• در فلسفه ماتریالیستی ماقبل مارکسیستی (بویژه در ماتریالیسم فرانسه در قرن هجدهم) درک مکانیکی از علت غالب بود:
• همه علل می بایستی در فشار و ضربه («رقص اتم ها») خلاصه شوند.
• انتقاد از مفهوم مکانیکی محدود علت را در آثار فویرباخ می توان باز یافت که حداقل صحت خلاصه کردن کامل پدیده های فرم های عالی تر حرکت ماده (حیات، تفکر و تاریخ) را در مکانیک مورد تردید قرار می دهد.
8
علت در فلسفه ماتریالیستی ـ دیالک تیکی
علت در فلسفه ماتریالیستی ـ دیالک تیکی
• اما تنها با نظریه ماتریالیستی ـ دیالک تیکی در باره تضادهای داخلی و درباره پیدایش کیفیت های نو در جریان توسعه، شالوده ای برای پژوهش علت که شامل حال همه عرصه های واقعیت عینی می شود، پدید آمد.
• در هر تغییر و توسعه چیزها، روندها، سیستم های مادی در طبیعت و جامعه، علل داخلی و خارجی دست در دست یکدیگر عمل می کنند:
I
علل خارجی
علل خارجی
• علل خارجی از تأثیرات متقابل کلیه چیزها، روندها، سیستم هائی که در پیوند عام با هم قرار دارند، ناشی می شوند.
II
علل داخلی
علل داخلی
• علل داخلی را تضادهای ذاتی کلیه چیزها، روندها، سیستم های مادی تشکیل می دهند که باعث حرکت، تغییر و توسعه آنها می شوند.
• علل داخلی و خارجی در وحدت دیالک تیکی با هم قرار دارند:
• علل داخلی تنها ببرکت وجود علل خارجی مؤثر واقع می شوند و علل خارجی تنها ببرکت وساطت علل داخلی.
• رابطه علل داخلی و خارجی رابطه ای نسبی است:
• آنچه برای سیستمی علت داخلی محسوب می شود، می تواند برای سیستم دیگری علت خارجی باشد و برعکس.
• در جریانات بغرنج باید همواره علت اصلی را از علل فرعی تمیز داد:
III
عت اصلی
عت اصلی
• علت اصلی مختصات ماهوی و ضرور هر معلول را پدید می آورد.
IV
علل فرعی
علل فرعی
• علل فرعی موجد مختصات غیرماهوی و تصادفی معلول می شوند.
• در فاکتورتئوری جامعه شناسی بورژوائی این تمایز تعیین کننده نادیده گرفته می شود و تفاوت عینی موجود میان علل فرعی و اصلی انکار می شود.
• فاکتورتئوری ادعا می کند که جستجوی فاکتور (علت، عامل) تعیین کننده و اولیه در روند تاریخ بیهوده است:
• فاکتورتئوری حوادث تاریخی نتیجه عوامل همتراز و مستقل بیشمار زیرین قلمداد می کند:
1
• فاکتور ایده های سیاسی
2
• فاکتورهای جغرافیائی
3
• فاکتورهای فنی (تکنیکی)
4
• فاکتورهای اخلاقی و غیره.
• فاکتورتئوری بدین طریق دچار اشتباهات زیرین می شود:
1
• به فاکتورهای غیرماهوی (علل فرعی) پربها می دهد.
2
• فاکتورهای ماهوی (علل اصلی) را پرده پوشی می کند.
3
• شناخت قانونمندی ها و نیروهای محرکه روندهای تاریخی را امکان ناپذیر می سازد.
• مراجعه کنید به فاکتورتئوری
• در زمینه مسائل مربوط به توسعه اجتماعی باید میان علل اوبژکتیف (عینی) و سوبژکتیف (ذهنی) تفاوت قائل شد:
V
علل اوبژکتیف (عینی)
علل اوبژکتیف (عینی)
• علل ابژکتیف (عینی) مستقل از شعور، میل، خواست و اراده انسان ها عمل می کنند.
• علل ابژکتیف (عینی از تضادهای داخلی توسعه اجتماعی، از شرایط عینی حیات مادی جامعه، بویژه از سطح توسعه نیروهای مولده نشئت می گیرند.
VI
علل سوبژکتیف (ذهنی)
علل سوبژکتیف (ذهنی)
• علل سوبژکتیف (ذهنی) برعکس علل اوبژکتیف (عینی)، از کردوکار انسانی ناشی می شوند و بر انعکاس کم و بیش درست اوضاع و احوال در شعور انسانی مبتنی اند:
1
• بر فعالیت سیاسی انسان ها مبتنی اند.
2
• بر استراتژی و تاکتیک احزاب و غیره مبتنی اند.
• درجه موفقیت تأثیر علل سوبژکتیف (ذهنی) وابسته به این است که آنها به چه میزانی به عملکرد علل اوبژکتیف (عینی) کمک می رسانند و به چه میزانی با علل اوبژکتیف (عینی در تأثیر متقابل قرار می گیرند.
• بیواسطگی ایجاد معلول بوسیله علت در حالات مشخص متفاوت است.
• این امر باید در رابطه با جریان عمل مورد نظر بشرح زیر مورد توجه قرار گیرد:
1
• در روندهای فیزیکی، مدت زمان لازم برای پیدایش معلول معین می تواند بسیار کوتاه باشد:
• آن چنان کوتاه که حتی با حساس ترین وسایل اندازه گیری نتوان درج کرد:
• مثلا تجزیه مزون ها (ذرات هسته ای بی ثبات با جرم متوسط)
2
• در روندهای اجتماعی مدت زمان لازم برای پیدایش معلول معین می تواند سال های سال طول بکشد:
• مثلا جنگ ها:
• علت جنگ جهانی دوم (تمایلات قدرت طلبانه امپریالیستی فاشیسم آلمان) از سال ها قبل آشکار شده بود.
VII
تفاوت علت با شرط
تفاوت علت با شرط
• میان مفهوم علت و مفهوم شرط باید تفاوت قائل شد:
• علت خود نوعی شرط است.
• شرط تحت شرایط زیر می تواند علت پدیده ای تلقی شود:
1
• زمانی که آن پیش از معلول وجود داشته باشد.
2
• زمانی که آن ضرورتا به پیدایش معلول منجر شود.
3
• زمانی که آن گشتاور ماهوی در پیدایش پدیده (معلول) باشد.
4
• زمانی که آن با معلول در رابطه بی برگشت (عدم تقارن) قرار داشته باشد.
• مراجعه کنید به شرط
VIII
تفاوت علت با سبب
تفاوت علت با سبب
• میان علت و سب نیزباید تفاوت قائل شد.
• سبب با علت همانندی ها و تفاوت های زیر را دارد:
1
• سبب همانند علت پیش از معلول وجود دارد.
2
• سبب ـ بر خلاف علت ـ نه بطور ضرور، بلکه بطورتصادفی منجر به پیدایش معلول می شود.
3
• سبب ـ بر خلاف علت ـ در رابطه غیرماهوی با معلول قرار دارد.
• مراجعه کنید به معلول، علیت
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر