پروفسور دکتر کامیلیا وارنکه
برگردان شین میم شین
برگردان شین میم شین
• انتگراسیون روند تشکیل سیستم نظام عالی تری از سیستم ها (و یا عناصر) نسبتا مستقل نظام نازل تر است، که ضمنا زیرسیستم ها و عناصر تشکیل دهنده سیستم جدید، در وابستگی متقابل نسبت به همدیگر قرار می گیرند و استقلال و عدم وابستگی شان کاهش می یابد.
• سیستم ها بنا بر میزان و شدت وابستگی متقابل زیرسیستم ها، درجه انتگراسیون متفاوتی کسب می کنند.
• درجه انتگراسیون معیار تعیین کننده ساختاربندی، سازمان یابی، بغرنجی و غیره هر سیستم است.
• انتگراسیون ـ اما ـ نه تنها از طریق نفی سیستم های نظام نازلتر، بلکه همچنین با تغییر گروهبندی زیرسیستم ها و یا عناصر موجود در سیستم سابق، می تواند سیستم نظام عالیتر را پدید آورد، بشرط این که ساختار جدید سیستم به وابستگی بمراتب بیشتر عناصر و زیرسیستم ها منجر شود.
• در روند انتگراسیون هم کلیت کیفیتا جدیدی تشکیل می شود و هم زیرسیستم ها و عناصر، در وابستگی به روابط نوع جدید، رفتار کیفیتا جدیدی کسب می کنند:
• زیرسیستم ها و عناصر یاد شده با فعال کردن امکانات بالقوه خویش و با سرکوب امکانات بالفعل دیگر، فونکسیون های نوع جدیدی را به عهده می گیرند.
• این بدان معنی است که روند ضد انتگراسیون با روند تمایز و تمیز یکی نیست.
• انتگراسیون همواره با تمایز ستیزی همراه است، زیرا با پیدایش مناسبات جدید، تفاوت های معین موجود میان زیرسیستم ها از بین می روند.
• مراجعه کنید به تمایز
• انتگراسیون اما از سوی دیگر سبب می شود که ساختار جدید التشکیل، تمایز های جدیدی را بوجود آورد، آن سان که هر نوع و هر مرحله انتگراسیون، مرحله و نوع تمایز منطبق با خود را بدنبال می آورد.
• ضد دیالک تیکی انتگراسیون عبارت است از دس انتگراسیون.
• دس انتگراسیون عبارت است از روند تجزیه سیستم ها (سیستم هائی که در جریان انتگراسیون تشکیل یافته اند) به زیرسیستم ها و عناصر متشکله خود.
• مشخصات دس انتگراسیون به شرح زیرند:
1
• از بین رفتن وابستگی متقابل عناصر
2
• فروپاشی سازمان
3
• از بین رفتن مرکزیت و غیره موجود
4
• سقوط از درجه انتگراسیون بالاتر به درجه انتگراسیون نازلتر
5
• در حالات فوق العاده، فروپاشی کلی سازمان.
• اما در مورد سیستم های عینی ـ واقعی حالت فوق العاده بندرت بروز می کند:
• هر نوعی از ماده، ساختارمند است و درمقابل گرایشات انتگراسیون ستیز، گرایشات انتگراسیون گرا را قرار می دهد.
• این دیالک تیک انتگراسیون و دس انتگراسیون (دیالک تیک همپیوندی ـ همپیوندی ستیزی) مانع بروزحالت فوق العاده دیگر یعنی انتگراسیون مطلق ماده می شود.
• در رابطه با حرکات انتگراسیون گرا و انتگراسیون ستیز حالات زیر می توانند خودنمائی کنند:
حالت اول
• وجود تعادل نسبی میان روندهای انتگراسیون گرا و انتگراسیون ستیز در چارچوب هر سیستم (و همچنین تعادل نسبی میان تأثیرات انتگراسیون گرا و انتگراسیون ستیز محیط زیست):
• سیستم در چنین حالتی از وضع ثباتمندی برخوردار می شود.
حالت دوم
• روندهای انتگراسیون گرا قوی تر از روندهای انتگراسیون ستیز هستند:
• سیستم در چنین حالتی در راستای درجه انتگراسیون عالی تر سیر می کند و روند تکامل عالی ترسیستم قوام می یابد.
حالت سوم
• روندهای انتگراسیون ستیز قوی تر از روندهای انتگراسیون گرا هستند:
• در چنین حالتی طبقات سازمانی سیستم فرو می پاشند و سیستم به درجه انتگراسیون نازلتر سقوط می کند.
• از آنجا که جریانات انتگراسیون عمدتا در سیستم های نظام بالاتر صورت می گیرند، مفهوم انتگراسیون عمدتا برای توضیح جریانات فیزیولوژیکی ـ عصبی و برای توضیح روندهای اجتماعی و امثالهم بکار می رود.
• کردوکار مراکز مغزی مختلف را که بکمک آنها تحریکات بیشمار به ترکیب الگوهای تحریکی جدیدی منجر می شود، انتگراسیون می نامند.
• در این کردوکار، میان مراحل سلسله مراتبی انتگراسیون مربوط به مراکز مختلف، تفاوت گذاشته می شود که عالی ترین مرحله آن را مغز بزرگ (احتمالا مغز جلوئی) تشکیل می دهد.
• روندهای انتگراسیون که به کردوکار انسانی (شناخت و پراتیک) مربوط می شوند، اغلب سنتز نامیده می شوند.
• سیستم جدید معارف علمی ـ قاعدتا ـ نتیجه انتگراسیون معارف سابق در سیستم نظام عالی تر است.
• معارف قبلی که درسیستم جدید به صورت عناصر و زیرسیستم های سیستم جدید ادغام می شوند، اغلب ظرفیت خود را تغییر می دهند.
• مرکز همپیوند ساز هر سیستم جدید معارف علمی را تئوری تشکیل می دهد.
• تئوری در نتیجه تضاد میان تجربه و تئوری سابق بوجود می آید.
• تئوری منطبق با تجارب مکسوبه جدید منشاء سیستم علمی جدید می گردد و جایگاه، عرصه اعتبار و غیره معارف قبلی را از نو تعیین می کند و بدین طریق سیستم سازانه عمل می کند.
• در حال حاضر مفهوم «انتگراسیون» در پیشرفت علوم نقش بزرگی بازی می کند.
• مفهوم «انتگراسیون» در اینجا به معنی واقعیت امری است که بر طبق نیاز تئوری های فراگیرتر، نتایج پژوهشی قبلی رشته های مجزای علمی را در سیستم واحدی متحد می سازد.
• آن سان که هم تعداد روزافزونی از علوم باصطلاح مرزی (مثلا بیولوژی مولکولی) و هم علومی که شالوده شان مسائل «میان رشته ای» مخصوصی اند (علوم برش عرضی مانند اطلاعتئوری ، سیستمتئوری) بوجود می آیند.
• اما در این موارد نیز نمی توان انتگراسیون و تمایز را بمثابه روندهای متضاد با هم تلقی کرد.
• انتگراسیون علوم ـ اغلب ـ تمایز را پیش شرط خود قرار می دهد.
• پیدایش بیولوژی مولکولی، اطلاعتئوری، سیستتئوری و غیره اگر چه در رابطه با عرصه های پژوهشی خاص شان جریانات انتگراسیونی اند، ولی همزمان در رابطه با رشته های علمی موجود، به معنی تمایز و بازتمایز هستند.
• مراجعه کنید به سیستممتئوری، اطلاعتئوری
• انتگراسیون در توسعه و یا تکامل جامعه به روندهای زیرین اطلاق می شود:
1
نوع اول انتگراسیون
نوع اول انتگراسیون
• روندهائی که از سیستم های نسبتا مستقل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، سیستم های نظام عالی تر را تشکیل می دهند:
• مثلا تراکم و تمرکز سرمایه
2
نوع دوم انتگراسیون
نوع دوم انتگراسیون
• روندهائی که در آنها تغییر درجه انتگراسیون ببرکت افزایش عناصر خودی سیستم صورت می گیرد:
• مثلا افزایش جمعیت هر کشور
3
نوع سوم انتگراسیون
نوع سوم انتگراسیون
• روندهائی که در آنها از تغییر گروهبندی عناصر و زیرسیستم های سیستم موجود، سیستم نظام عالی تر پا به عرصه وجود می گذارد:
• مثلا تغییر ساختار طبقاتی جامعه
*****
• فرم های جریانات انتگراسیون اجتماعی فوق الذکر ـ اغلب ـ با هم بروز می کنند.
• مثلا میان رشد نیروهای مولده و تغییر ساختار طبقاتی جامعه وابستگی متقابل وجود دارد.
• بطور کلی می توان گفت که توسعه نیروهای مولده به تشکیل سیستم های همیشه بغرنجتر و به افزایش درجه انتگراسیون جامعه منجر می شود.
• «انتگراسیون اروپا» نیز نتیجه رشد غول آسای نیروهای مولده است.
• اما دلیل اصلی طرح «انتگراسیون اروپا» از سوی امپریالیسم آلمان، عبارت است از گسترش سیستم و نفوذ خود به خرج شرکای انتگراسیونی خویش.
• انتگراسیونی که از طریق اتحاد سیستم های نسبتا مستقل بوجود می آید، در جوامع منقسم به طبقات آشتی ناپذیر ـ قاعدتا ـ بصورت الحاق متکی بر زور سیستم های بیگانه، از طریق جنگ افروزی تحقق می یابد.
• در انتگراسیون ها و دس انتگراسیون های اجتماعی باید بر مبنای تحلیل تاریخی ـ مشخص تعیین شود که انتگراسیون ها تا چه حد و اندازه ای خصلت مترقی دارند.
• مراجعه کنید به دس انتگراسیون، تمایز، تمایز ستیزی.
دس انتگراسیون (همپیوندی ستیزی)
• دس انتگراسیون به ضد دیالک تیکی انتگراسیون اطلاق می شود.• دس انتگراسیون (همپیوندی ستیزی) عبارت است از روند ضد انتگراسیون که در آن سیستم هائی (کلیت هائی) که در جریان انتگراسیون پدید آمده اند، به زیرسیستم ها و یا به عناصر خود تجزیه می شوند.
• مشخصات دس انتگراسیون همانطور که قبلا اشاره شد، به شرح زیرند:
1
• از بین رفتن وابستگی متقابل عناصر
2
• فروپاشی سازمان
3
• از بین رفتن مرکزیت و غیره موجود
4
• سقوط از درجه انتگراسیون بالاتر به درجه انتگراسیون نازلتر
5
• در حالات فوق العاده، فروپاشی کلی سازمان.
• اما در مورد سیستم های عینی ـ واقعی حالت فوق العاده بندرت بروز می کند:
• هر نوعی از ماده، ساختارمند است و درمقابل گرایشات انتگراسیون ستیز، گرایشات انتگراسیون گرا را قرار می دهد.
• این دیالک تیک انتگراسیون و دس انتگراسیون (دیالک تیک همپیوندی ـ همپیوندی ستیزی) مانع بروزحالت فوق العاده دیگر یعنی انتگراسیون مطلق ماده می شود.
• مراجعه کنید به انتگراسیون (همپیوندی)
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر