برگردان میم حجری
• حزب کمونیست آلمان با سلسله ای از «پیشنهادات راجع به سیاست زنان» با موضوعات متفاوت که از سوی تیم علاقه مند به مسائل زنان تدارک دیده شده، قصد برقراری رابطه با سیاست زنان را دارد که تاکنون رایج بوده و می خواهد که به تدوین طرح نوینی در این زمینه نایل آید.
• در نتیجه گیری از این پیشنهادات، قرار است که «تزهائی در زمینه سیاست زنان حزب کمونیست آلمان» تهیه، بحث و تصویب شوند.
• پیشنهاد بعدی در زمینه سیاست زنان به موضوع «پریکاریته سازی کار (زنان)» اختصاص خواهد یافت.
• مراجعه کنید به پریکاریته در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
• بخش پهناوری از جنبش کارگری سندیکائی و سیاسی (و احیانا کمونیستی) خواهان ممنوع کردن کار زنان و در بهترین حالت کار زنان شوهردار بوده است.
• دلایل در پیش گرفتن این گرایش به شرح زیر بر زبان می آیند:
1
• مراقبت از زنان و خانواده ها در مقابل پیامدهای بهداشتی و اجتماعی فاجعه بار کار زنان و کودکان در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم.
2
• وجود مناسبات بهداشتی فاجعه بار در محیط کار
3
• مزاحمت های جنسی زنان از سوی سرکارگرها
4
• روزهای کار چه بسا 18 ساعته
5
• کار خانه داری
6
• شرایط فاجعه بار در کارخانه ها
7
• پادگان وارگی کارخانه ها
• همه این دلایل برای اعلام ممنوعیت کار زنان قابل فهم اند.
• درجه بالای مرگ و میر نوزادان و کودکان کارگری حقیقت امر تکان دهنده ای است.
• گزارشات و تصویرات مربوطه نشاندهنده کودکان سرگردان در محیط کار و زنان آبستنی اند که تا آخرین لحظه حاملگی پای ماشین کار جان می کنند و نوزادان خود را چه بسا در سالن کارخانه در کنار ماشین کار به دنیا می آورند.
• اما هدف اصلی ـ در واقع ـ از عرصه بدر راندن رقیب زن و متوقف کردن ورود آن به بازار کار بوده است.
• پرولتاریای صنعتی اما در آلمان در آغاز از زنان تشکیل می شد که عمدتا در صنایع نساجی (پارچه بافی) کار می کردند و سبب بیکار گشتن کارگران مرد در مانوفاکتورهای نساجی شده بودند.
• (مانوفاکتور به کارخانه های بزرگ ماقبل صنعتی اطلاق می شود که کالاها بطور سری با تخصص و تقسیم کار بالا، ولی عمدتا با کار دستی تولید می شوند. مترجم)
• و هر جا هم که زنان و مردان در کنار هم کار می کردند، سطح نازل دستمزد زنان و کودکان بهانه به دست کارفرمایان می داد تا کارگران مرد را زیر فشار قرار دهند و سطح دستمزدشان را تنزل دهند.
• محاسبه کارفرمایان کارآمد از کار در آمده بود.
کلارا ستکین (1857 ـ 1933)
سیاستمدار سوسیالیست آلمان و مدافع حقوق زنان
نماینده فراکسیون انقلابی ـ مارکسیستی در حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان
جزو منشعبین از حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان و عضو گروه اسپارتاکوس (1917)
عضور کمیته مرکزی حزب کمونیست آلمان
رئیس مسن مجلس آلمان (1932)
از مؤسسان بین الملل دوم جنبش سوسیالیستی کارگری
از مبتکران روز بین المللی زن
عضو هیئت اجرائیه بین الملل کمونیستی
عضور کمیته مرکزی حزب کمونیست آلمان
آثار:
زنان کارگر و مسئله زنان در حال حاضر (1889)
دانشجو و زن (1889)
مسئله حق انتخابات زنان (1907)
روزا لوکزمبورگ و کلارا ستکین (1919)
یادمان هائی از لنین (1929)
سخنرانی ها و نوشته های منتخب سه جلدی (1957 ـ 1960)
می خواهم آنجا برزمم که زندگی هست (مجموعه سخنرانی ها و نوشته ها) (1955)
سیاستمدار سوسیالیست آلمان و مدافع حقوق زنان
نماینده فراکسیون انقلابی ـ مارکسیستی در حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان
جزو منشعبین از حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان و عضو گروه اسپارتاکوس (1917)
عضور کمیته مرکزی حزب کمونیست آلمان
رئیس مسن مجلس آلمان (1932)
از مؤسسان بین الملل دوم جنبش سوسیالیستی کارگری
از مبتکران روز بین المللی زن
عضو هیئت اجرائیه بین الملل کمونیستی
عضور کمیته مرکزی حزب کمونیست آلمان
آثار:
زنان کارگر و مسئله زنان در حال حاضر (1889)
دانشجو و زن (1889)
مسئله حق انتخابات زنان (1907)
روزا لوکزمبورگ و کلارا ستکین (1919)
یادمان هائی از لنین (1929)
سخنرانی ها و نوشته های منتخب سه جلدی (1957 ـ 1960)
می خواهم آنجا برزمم که زندگی هست (مجموعه سخنرانی ها و نوشته ها) (1955)
• به همین دلیل، کلارا ستکین می بایستی در حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان (SPD)، در حزب سوسیال ـ دموکرات مستقل آلمان (1917 ـ 1931) و بعدها در حزب کمونیست آلمان (KPD) و در سطح بین المللی به کار خستگی ناپذیر توضیحی و اقناعی دست بزند و ثابت کند که اشتغال زنان و رهائی زنان از محدودیت و انزوای خانه برای استقلال زنان و برای شرکت آنان در مبارزه طبقاتی در راه منافع خود و منافع تمامت طبقه کارگر، ضرورت بی چون و چرا دارد.
• «تعجبی ندارد که عناصر مرتجع درک ارتجاعی از کار زنان دارند.
• تعجب انگیز اما این است که در اردوی سوسیالیستی نیز درک اشتباه آمیزی در این مورد وجود دارد و از بین بردن کار زنان را طلب می کنند.
• کسانی که رهائی هر انچه را که سیمای انسانی دارد، بر پرچم خود نگاشته اند، هرگز نباید تمامت نیمه جنسیت بشری را به وابستگی اقتصادی محکوم کنند و به بردگی سیاسی و اجتماعی سوق دهند.
• به همان سان که کارگر بوسیله سرمایه دار به زیر یوغ کشیده می شود، به همان سان نیز زن بوسیله مرد.
• و تا زمانی که زن به کسب استقلال اقتصادی نایل نیاید، برده مرد خواهد ماند.
• و شرط بی چون و چرای استقلال اقتصادی، کار است و بس.
• (کلارا ستکین، «سخنرانی ها و نوشته های منتخب» جلد اول، ص 3 ـ 4)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر