کارل مارکس (1818 ـ 1883)
برگردان یدالله سلطان پور
1
• انقلاب لکوموتیو تاریخ است!برگردان یدالله سلطان پور
1
2
• فلاسفه جهان را فقط به طرق متفاوت تفسیر کرده اند.
• مسئله اما تغییر جهان است!
• این نقل قول تز یازدهم فویرباخ است و آنسان که در نظر اول جلوه می کند، به خودی خود اصلا بدیهی و واضح نیست.
• در کلیه قرون سابق، فلاسفه ای بوده اند که درصدد جامه عمل پوشاندن به ایده های خود بر آمده اند.
• مارکس در تز یازدهم فویرباخ قصد انکار آن را ندارد.
• منظور او عبارت از این است، که کلیه تلاش های سابق برای تحقق ایده های فلسفی در جامعه ناکام مانده اند.
• دلایل ناکامی آنها بشرح زیر بوده اند:
1
دلیل اول ناکامی
دلیل اول ناکامی
• شرایط تاریخی ـ اجتماعی لازم برای تحقق آنها یا هنوز فراهم نیامده بود و یا با آنها انطباق نداشت.
2
دلیل دوم ناکامی
دلیل دوم ناکامی
• ایده های یاد شده و بانیان این ایده ها با یک حرکت عملی ـ اجتماعی و آگاه (آگاهی بمثابه ضد خودپوئی) همگام نبوده اند.
• منظور مارکس، این دلیل دوم است و این پیش شرط اولیه برای هر تلاشی است که قصد تفسیر متون مارکس را دارد.
• مترجم
3
• مذهب آه موجود ستمدیده است!• مذهب قوت قلب جهان بی قلب است، روح شرایط بی روح است!
• مذهب افیون توده ها ست!
4
• ایده های حاکم در هر عصر، همواره ایده های طبقات حاکم اند و بس!
5
• رادیکال بودن، یعنی برخورد ریشه ای به چیزها!6
• واقعیت بیواسطه اندیهش، زبان است!7
• آزادی، تجملی است که هر کس را توان دستیابی بدان نیست!
8
• به همان سان که تعریف بدون دروغ وجود ندارد، به همان سان نیز بدون خشونت، بندرت حقیقتی یافت می شود!
9
• مردم آلمان در نهایت رضایت روی مبل خویش لم می دهند و لب می بندند!
10
• پول از بین می رود.• من یکی را می شناسم که دیگر ندارد!
11
• سلاح انتقاد، البته نمی تواند جای انتقاد سلاح را بگیرد!
• قهر (قوه) مادی باید با قهر (قوه) مادی سرنگون شود، تئوری اما به محض نفوذ در توده، به قهر (قوه) مادی بدل می شود!
12
• قهر قابله هر جامعه کهنه ای است که آبستن جامعه جدید است؟
ادامه دارد
منطزر بقیه میمانیم متشکر اززحمات شما
پاسخحذف