علی محمد مؤدب (1355)
كارشناس ارشد الهیات
سرچشمه:
http://sejjil.blogfa.com
كارشناس ارشد الهیات
سرچشمه:
http://sejjil.blogfa.com
تحلیل واره ای از یدالله سلطان پور
• شهیدی از خورشید فرود آمد
• و موشکی به ماه رفت
• پروانه ای بر گلی نشست
• و راکتی از پنجره ای وارد شد
• نظامیان و شاعران فریاد می کشند
• ماهواره ها از نقل و انتقالات فوتبال خبر می دهند:
• از پیوستن «ماتراتزی» به «سیا»
• از نزدیکی «رونالدو» به «مک دونالد»
• از تماس «القاعده» با «زیدان»
• ماهواره ها بی خبرند
• از اتفاقاتی که میان خورشید و زمین در حال وقوع است
• بی خبرند از نزول لشکرهای شهید
• و شهیدانی که اطراف رآکتورهای اتمی پرواز می کنند
• آمریکا بمب اتمی بزرگی است
• که کریستف کلمب کشف کرد
• و شهیدان خنثی خواهند کرد.
تلاش در جهت تحلیل شعر
حکم اول
• شهیدی از خورشید فرود آمد• و موشکی به ماه رفت
• پروانه ای بر گلی نشست
• و راکتی از پنجره ای وارد شد
• شعر موجز شاعر حزب الله چنین آغاز می شود:
• شاعر بسان خبرنگاری از چهار حادثه مهم گزارش می دهد.
• می توان گفت که جهان در ضمیر شاعر به شرح زیر انعکاس می یابد:
حادثه اول
• حادثه اول نزول شهیدی است از خورشید!• خردستیزتر از این نمی توان سخن گفت.
• در کره خورشید دمائی بالغ بر چندین هزار درجه سانتیگراد حاکم است.
• در کره خورشید همه چیز اتمیزه شده است.
• می توان گفت که خورشید میدان انفجارات پی در پی بمب های هسته ای است.
• اکنون در قاموس حزب الله، از چنین جهنمی، شهید نازل می شود.
• ظاهرا در آئینه ضمیر شاعر حزب الله همه چیز وارونه است.
• شهید کذائی قرار نبود که وجود در خود داشته باشد:
• انسان زنده ای پس از شهادت می بایستی شهید تلقی شود.
• اما اکنون شیپور از طرف گشادش دمیده می شود:
• روند شهادت پا در هوا و وارونه گشته است:
• از خورشید شهید نازل می شود تا بسان بمب های جاندار بن لادن خود را به راکتورهای اتمی امریکا بزند و فاتحه ابلیس کذائی را بخواند.
• کارشناس ارشد الهیات بیگمان از عالم فیزیک و شیمی و منطق و تفکر و شناخت خبر ندارد.
• به احتمال قوی انوار خورشید را در عالم خیال، شهید تصور می کند.
• چه می شود کرد؟
• هر کس چنان می اندیشد که نانش را در می آورد.
• شیوه زیست تعیین کننده شیوه تفکر است!
• وجود تعیین کننده شعور است!
حادثه دوم
• موشکی به ماه می رود!• منظور شاعر حزب الله به احتمال قوی سفینه فضائی است که به کره ماه می رود.
حادثه سوم
• پروانه ای بر گلی می نشیند!• فرق شاعر حزب الله با همگنان خویش شاید در همین جزئیات است:
• شاعر هنوز تمامت عاطفه و احساسش به یغما نرفته است:
• گل هنوز هم به نظرش گل است و پروانه، پروانه!
• شاید روح حساس شاعر مانع مسخ ریشه ای و بی برگشت شاعر گشته است.
حادثه چهارم
• راکتی از پنجره ای وارد اتاق می شود.• از چهار حادثه، دو حادثه با موشک اندازی در رابطه اند:
• موشکی به سوی ماه شلیک می شود و موشکی به سوی خانه ای!
• کارشناس ارشد الهیات ارتشی می اندیشد:
• در جهان بینی او ظاهرا جهان کربلا ست و هر روز عاشورا!
• روانشناسی هیئت حاکمه را بهتر از این نمی توان تصویر کرد.
• شاید شیوه عمل خردستیز نیز نتیجه همین بحران ایدئولوژیکی و روحی است.
• اینکه دختربچه جوانی به جرم شرکت در تظاهرات سبز مورد تجاوز قرار می گیرد و بعد پیکرش به آتش کشیده می شود، چنین اعمال غیرمنطقی و خردستیز فقط از سوی کسانی می توانند جامه عمل بپوشند که خود را در عاشورای پایان ناپذیر حس می کنند و اکثریت قریب به اتفاق بشریت را جزو سپاه شمر لعین می پندارند!
حکم دوم
نظامیان و شاعران فریاد می کشند
نظامیان و شاعران فریاد می کشند
• نظامیان به مناسبت اصابت موشک به ماه و پنجره فریاد می کشند و شاعران به مناسبت نشستن پروانه ای بر گلی!
• ظاهرا کسی نسبت به نزول شهید از کوره مذاب خورشید هلهله و هورا نمی کشد و یا هنوز نمی کشد.
حکم سوم
• ماهواره ها از نقل و انتقالات فوتبال خبر می دهند:• از پیوستن «ماتراتزی» به «سیا»
• از نزدیکی «رونالدو» به «مک دونالد»
• از تماس «القاعده» با «زیدان»
• در این حکم شاعر تحولات غول آسائی که در طول سی سال گذشته در جهنم فوندامنتالیسم شیعی رخ داده اند، تبیین می یابند:
• شاعر حزب الله اگرچه در عاشورای پایان ناپذیر بر ضد ابلیس کذائی بسر می برد، ولی مو به مو بسان عروسک های کوکی همان ابلیس «می اندیشد!»
• همه جفنگیاتی که در قهوه خانه ها، مهمانی ها و معرکه سازی های رادیوئی، تلویزونی و انترنتی میان انسان واره های مسخ گشته تا مغز استخوان، پیاپی و بطور مکانیکی رد و بدل می شوند، ورد زبان شاعر حزب الله اند.
• از بابت جهان بینی کمترین فرقی میان دو جبهه نبرد در کربلای پایان ناپذیر کذائی به چشم نمی خورد:
• ماهواره ها برای هر دو طرف جبهه، آش ایدئولوژیکی واحدی را هم می زنند، می پزند و عرضه می کنند:
• نقل و انتقالات فوتبال را!
• خرید و فروش و اجاره و بزهکاری های گلادیاتورهای برده داری مدرن!
• فوتبال به مثابه مذهب، مذهبی خردستیزتر از هر مذهب و خرافی تر از هر خرافه!
• این وجه فکری و ایدئولوژیکی شاید شاعر را از طلاب حوزه فیضیه متمایز سازد و نه چیزی بیشتر از این.
• شاعر حزب الله عملا قادر به خوداندیشی نیست.
• هرچه رسانه های بین المللی در کاسه اش می ریزند، سر می کشد و بعد در فرم شعر بالا می آورد.
حکم چهارم
• ماهواره ها بی خبرند• از اتفاقاتی که میان خورشید و زمین در حال وقوع است
• بی خبرند از نزول لشکرهای شهید
• و شهیدانی که اطراف رآکتورهای اتمی پرواز می کنند
• این تنها تفاوتی است که شاعر حزب الله با بخش رسمی ماشین مانی پولاسیون ایدئولوژیکی (تخریب شعور) امپریالیسم دارد.
• شاعر حزب شاهد نزول لشکر شهیدان از کوره خورشید بوده است!
• شاعر حزب الله از حوادث جاری میان خورشید و زمین با خبر است:
• او دیده که از کوره خورشید شهید می بارد و نه نور!
• بشریت فقط همین را کم داشت!
• او شاهد نزول لشکرهائی از شهیدان بوده است!
• شهیدانی که در اطراف راکتورهای اتمی پرواز می کنند، بی خیال تشعشع رادیواکتیو، بی خیال سرطان و هزاران بیماری لاعلاج بی نام و نشان.
• قاعدتا باید هم چنین باشد:
• شهیدی که از کوره رادیو اکتیو خورشید آمده باشد، برای تشعشع رادیواکتیو زمینی تره هم خرد نمی کند!
• و گرنه چگونه می تواند «هم الغالبون!» مصداق پیدا کند.
• غالبون که نباید از تشعشع رادیو اکتیو بترسند!
• در این جور موارد معلوم می شود که میان عناصر القاعده و حزب الله کمترین تفاوت فکری وجود ندارد!
• هر دو به یکسان «می اندیشند!»
• یاد مواعظ شیرین و شورانگیز اسامه بن لادن به خیر!
حکم پنجم
• آمریکا بمب اتمی بزرگی است • که کریستف کلمب کشف کرد
• و شهیدان خنثی خواهند کرد.
• این نتیجه گیری نهائی شاعر فوندامنتالیسم است:
• سخن از امریکا ست و نه از نظام اجتماعی ـ اقتصادی حاکم!
• سخن از امریکا ست و نه از سیستم امپریالیستی حاکم!
• امریکا در قاموس حزب الله، نه به مثابه کشوری با صدها میلیون سکنه، بلکه ابلیس محض است!
• امریکا بمب اتمی ئی است که کریستف کلمب کشف می کند و نه سرزمین جدیدی که می توانست بهشت زمین باشد!
• حالا که ماهیت امریکا در آزمایشگاه ما فوق مدرن حزب الله تعیین شد، دیگر غمی نیست:
• شهیدان نازله از خورشید و مستقر در کنار راکتورهای اتمی می توانند با انفجار راکتورها به خنثی کردن بمب اتمی موسوم به امریکا نایل آیند تا بعد، حزب الله سیطره تمام ارضی خود را برقرار کند!
تا مردم از کره مظلوم زمین بگریزند و خود را به جهنم ملتهب خورشید باندازند!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر