پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان شین میم شین
3
برنامه ریزی
• با اجتماعی کردن وسایل تولید، در سوسیالیسم، خصلت بازار و ارزش ها دگرگون می شود.برگردان شین میم شین
3
برنامه ریزی
• بازار در سوسیالیسم به عرصهً مطالعهً توان مبادله ای فراورده ها، یعنی تعیین ارزش مصرفی آنها از سوی مصرف کنندگان مبدل می شود.
• از آنجا که مولدین، همزمان، هم مالکین وسایل تولید و هم مصرف کننده اند، پس فریب مدام مردم و کشف و تبلیغ نیازمندی های تصنعی و من در آوردی، برای ترغیب مردم به خرید فراورده ها از بین می رود.
1
در نظام سرمایه داری
در نظام سرمایه داری
• انباشت سرمایه در دست بخش خصوصی، تجدید سرمایه گذاری سودآورتر را برای کسب سود بیشتر از کالاهای جدید ملزم می دارد، تا سود حاصله مجددا سرمایه گذاری شود و الی آخر.
• آنگاه، دیگر نه ضرورت حیاتی یک فراوره و ارزش مصرفی صرف آن اهمیتی پیدا می کند و نه ارزیابی جامعه از فراورده ها در رابطه با قابلیت آنها برای خواستن و مصرف کردن.
• تنها چیزی که مهم تلقی می شود، انگیزش و تشویق مردم به خرید کالاهای موجود در بازار است و بس.
• موفقیت در بازار به بالاترین آرزوی سرمایه دار ابدل می شود و تبلیغات ابزار اصلی او برای جلب نظر مشتری به کالاهای خود.
• بیدن طریق، بازار خصلت جعلی کسب می کند:
• عرضه، دیگر متناسب با تقاضا عمل نمی کند، بلکه تقاضا بطور تصنعی تحریک می شود، تا برای عرضه، مشتری پیدا شود.
• کاپیتالیسم به حیف و میل سرسام آوری راه می گشاید، حیف و میلی که نه به سبب اعتیاد مردم به حیف و میل، بلکه در نتیجهً جبر ناگزیر گردش سرمایه صورت می گیرد.
2
در نظام سوسیالیستی
در نظام سوسیالیستی
• سوسیالیسم به حیف و میل نیازی ندارد، زیرا محرکهً لازم برای حیف و میل و ریخت و پاش در آن موجود نیست.
• برای عرضهً ارزش های مصرفی بی معنی (مثلا اتوموبیل هائی با سرعت سرسام آور که با توجه به مقررات رانندگی، در خیابان ها قابل استفاده نیستند)، انواع فراورده های یکسان رقیب، فراورده هائی که برای مدت کوتاهی با تغییرات ظاهری چیزهای قدیمی سرهم بندی و مد می شوند و برای چیزهای حیف و میلی که در خدمت رقابت سرمایه داری و تحصیل سود بیشتر، از طریق خالی کردن جیب زحمتکشان رایج بوده، در بازار سوسیالیستی جائی نخواهد بود.
• جامعه، دیگر علاقه ای به تحریف نامعقول نیازها نخواهد داشت.
• شیوهً تولید سوسیالیستی تبر بر ریشه های فتیشیسم کالائی و یا کالاپرستی فرود خواهد آورد.
• مراجعه کنید به فتیشیسم
• تمایز نیازها با اعتلای شخصیت فردی افراد و شکوفائی روابط اجتماعی شهروندان انطباق خواهد داشت
•
• همانطور که در کتاب ارزشمند موسوم به «اقتصاد سیاسی سوسیالیسم» آمده، مطابق با آن نیز فرمول ارزش ـ قیمت دگرگون می شود.
• «قانون اساسی اقتصاد سوسیالیستی بر آن است که گسترش، تکمیل و تقویت مستمر تولید و بازتولید سوسیالیستی، بر بنیان عالی ترین سطح علمی و فنی، برای تقویت نظام سوسیالیستی، برای بهسازی دم افزون ارضای نیازمندی های مادی و فرهنگی شهروندان، برای اعتلای شخصیت آنها و شکوفاسازی روابط اجتماعی سوسیالیستی آنها ست.»
• (برای مطالعه ترفندهای عوامفریبانه مراجعه کنید به اثر ولفگانگ فریتس هاوک تحت عنوان «انتقاد از استه تیک کالائی» 1971)
• البته باید توجه داشت که در شرایط رقابت سیستم ها، تبلیغات عوامفریبانهً بورژوائی در بارهً جاذبهً ارزش های مصرفی، می تواند نقش مخرب خود را بر شعور شهروندان کشورهای سوسیالیستی اعمال کند.
• در کاپیتالیسم، همواره در قیمت هر کالا علاوه بر سود سرمایه دار، سهم دولتی نیز نهفته است، سهمی که دولت بنام جامعه به کالا تحمیل می کند.
• قیمت در جامعهً سوسیالیستی، با توجه به سه عامل زیرین تعیین می شود:
1
• مخارج تولید فراورده
2
• مخارج لازم برای سرمایه گذاری
3
• مخارج لازم برای انجام خدمات اجتماعی.
• همهً مخارج سه گانه یا بطور مستقیم (بصورت کارمزد) و یا بطور غیرمستقیم (بصورت بالا بردن بازدهی کار و متعاقب با آن ارتقای سطح زندگی مردم و عرضهً خدمات دولتی) بی کم و کاست در اختیار مولدین قرار می گیرد.
• حتی قبل از اینکه افراد وارد روند تولید شوند (مثلا مخارج آموزشی و پرورش در دوره تحصیل) و بعد از اینکه از جریان تولید کناره گیری کنند (مثلا به شکل بیمهً زندگی و تندرستی و بهداشت در ایام بازنشستگی)
• اضافه ارزش که در جریان انباشت سرمایه، در اختیار بخش خصوصی قرار می گرفت، در نظام سوسیالیستی در خدمت باز تولید اجتماعی قرار می گیرد، یعنی صرف رفاه مجموعهً جمعیت کشور می شود.
• مبادلهً کالاها که در بازار کاپیتالیستی، بدون شرکت مولدین و مصرف کنندگان، از طریق رقابت تنظیم می شد، در سوسیالیسم بنا بر اصول تنظیمگر دیگری صورت خواهد گرفت که کوچکترین قرابتی با «دست پنهان» تصادفی مورد نظر آدام اسمیت در کاپیتالیسم نخواهد داشت.
• وقتی تولید براساس سودجوئی سرمایه داران هدایت نشود، به چارچوب سازمانی دیگری نیاز خواهد داشت، مطابق با نیازهای جامعه تعیین خواهد شد و متناسب با امکانات و وسایل موجود در جامعه، برنامه ریزی خواهد گردید.
• (مراجعه کنید به «اقتصاد سیاسی سوسیالیستی» ص 482 و 484)
• امکان بروز تضادهائی در سوسیالیسم نیز وجود دارد، که باید با در پیش گرفتن سیاست درست و سنجیده مهار و حل شوند.
• برآوردن مایحتاج عمومی (بالا بردن راندمان کار بوسیلهً سرمایه گذاری، توسعهً آموزش و پرورش، بمثابه شرط مهمی در جهت توسعه و تکامل شخصیتی افراد و کارائی نیروی تولیدی انسانی، حراست نظامی از دولت سوسیالیستی در مقابل خطرات خارجی، سرمایه گذاری در پروژه های گسترش همبستگی بین المللی و غیره) می تواند تعویق موقتی در ارضای نیازهای فردی افراد جامعه را بدنبال آورد.
• توزیع کار اجتماعی ضرور نیز می تواند موجب آن شود که آرزوهای شغلی بعضی ها برآورده نشود (مسئله ای که البته با افزایش ایام فراغت می تواند تخفیف یابد.)
• مایحتاج فردی انسان ها را نمی توان برنامه ریزی کرد، ولی آنها را باید در برنامه ریزی کلی جامعه در نظر گرفت، گیرم که برنامه ریزی کلی جامعه، به معنی تنظیم سادهً نیازمندی ها، متناسب با امکانات و وسایل موجود نخواهد بود.
• ارجحیت هائی در نظر گرفته خواهند شد و ضرورت های عینی نسبت به انتظارات ذهنی تقدم خواهند داشت.
• تاًکید بر تاًمین مواد مصرفی در پلنوم حزب کمونیست شوروی، از نظر اقتصادی بدون تردید خطا بود، زیرا با در نظر گرفتن مخارج دفاعی و سرمایه گذاری، از امکانات موجود فراتر می رفت.
• ولی بعد از رفع مضایق دوران ساختمان جامعهً سوسیالیستی و ایام جنگ، سمتگیری در جهت تحقق این امر، با نیازهای اقشار وسیعی از مردم انطباق داشت.
• برنامه ریزی فقط یک محاسبهً اقتصادی نیست، بلکه یک عمل سیاسی هم است.
• در شرایط کمبود و در مرحلهً ساختمان جامعهً سوسیالیستی که بهیچوجه تولید بیش از اندازهً مورد نیاز مردم صورت نمی گیرد، به روشنگری سیاسی نیاز خواهد بود و استراتژی های اجرائی، بخش ضرور برنامه ریزی اجتماعی را به خود اختصاص خواهد داد.
• این استراتژی ها به مردم، که خود مالک دسته جمعی (کلکتیف) وسایل تولیدی اند و در تصمیمگیری های دموکراتیک در زمینه استفاده از آنها شرکت دارند، وسیعا توضیح داده خواهد شد، تا درک محدودیت هائی در زمینهً بر آوردن نیازهای فردی، برای آنها آسانتر شود.
• البته، بشرط اینکه آنها از چند و چون امکانات اجتماعی تولید و توزیع مطلع باشند و درروندهای تصمیمگیری در بارهً تولید واقعا شرکت داده شوند.
• این نکته ای است که برای دموکراسی سوسیالیستی اهمیت تعیین کننده دارد.
• برنامه ریزی کلی و جزئی باید حداقل سه شرط لازم را جامهً عمل پوشاند:
1
• اولا برنامه ریزی باید براساس تجزیه و تحلیل علمی دیالک تیک وسیله و هدف صورت گیرد.
• وسیله (نیروهای مولده، وسایل تولیدی، وسایل حمل و نقل، پژوهش، درجهً آموزشی پرسنل و غیره موجود) باید متناسب با هدف و آماج مورد نظر، در زمان معین باشد.
• اهداف و آماج های یاد شده باید بنا بر درجهً اهمیت شان درجه بندی شوند.
2
• ثانیا هماهنگی بخش های مختلف اقتصادی و رابطه متقابل آنها باید تنظیم شود و برای تحقق اهداف برنامه ای مورد استفاده قرار گیرد.
• این امر فقط در صورتی ممکن است، که کارخانه ها و شاغلین در آنها در نظر گرفته شوند.
• برای این امر باید فرم های مؤسساتی لازم بوجود آید.
3
• ثالثا درجهً آموزشی شاغلین باید تا حدی باشد، که آنها بتوانند مسائل پیچیده تر از روندهای صرفا تولیدی را درک کنند و در بارهً آنها اظهار نظر نمایند.
• برای آنها نه تنها باید شیوهً آموزشی درخور در مدارس، بلکه امکان ادامهً تحصیل در علوم اجتماعی و نظری (تئوریکی) لازم فراهم آید و در درون کارخانه ها مشخصا سازماندهی شود، تا از واقعیت عملی دور نیفتند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر