۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

تو مثل خدا هستي، محمّد‌ علي!

تو مثل خودت هستي، محمّد‌علي!
محمد علی مودب
براي شهيد محمّد‌علي بردبار و آواز‌هاي چوپاني‌ اش
سرچشمه:
تارنمای قاف
http://ayateman.blogfa.com/8612.aspx


• سقراط نيستي
• كه شوكران نوشيده باشي
• در محاصرة آتنيان معذّب

• امير‌كبير نيستي

• كه دست شسته باشي از زندگي

• وقتي مي ‌لرزد دستان قاتل

• با آب خونين حوض فين

• و ناصر‌الدّين شاه

• سبيلش را مي‌جود
• در خواب

• حلّاج نيستي
• كه اناالحق گفته باشي بر سر دار

• نه شمسي، نه عين‌القضات
• تو مثل خودت هستي، محمّد‌علي!

• احتمالاً گلوله ‌اي خورده‌ اي
• و ناله‌ اي كشيده‌اي

• ناله‌ هايي

• در كسري از ثانيه

• با چند همسنگرت

• خاكستر شده‌ اي

• تو مثل خودت هستي، محمدعلي!
• چوپاني ساده دل

• كه هميشه زير دندان ‌هايت داري

• مزة برف كوه ‌هاي تربت جام را

• ولو كه كاسة سرت

• مانده باشد سال‌ ها
• روي خاك گرم خوزستان

• يكي هستي از همين استخوان ‌هايي
• كه هر روز مي ‌آورند

• كه مي ‌نامند شهيد گمنام

• كه هيچ كدام شان هم نيستي

• تو مثل خدا هستي، محمّد‌علي!
• اين را فرزندت خوب مي‌فهمد

• تو رفتي
• باقرِ بي‌ بي زهرا رفت

• حسينِ عمو رفت

• حسنِ عمو رفت

• امّا هيچ اتفّاق مهمّي نيفتاد


• تنها بعضي از دختران ده
• گيسو‌هاي شان را
• دور از چشم‌ شوي شان
• سپيد كردند

• تنها مادرت
• بعضي شب ‌ها
• گريه كرد

• و حرف زد

• با قاب عكست

• در گوشة خانه

• كه قبري نداشتي

• دايي هر شب قرص ‌هايش را خورد
• و هذيان ‌هايش را گفت

• فقط اگر بودي

• تشنه نمي‌ مرد، شايد

• شايد اگر بودي
• يك غروب كه برمي‌گشتي

• با بار علف براي گوساله ‌ها

• مهمان تهراني تو مي‌ شدم من

• كه با سادگي روستايي ‌ات

• احوال جناح‌ هاي سياسي پايتخت را

• از من سؤال كني

• صغري چاي بريزد

• تو بگويي

• كه در تلويزيون ديده ‌اي ‌ام

• كه شعر مي ‌خوانده ‌ام

• و مغرورانه به همسرت نگاه كني

• به ياد تو نبودم

• وقتي در پارك ‌هاي تهران
• شعر مي ‌خواندم براي دختران

• به ياد تو نبودم

• وقتي در هتل آزادي

• ملخ دريايي مي‌خوردم

• با شاعران عرب
• و از آرمان قدس حرف مي ‌زدند

• به ياد تو نبودم

• در اتوبوس‌هاي جمالزاده ـ تجريش
• وقتي نيازمندي ‌هاي روزنامه‌ها را
• مرور مي ‌‌كردم

• حتّي گاهي

• مادرت
• از ياد مي‌ برد تو را
• در صف‌ هاي شلوغ نانوايي‌هاي گلشهر

• مي‌بيني
• بعد از تو هيچ اتّفاق مهمّي نيفتاد

• داريم همان‌ جور زندگي مي‌ كنيم

• دارند همين ‌جور مي‌ ميرند!

ویرایش از دایرة المعارف روشنگری
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر