• به قول مارکس، «طبیعت ماشین نمی سازد.
• ماشین ها فراورده صنعت انسانی اند.
• ماشین ها مواد طبیعی اند که در نتیجه اعمال اراده انسانی بر طبیعت و یا در نتیجه به کار انداختن اراده انسانی در طبیعت به ارگان های انسانی بدل گشته اند.
• ماشین ها ارگان های مغز انسانی اند که به دست انسان ساخته شده اند.
• ماشین ها نیروی دانش شیئیت یافته اند»
• (مارکس گروندریسه ص 594)
• استفاده از انقلاب فنی ـ در وهله اول ـ منوط به تحقق اختراع معینی و یا تحصیل معارف علمی نیست، بلکه منوط و وابسته است به امکان و ضرورت اقتصادی استفاده از آنها.
• و گرنه، ماشین های کار معینی قرن ها قبل از انقلاب صنعتی و تأسیسات فنی تنظیم معینی سال ها قبل از اوتوماتیزاسیون کنونی وجود داشته اند.
• مراجعه کنید به اوتوماتیزاسیون و یا اوتوماسیون
• تنها زمانی که حوایج اقتصادی مبرم در روند کار، شیره جان کلیه امکانات توسعه مرحله تکنیک (فن) و نیروی کار پیشین را تا آخرین قطره می مکد و انقلاب فنی بطور اقتصادی (مثلا به دلیل صرفه جوئی در نیروی کار) ضرورت پیدا می کند، آنگاه آن بمثابه یک روند تاریخی پیروز می شود.
• بنابرین، انگیزه ها، نیروهای محرکه و فرم های اجتماعی تحقق انقلاب فنی ـ ماهیتا ـ بوسیله مناسبات اقتصادی مشروط می شوند.
• تا قرن نوزدهم، استفاده از علم نه نقطه آغاز آگاهانه، بلکه پیامد بیواسطه تولید راسیونالیزه شده و انبوه تکنیک نو بوده است.
• اینکه با توجه به قانونیت فراگیر انقلابات فنی متوالی در وابستگی شان به یکدیگر، مثلا با توجه به انقلابات فنی یاد شده بتوان انقلاب های بعدی (به انضمام انقلابات فی مابین) را پیش بینی کرد، وابسته است به درک شالوده قانونمند آنها در روند کار ـ بمثابه سیستم فونکسیونی و سیبرنتیکی ـ و قبل از همه وابسته است به توالی منظم و رابطه متقابل فونکسیون های کاری اصلی که بطور عینی تعیین شده اند، فونکسیون های کاری ئی که می توانند موضوع یک انقلاب فنی باشند.
• بر بنیان روند کار می توان نظام فونکسیون های کاری ئی را که گام به گام بطور فنی تحقق می یابند و اعضای مربوطه آنها را بمثابه ستون های مادی طبیعی و یا فنی ـ مصنوعی در تابلوی زیر نشان داد:
عملیات
• 1. تأثیر فیزیکی بیواسطه بر موضوع کار، بر ساخت مکانیکی و یا فیزیکی ـ شیمیائی آن:• ابزار کار
• 2. سازمان و پویائی حرکت ابزار کار و انتقال انرژی بر موضوع کار بوسیله ابزار کار (عملیات دستی):
• ماشین های کار
• 3. تولید، دریافت، تغییر فرم و انتقال انرژی محرکه بر وسایل عملیاتی (عضلات و اعضا):
• ماشین محرکه، ترانس میسیون
• 4. هدایت اولیه و بیواسطه (قبل از همه تنظیم) عملیات کاری ماشین های کار و ماشین های محرکه متصل به هم و یا ماشین های محرکه صرف (تولید انرژی)
• 4.1 انرژی کمکی و یا وسایل عملیاتی کمکی اعضای کاری. دادن علائم هدایتی به ماشین، تقویت آن و تغییر فرم («به کار اندازی» با دست، تنظیم با دست):
• تنظیم متوالی، اعضای فنی
• 4.2 دریافت علائم، ذخیره کردن علائم و عقربه اندازه گیری (فونکسیون حواس پنجگانه، حافظه):
• دستگاه های اندازه گیری و فن خبررسانی
• 4.3 خود فونکسیون تأسیسات تنظیمی و یا هدایتی ـ بمثابه حلاجی اطلاعات مربوط به اندازه های هدایتی، اطلاعات واکنشی و اطلاعات ثابت بوسیله الگوریتم های هدایتی برای استخراج اندازه تنظیمی (بمثابه عملیات فکری در مغز):
• تأسیسات فنی تنظیم، هدایت برنامه ریزی شده، محاسبه گر روندی
• 5. مطلوب سازی شیوه کار تنظیمگر نخستین (4 و قبل از همه 4.3)
• انطباق متد کار بر شرایط تعویض و غیره بوسیله برنامه های درجه عالی تر:
• اوتومات های آموزنده
• سیستم های انطباقی
• بعد نوبت به تعداد زیادی از فونکسیون های بطور سلسله مراتبی طبقه بندی شده مغز در زمینه های زیر می رسد:
1
• در زمینه حل مسائل
2
• در زمینه برنامه ریزی
3
• در زمینه سازماندهی هدفمند جریان کار، به انضمام تشکیل مدل داخلی و خارجی فراورده های کار
4
• طرح و تهیه وسایل کار (تشکیل و توسعه)
5
• شناخت علمی (پژوهش) و غیره
• توسعه اوتوماتیزاسیون روندهای حلاجی اطلاعات، نخست جوانب منفرد محدودی را بطرز روز افزونی شامل می شد (مثلا اوتومات هائی که هویریستیکی کار می کردند، برای انجام کارهای تشکیل و پروژه سازی برنامه ریزی شده بکار می رفتند.
• تدارک تصمیمگیری برای فونکسیون های اداری و برنامه ریزی فقط تا حدودی اوتوماتیزه شده بودند.)
• در نتیجه، می توان گفت که انجام فنی فونکسیون های مربوط به کنترل به هنگام کار با ماشین ها (بنا بر 4.1 و 4.2)، خصلت یک انقلاب فنی داشته است:
• (توسعه فن خبر رسانی و فن ابزارسازی در قرن نوزدهم)
• مارکس هم به نقش احتمالی یک پیشمرحله معین ماشین کار اشاره است.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 385، 368)
• اما برعکس، استفاده از ابزار کار را نمی توان براحتی انقلاب فنی نام داد، اگرچه روند کار بطور کلی با تولید ابزار کار و با استفاده از آن آغاز می شود و ابزار کار با بقیه وسایل (عملیاتی) کار بلحاظ فونکسیون تفاوت دارند.
• دینامیسم توسعه هر انقلاب فنی در مجموع سلسله ای از خطوط اصلی کم و بیش برجسته و در فرم خاصی همواره اثربخش ولی ماهوی را به شرح زیرین از خود نشان می دهد:
1
• پیدایش نوع فونکسیونی ـ کیفی نوین وسایل فنی کار بمثابه بخشی از روند کار واحد که فونکسیون کاری معینی را ـ در مقایسه با کار مستقیما انجام شونده بوسیله اعضای انسانی ـ بلحاظ کمی و کیفی همه جانبه تر انجام دهد.
2
• هر انقلاب فنی توسعه کمی کافی مرحله قبلی تکنیک و علم را پیش شرط خود قرار می دهد و ضرورت آن از حد و مرزی فرامی روید که برای توسعه بیشتر آن پدید می آیند.
3
• با هر انقلاب فنی بسط و کاربست بیشتر علم ـ بمثابه نیروی مولده بیواسطه ـ بر فونکسیون جدید کار صورت می گیرد، که در آن قوانین طبیعی تشکیل و تولید وسایل بلحاظ فونکسیونی جدید کار به عنوان پایه قرار داده می شود.
4
• گذار به مرحله جدید روند کار ـ بلحاظ اقتصادی ـ همزمان امکان پذیر و ضرور می گردد.
5
• هر انقلاب فنی مطالبات کیفی نوینی از لیاقت کاری انسان ـ بمثابه جزئی از روند کار ـ طلب می کند، آن سان که عملیات کاری انجام شونده بوسیله اعضای انسان که بر تکنیک جدید بطور بیواسطه تأثیر می گذارند، باید هرچه سریعتر توسعه بیشتر بیابند.
6
• هر مرحله جدید تکنیک، نخست با استفاده از وسایل مبتنی بر تجارب و تکنیک موجود در روند کار بکار می افتد.
• تعمیق و تسریع جهشی انقلاب فنی وقتی پدید می آید که آن به تولید تکنیک جدید خاص خویش بپردازد.
• مثلا گذار به تولید ماشین ها بوسیله ماشین ها.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 2، ص 403)
7
• هر انقلاب فنی بطور غیر مستقیم بر توسعه تکنیک مراحل پیشین، بر مجموعه سیستم وسایل فنی کار و مواد و مصالح کار (به انضمام استفاده ضمنی از علم) تأثیر واکنشی می گذارد.
• انقلاب فنی پیشرفت علمی ـ فنی را بطور همه جانبه به پیش می راند.
• اما در نهایت، همواره بوسیله فراروئی نوع بلحاظ فونکسیونی جدید از تکنیک، در تولید پدید می آید و تعین می یابد.
• مثلا مطالبات اوتوماتیزاسیون بر فیزیک، عناصر ساختمانی الکترونیکی ، منابع انرژی، شیمی مواد خام و غیره.
8
• نوع کیفیتا جدید وسایل کار که در نتیجه انقلاب فنی پدید می آید، بلحاظ تهیه مادی واقعی فراورده ها، به عرصه های دیگر تولید منتقل می شود.
• مثلا به عرصه حمل و نقل، تجارت، امور ساختمانی، امور مربوط به رفت و آمد و فراتر از آن به عرصه های دیگر کردوکار انسانی، مثلا پزشکی، آموزش، فرهنگ و غیره.
• برای مثال، ماشین بخار و لوکوموتیوها.
• تکنیک علائم و تکنیک ابزارهای ظریف در پزشکی و پژوهش علمی مورد استفاده قرار می گیرد.
• دستگاه حلاجی داتاهای الکترونیکی در کردوکار اداری و سازمانی، در پزشکی و در روندهای تدریس و غیره مورد استفاده قرار می گیرند.
• طبیعی است که خودقانونمندی نسبی روز افزون در توسعه مداوم، بغرنج و مستمر فن و علم و فرهنگ بر عرصه تولید مستقیم مادی تأثیر می گذارد.
• مراجعه کنید به تکنیک (فن)، روند کار، ماشین، انقلاب صنعتی، انقلاب علمی ـ فنی، علم.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر