گاف سنگزاد
• حریفی در رابطه با قصه 25 خانم گاف گفت:
• «در اندیشه من، آنچه پررنگ تر می نمود، همان وارستگی و انتخاب آزادگی در سلوک شخصیتی است.»
• اندیشنده گفت:
• «تفاوت میان آزادی و آزادگی از زمین تا آسمان است!
• آزادی یک مقوله فلسفی است و در دیالک تیک ضرورت و آزادی (دیالک تیک جبر و اختیار) مطرح می شود و حاوی یک دنیا معنا ست.
• مفهوم آزادگی ویا وارستگی، مفهومی ادبی (حماسی) است و بیشتر جزو سجایای اخلاقی و فردی.
• در مقوله فلسفی آزادی ـ در هر صورت ـ گشتاورهای ماهوی مفهوم ادبی آزادگی نیز وجود دارند.
• آزادی بر خلاف آزادگی نه فضیلت اخلاقی صرف، بلکه گام تعیین کننده ای در درک ضرورت (جبر) است.
• انسان ها به همان میزان آزادند که قوانین و قانونمندی های عینی هستی (طبیعت، جامعه و تفکر) را می شناسند و برای نیل به آماج های خود به خدمت می گیرند.
• درخت سرو آزاده نامیده می شود که هرگز نمی تواند آزاد به معنی فلسفی آن تلقی شود.
• پیش شرط آزادی قبل از همه شعور و تفکر و شناخت است.
• آزادی مطلق وجود ندارد.
• آزادی (اختیار) همیشه در پیوند ناگسستنی با ضرورت (جبر) قرار دارد، یعنی در همزیستی و «ستیز» با ضرورت (جبر)
• به قول مارکس و انگلس، «آزادی از تسلط مبتنی بر شناخت ضرورت های طبیعی، خودمان و طبیعت خارج از ما تشکیل می یابد.
• بنابرین، آزادی ضرورتا محصول توسعه اجتماعی است.
• اولین انسان هائی که خود را از جهان جانوران مجزا کردند، ماهیتا همان قدر مقید (غیر آزاد) بودند، که خود جانوران.
• اما هر پیشرفتی در فرهنگ، گامی به سوی آزادی بود.»
• مراجعه کنید به دیالک تیک جبر و اخیتار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر