تضاد
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
II
تضاد در فلسفه اسکولاستیک آغازین
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
II
تضاد در فلسفه اسکولاستیک آغازین
• دراسکولاستیک از «قانون تناقض ممنوع» تعبیر متافیزیکی انجام می گیرد:
• چیزها نباید دارای خواص متضاد حتی در زمان های مختلف و ازنقطه نظرهای مختلف باشند.
• «قانون تناقض ممنوع» نشانگر یک ماهیت تغییرناپذیر است و حرکت علت ماورای مادی (الهی) دارد.
• (قانون تناقض ممنوع یکی از قوانین منطق صوری است که ارسطو فرمولبندی کرده است و بنا بر آن احکام متناقض نمی توانند حقیقی باشند.
• قانون تناقض ممنوع در منطق حکمی چنین تعریف می شود:
• «حکم الف و نفی آن نمی توانند هر دو ـ همزمان ـ حقیقی باشند.»
• قانون تناقض ممنوع را اما نمی توان تنها بکمک منطق صوری اثبات کرد.
• ارسطو در اثبات ماهیتا ماتریالیستی قانون تناقض ممنوع در رابطه با واقعیت عینی اعلام می کند که یک چیز نمی تواند در آن واحد و از نظر واحد صفتی را داشته باشد و نداشته باشد.
• در واقعیت عینی هم موردی پیش نمی آید، که چیزی خاصیت معینی را در آن واحد، هم داشته باشد و هم نداشته باشد، هم در رابطه معینی نسبت به چیزهای دیگر قرار داشته باشد و هم قرار نداشته باشد.
• به عبارت دیگر، در واقعیت عینی تناقضات منطقی وجود ندارند.
• از این رو تفکری که حاوی تناقضات منطقی باشد، نمی تواند انعکاس درست واقعیت عینی باشد و حقیقی باشد.
• تفسیر متافیزیکی از قانون تناقض ممنوع، «در آن واحد» و «از نظر واحد» را در فرمولبندی ارسطو نادیده می گیرد و یا آنها را عمدا پرده پوشی می کند. مترجم)
III
تضاد در فلسفه اسکولاستیک واپسین
تضاد در فلسفه اسکولاستیک واپسین
• در اسکولاستیک واپسین، برعکس، به سبب علایق نوزاد نسبت به علوم طبیعی، مسئله وجود واقعی تضادها دو باره به میدان می آید و در «تئوری محرکه درونی» بوریدان که علت حرکت زمینی و آسمانی را نتیجه برون آئی تضاد واقعا موجود میان محرکه درونی (تکانه، ارتعاش) و مقاومت (هوا) می داند، مطرح می گردد.
1
تضاد در فلسفه طبیعت
تضاد در فلسفه طبیعت
• در «فلسفه طبیعت» ایتالیا، درقرن شانزدهم میلادی، به پیروی از اندیشه های هراکلیت و امپدوکلس راجع به تأثیر متقابل اجسام بر یکدیگر و تقابل واقعی و «مبارزه» لاینقطع، اضداد زیرین از سوی فراکاسترو، کاردانوس، تلستوس و غیره مطرح می گردند:
1
• انبساط ـ انقباض
2
• ترقیق ـ تغلیظ
3
• جاذبه ـ دافعه
4
• علاقه ـ نفرت
5
• گرما ـ سرما
• و غیره.
2
تضاد در فلسفه کوزانوس
تضاد در فلسفه کوزانوس
نیکولاس کوزانوس (1401 ـ 1464)
فیلسوف، تئولوگ، ریاضی دان، کاردینال
از نخستین هومانیست های آلمانی در دوره گذار از قرون وسطای واپسین به عصر جدید آغازین.
فیلسوف، تئولوگ، ریاضی دان، کاردینال
از نخستین هومانیست های آلمانی در دوره گذار از قرون وسطای واپسین به عصر جدید آغازین.
• در آموزش کوزانوس معروف به انحلال اضداد، این اندیشه های نو ـ برای اولین بار ـ مورد بررسی فلسفی قرار می گیرند.
• حرکت و سکون، «شدن» و «فنا شدن»، مقاومت و تلاش نشانگر تضادمندی همه چیزها محسوب می شوند.
• وحدت واقعی اضداد در طبیعت پذیرفته می شود و در مثال های زیرین نشان داده می شود:
1
• خط منحنی ـ خط مستقیم
2
• چند گوشه ـ دایره
3
• نور ـ ظلمت
4
• گرما ـ سرما
• کوزانوس گذار فراتر رونده از توان تفکر بشری و فراتر رونده از «قانون تناقض ممنوع» اضداد «پایان مند» به «بی پایان» و وحدت نهائی آنها را موازی با وحدت همه اضداد در ذات حق (مطلق) تلقی می کند.
• بنظر او در ذات حق، کلیه اضداد بر هم انطباق می یابند و منحل می شوند.
• (با اندیشه خالی از تضاد بودن ذات حق در فلسفه سعدی هم مواجه می شویم. مترجم)
• بری ذاتش از تهمت ضد و جنس
• غنی ملکش از طاعت جن و انس
• تعریف کوزانوس از انطباق اضداد، بدین طریق، ماهیتا در راستای آشتی اضداد واقعی جهان در ذات حق است و لذا حاوی ناپیگیری های تئولوژیکی ـ عرفانی است.
• اما علیرغم آن ـ برای اولین بار در تفکر فلسفی عصر جدید ـ دیالک تیک واقعی چیزها و تضادمندی واقعی آنها مطرح می شود.
3
تضاد در فلسفه جوردانو برونو
• جوردانو برونو به دنبال کوزانوس، از اندیشه انطباق اضداد درک دیگری ارائه می دهد، که به واقعیت نزدیکتر بوده است:تضاد در فلسفه جوردانو برونو
• یکی از دو ضد همیشه اصل ضد دیگر است.
• تغییرات دایره وارند، زیرا هر دو ضد بالاخره بر هم انطباق می یابند.
• بدین طریق عشق نوعی نفرت است و بر عکس.
• پزشک پادزهر را از زهر تهیه می کند و الی آخر.
• «هرکس به ژرفترین اسرار طبیعت پی بردن می خواهد، باید حداقل و حداکثر را در اضداد مورد توجه و مطالعه قرار دهد.
• کشف اضداد پس از یافتن نقطه وحدت، جادوی ژرفی است.»
• درک برونو از انطباق اضداد نیز سرانجام به جوهر الهی ختم می شود، آنجا که همه اضداد در هم ذوب و یکی می شوند، منحل می شوند.
• با این تفاوت که انطباق و انحلال اضداد در جوهر الهی، ذاتی آن اند و بطور پانته ئیستی مطرح می شوند.
4
تضاد در فلسفه یاکوب بومه
تضاد در فلسفه یاکوب بومه
یاکوب بومه (1575 ـ 1624)
عارف، فیلسوف و تئوسوف آلمانی
هگل او را «اولین فیلسوف آلمانی» می نامد.
نقاط مرکزی تفکر او:
یکسان انگاشتن طبیعت و خدا
تضاد بمثابه گشتاور ضرور در همه پدیده های واقعیت عینی
اهمیت قوه معرفتی قلب و جسم و روح (اصل زنانه)
لیاقت انسان به ازادی
عارف، فیلسوف و تئوسوف آلمانی
هگل او را «اولین فیلسوف آلمانی» می نامد.
نقاط مرکزی تفکر او:
یکسان انگاشتن طبیعت و خدا
تضاد بمثابه گشتاور ضرور در همه پدیده های واقعیت عینی
اهمیت قوه معرفتی قلب و جسم و روح (اصل زنانه)
لیاقت انسان به ازادی
• یاکوب بومه اندیشه انطباق اضداد را جامه انجیلی ـ تئوسوفیستی ـ عرفانی می پوشاند و به مثابه رابطه تنش لاینقطع میان خدا، جهان و انسان تلقی می کند.
• (تئوسوفیسم آموزش مذهبی ئی است که بنا بر آن، درک معنی کلیه چیزها تنها در عروج عرفانی به سوی خدا می تواند حاصل آید. مترجم)
• بومه به نقش شرهای اخلاقی، به مثابه ضد فعال خیرهای اخلاقی در حیات انسانی اشاره می کند:
• شر ـ به عنوان ضد خیر ـ ضروری است و به پیروزی خیر کمک می رساند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر