادی ـ انرژتیکی و یا اطلاعاتی نداشته باشند.
• چنین سیستم هائی هرگز نمی توانند ادامه حیات دهند.
• حالا از عالم عام به خطه خاص برمی گردیم.
• ما در ایران با گرایشات مختلف چپ مواجه بوده ایم:
• حزب توده، خط سوم، استالینیسم، تروتسکیسم، مائوئیسم، انور خوجه ئیسم، آوانتوریسم، غیره.
• کدامیک از این گرایشات مستقل بوده اند؟
• حزب توده با بقیه احزاب کمونیست وابسته به کمینترن ماهیتا چه فرقی داشته است؟
• خط سوم، استالینیسم، تروتسکیسم و مائوئیسم و غیره با انواع همسان خود در جهان چه فرق ماهوی داشته اند که به صفت مستقل مزین شوند و حزب توده، وابسته تلقی شود؟
• خط سوم ملکی که ماتریالیست موحد مورد تجلیل و تقدیس قرار می دهند، چه فرقی با کاریکاتوری از تیتوئیسم داشته است؟
• حتی سازمان فدائیان اکثریت حی و حاضر چه فرقی با کاریکاتور حزب چپ و یا پی دی اس آلمان دارد؟
• اکنون این سؤال پیش می آید که ماتریالیست موحد چه تعریفی از استقلال فکری دارند:
2
استقلال فکری یعنی «آزادانه در باره حزب توده و نقش ان و اساسا در باره شوروی و سوسیالیسم و خود مارکس نظری مستقل تدوین کردن! »
استقلال فکری یعنی «آزادانه در باره حزب توده و نقش ان و اساسا در باره شوروی و سوسیالیسم و خود مارکس نظری مستقل تدوین کردن! »
• برداشت ایشان از مفهوم «استقلال فکری» همین است:
• تدوین آزادانه نظر راجع به حزب توده، شوروی، سوسیالیسم و مارکس.
• چشم بسته داد زدن همین را می گویند.
• واقعیت این است که در این زمینه، کار آزادانه وسیعی صورت گرفته و عجیب است که ماتریالیست موحد از این حقیقت امر غافل اند.
• مگر خلیل ملکی، انور خامه ای، باقر مؤمنی و صدها چپ مستقل دیگر در این زمینه به تدوین نظر نپرداخته اند؟
• همین مجله آرش و سازمان راه کارگر در عرض سی سال گذشته، شاید صدهزار صفحه تحلیل مستقل و خاطره بر ضد حزب توده منتشر کرده اند و جاسوسی مادرزادی توده ای ها را مستدلتر از حزب الله اثبات کرده اند.
• نشر بیدار و سایت نگرش و سامان نو و غیره و غیره مگر در زمینه ترجمه مستقل «تحلیل های آزاد از شوروی و سوسیالیسم و مارکس» کم کار کرده اند که ماتریالیست موحد همچنان ناراضی اند؟
3
آنچه می گوید فراتر از فرامین حزبی و لنینی بیشتر نیست.
آنچه می گوید فراتر از فرامین حزبی و لنینی بیشتر نیست.
• کدام چپ بر اساس فرامین کدام حزب و کدام لنین داد سخن سر داده است؟
• آقای قدیمی ظاهرا دچار حواسپرتی اند.
• از سوئی اعلام می کنند که حزب توده نسبت به ده مصاحبه بی بی سی، دو پاسخ بیشتر نداده است.
• این اما مانع آن نمی شود که ایشان از مرکزیت صادر کننده فرامین حزبی سخن گویند.
• تراژدی آنتی کمونیسم همین است:
• هراساندن توده از حزب توده و خودهراسی از حزب توده، دو روی سکه واحدی اند!
• حزب توده ای که ستون فقرات مادی و معنوی اش را درهم شکسته اند، بنظر حضرات آنتی کمونیست، لولوی قدر قدرتی است.
• آقای قدیمی معلوم نیست که از کدام چپ دم می زنند که مبلغ فرامین لنینی است.
• می شود لطف کنند و نامی ببرند؟
4
نسل سابق چپ، اکنون پاداش و ثمره کار خود را درو می کند و در این جا ست که بازخوانی و مسئولیت حزب هویدا می شود.
نسل سابق چپ، اکنون پاداش و ثمره کار خود را درو می کند و در این جا ست که بازخوانی و مسئولیت حزب هویدا می شود.
• اینکه انسان ها ثمره کار خود را درو می کنند، نظر درستی است.
• ولی پیشنهاد آقای قدیمی مبنی بر بازخوانی حزب نوعی گمراهسازی خواننده است.
• حزب توده و هر حزب و سازمان دیگر باید بلحاظ تئوریکی و پراتیکی مورد تحلیل و نقد قرار گیرند.
• این کار دیری است که شروع شده است.
• هزاران تحلیل علمی ترجمه و یا نوشته شده اند و نوشته می شوند.
5
اکنون نه تنها نظام سابق زیر ذره بین نسل جوان است، بلکه زندگی روزمره، آدمی را مجبور به شناسائی مقصران و گناهگاران و عاملان و در حقیقت بوجود آورندگان این زندگی مرگبار می کند.
اکنون نه تنها نظام سابق زیر ذره بین نسل جوان است، بلکه زندگی روزمره، آدمی را مجبور به شناسائی مقصران و گناهگاران و عاملان و در حقیقت بوجود آورندگان این زندگی مرگبار می کند.
• جهان بینی آقای قدیمی از این حکم ایشان عربده می کشد.
• بنظر ایشان «زندگی مرگبار» کنونی علت سوبژکتیف داشته است و بس.
• اکنون وظیفه ماتریالیست های موحد «شناسائی مقصران و گناهگاران و عاملان و در حقیقت بوجود آورندگان این زندگی مرگبار» است و بس.
• باید به پرونده سازی بر ضد کسانی پرداخت که قدم در میدان مبارزه سیاسی گذاشته اند و به علل اوبژکتیف و سوبژکتیف دچار اشتباه و خطا شده اند.
• این را ظاهرا می گویند:
• «استقلال و هویت مستقل فکری!»
• رسوا کردن لگامگسیخته بهترین فرزندان خلق های ایران در قاموس آقای قدیمی به مثابه «رهیابی» و نجات جا زده می شود.
عوامفریبی و چه بسا خودفریبی می توانند هزاران فرم داشته باشند، ولی هرگز نمی توانند بیش از یک محتوا داشته باشند.
ادامه دارد
ویرایش از دایرة المعارف روشنگری است.
ویرایش از دایرة المعارف روشنگری است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر