۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه

لنینیسم بمثابه فاز دوم سوسیالیسم علمی (1)

ولادیمیر ایلیچ لنین (1870 ـ 1924)
در باره اعتصاب (1899)
وظايف جوانان انقلابی (1903)
دو تاکتيک سوسيال دموکراسی در انقلاب دموکراتيک (1905)
دموکراسی کارگری و دموکراسی بورژوايی (1909)
دين ازديد لنين (1912)
لیبرالها و روحانیون (1912)
جنبش اعتصابی و حقوق ها (1912)
روحانیت و سیاست (1912)
روحانیت در انتخابات و انتخابات با روحانیت (1912)
يک سيستم علمی عرقریز (1913)
سه منبع و سه جزء مارکسيسم (1913)
حق ملل در تعيين سرنوشت خويش (1916)
در باره اقداماتی برای مقابله با اختلال اقتصادی (1917)
وظايف پرولتاريا در انقلاب ما (1917)
دولت و انقلاب (1917)
به شهروندان روسیه! (1917)
انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد (1918)
سخنرانی در باره برنامه حزب (1919)
طرح اجمالی برنامه حزب کمونيست روسيه (1919)
وظايف جنبش زنان کارگر در جمهوری شوروی (1919)
طرح اوليه تزهای مربوط به مسئله ملی و مستعمراتی (1920)
کارزار دروغ پردازان در مورد کرونشتات (1921)
حقيقت طبقاتی در مورد کرونشتات (1921)
چهارمين سالگشت انقلاب اکتبر (1921)
نامه های لنین:
نامه لنين به اعضاء کميته مرکزی (1917)
نامه اول لنين به ماکسيم گورکی (1919)
نامه دوم لنين به ماکسيم گورکی (1919)

لنینیسم بمثابه فاز دوم سوسیالیسم علمی
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
www.kommunisten.at
برگردان میم حجری

• بنیانگذاری سوسیالیسم علمی در دو گام صورت گرفته است:

گام اول

• مارکس و انگلس تئوری نیروهای محرکه بطور قانونمند مؤثر تاریخ را توسعه دادند:
• دیالک تیک نیروهای مولده، وسایل تولید و مناسبات تولیدی را
• و انعکاس سیاسی آنها در تضادهای طبقاتی و مبارزات طبقاتی را.

• مارکس و انگلس برنامه عام (یونیورسال) دیالک تیک ماتریالیستی را طرحریزی کردند.
• و سرانجام با تعیین دورنمای جامعه بی طبقه به مثابه محتوای مبارزه انقلابی طبقه کارگر از معارف حاصله به نتیجه گیری نهائی دست زدند.

گام دوم

• شروع بحران عمومی سرمایه داری که با تشکیل قدرت های امپریالیستی بزرگ و رقابت میان آنها انطباق داشت و به جنگ جهانی اول منجر شد، نشانگر گذار به فاز دوم در توسعه سوسیالیسم علمی بود.

• فاز دوم در توسعه سوسیالیسم علمی فرمولبندی تعیین کننده خود را در آثار تئوریکی و نوشتجات سیاسی استراتژیکی لنین یافت.


• خودویژگی آنها عبارت از این است که نگرش های تئوریکی عام به مثابه پروژکسیون (امتداد) مستقیم پراتیک سیاسی بر آموزش های مارکس و انگلس از سوئی و پروژکسیون آموزش های مارکس و انگلس بر پراتیک سیاسی از سوی دیگر کسب می شوند.


• وحدت تئوری و پراتیک که مارکس و انگلس در نتیجه انتقاد بغرنج از اقتصاد سیاسی حاصل آورده بودند، اکنون به مثابه پراتیک مبتنی بر تئوری تبیین مستقیم خود را در کردوکار سیاسی می یابد.

پالمیرو توگلیاتی (1893 ـ 1964)
رهبر حزب کمونیست ایتالیا
از رهبران جنبش کمونیستی بین المللی

• این گذار را لنین و به پیروی از لنین، آنتونیو گرامشی جامه عمل پوشانده اند، آن سان که توگلیاتی بحق از «لنینیسم گرامشی» سخن می گوید.

• از این رو ست که بحق از لنینیسم به مثابه بخش بلحاظ تکاملی ـ تاریخی مستقل سوسیالیسم علمی سخن می رود.


با مبارزات بلشویکی در راه تسخیر قدرت، «پایان دادن به فلسفه» (تئوری عام) از طریق «در قالب عمل ریختن فلسفه» (تئوری عام) به روند تاریخی ئی بدل شد که در انقلاب اکتبر برای اولین بار با موفقیت تحقق یافت.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر