سعید سلطان پور
سرچشمه: نشریه جهان نوین
http://jahanenovin.blogspot.com
• با کشورم چه رفته؟سرچشمه: نشریه جهان نوین
http://jahanenovin.blogspot.com
• با کشورم چه رفته
• که زندان ها
• از شبنم و شقایق
• سرشار اند؟
• و بازماندگان شهیدان
• انبوه ابرهای پریشان و سوگوار
• درسوگ لاله های سوخته
• می بارند؟
• با کشورم چه رفته
• که گل ها هنوز
• سوگوارند
• با شور گردباد؟
• آنک
• منم
• که تفته تر از گردبادها
• در خارزار بادیه می چرخم
• تا آتش نهفته به خاکستر
• آشفته تر ز نعره ی خورشیدهای تیر
• از قلب خاک های فراموش
• سرکشد
• تا از قنات حنجره ها
• موج خشم و خون
• روی غروب سوخته ی مرگ پرکشد
• این نعره ی من است
• این نعره ی من است
• که روی فلات می پیچد
• و خاک های سکوت زمانه ی تاریک را
• می آشوبد
• و با هزار مشت گران
• بر آب های عمان می کوبد
• این نعره ی من است
• که می روبد خاکستر زمان را
• از چشم روزگار
• بعد از تو
• ای گلشن ستاره دنباله دار اعدام
• ای خسرو بزرگ
• که برق و لرزه در ارکان خسروان بودی
• ای آخرین ستاره
• خونین ترین سرور
• در باغ ارغوان
• در ازدحام خلق
• در دوردست و نزدیک!
• من هیچ نیستم
• جز آن مسلسلی که در
• زمینه ی یک انقلاب می گذرد
• و خالی و برهنه و خون آلود
• سهم و سترگ و سنگین
• در خون توده های جوان
• می غلتد
• تا مثل خار سهمناک و درشتی
• روییده بر غریوهای گل سرخ
• آینده را بماند در چشم روزگار
• یادآور شهادت شوریدگان خلق
• در ارتش مهاجم این نازی، این تزار
• ای خشم ماندگار
• ای خشم
• خورشید انفجار
• ای خشم
• تا جوخه های مخفی اعدام
• در جامه های رسمی
• آنک
• آنک هزار لاش خوران خشم
• مثل هزار توسن یال افشان
• خون شهید بسته است
• بر این ویران
• دیگر ببار
• ببار ای خشم
• ای خشم
• چون گدازه ی آتشفشان ببار
• روی شب شکسته استعمار
• اما دریغ و درد
• که جبریل های اوت
• با شهپر سپید
• از هر طرف فرود می آیند
• و قلب عاشقان زمان را
• با چشم و چنگ و دندان
• می خایند
• و پنجه های وحشت پنهان را
• با خون این قبیله
• می آلایند
• با این همه شجاع
• با این همه شهید
• با کشورم چه رفته
• که از خاک میهن گلگون
• از کوچه های دهکده
• از کوچه های شهر
• از کوچه های آتش
• از کوچه های خون
• با قلب سربداران
• با قامت سیام
• انبوه پاره پوشان
• انبوه ناگهان
• انبوه انتقام
• نمی آیند؟
• چشم صبور مردان
• دیری است
• در پرده های اشک نشسته است
• دیری است
• قلب عشق در گوشه های بند
• شکسته است
• چندان ز تنگنای قفس
• خواندیم
• که از پاره های زخم
• گلو بسته است
• ای دست انقلاب
• مشت درشت مردم
• گل مشت آفتاب
• با کشورم چه رفته؟
پایان
ویرایش شعر از دایرة المعارف روشنگری است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر